توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 43906
يکشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۸
قسمت اول
سونـامي مــوج ســوم
»اين مطلب تحت هيچ عنوان طرفداري از جريان و کسي نيست، تحليل موضوعي اين جريان و رخدادهاي سياسي در ماه هاي اخير است که نشان مي دهد جناح دولت و اصلاح طلبان در حال پسروي و جناح اصولگرا نيز تقريباً چشم به راه فرصت هاي پيش روست. آن چه در اين تحليل مي آيد، سونامي موج سوم است که ليدر آن در حال حاضر محمود احمدي نژاد است و اين تحليل زواياي تاريک اين رخداد را روشنتر مي کند.«
سونـامي مــوج ســوم
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور دو دوره اي گذشته، امروز به صورت چهره اي کاريزمايي رخ نموده است که ياران اصولگرا به ايشان اقبالي نداشته و رابطه آن با اصلاح طلبان و
تکنوکرات هاي جريان کارگزاران رابطه اي مغشوش و شکننده است. ليدر جناح اصلاح طلب و تکنوکرات و بخش از اصولگرايي سنتي و
حوزه ي آقاي هاشمي نيز با آقاي محمود احمدي نژاد هيچ قرابت سياسي نداشته و در دو قطب کاملاً متضادند، جريان هاي فتنه و براندازان 88 نيز اصولاً بر سر معامله احمدي نژاد به انزوا وانکسار مبتلا شده اند، لذا اين تجمع هاي پر شور، طرفداري از کدام جريان است، جرياني که اکنون رخ نموده و محمود احمدي نژاد ليدر تمام قد آن به شمار مي رود، به هيچ وجه با جناح سياسي اصولگرايان و مجموعه آنان و سخنگو و ليدرشان، مهندس باهنر، ميانه اي مثبت ندارد. با اصلاحات و کارگزاران که در رأس آن ها با پدرخواندگي آقاي هاشمي رفسنجاني هم قرابتي احساس نمي شود و فراتر از آقاي هاشمي نيز يعني، خاتمي ها، و روحاني ها ، نيز اصالتاً فقط رقابت بين شان وجود دارد و بس با فتنه هم که احمدي نژاد ميانه اي ندارد.
لذا به روشني مشخص است اين
جمعيت مستقبل ايده اي نو و جرياني جديد
است گرچه واخوردگاني از تمامي جريان هاي انقلاب و نظام در آن ها وجود دارد، احمدي نژاد
در دولت هاي دو دوره اي اش ، روشي ويژه
اتخاذ نمود، دور اول دولت احمدي نژاد از
طلايي ترين دوران دولت هاي انقلاب محسوب مي شد.
و در دور دوم نيز دولت دچار چالش هاي دروني شد که مضاف بر آن جريان هاي بيروني او را آزرد و به شدت زمين گير کرد، فشار جريان فتنه با عوامل داخلي و خارجي، کارشکني هاي تکنوکرات ها و کارگزاراني ها، نفوذ جرياني ناهمدل با دولت
در دل دولت که بعد از روي کار آمدن دولت روحاني کاملاً مشخص شد، فشار تحريم ها، وتنش زايي دو تن از همکاران دولت (به نام آقايان مشايي و بقايي) و سرانجام (قهر سياسي ده روزه) رئيس دولت ، علت ناکامي ها و فشارهايي
بود که در دولت دوم آقاي احمدي نژاد به وقوع پيوست و الحق و الانصاف، دولت را در بستر
فشار و تنگنا و تخريب قرار دارد. علت تامه پيروزي روحاني نيز در آن مقطع همين نابساماني ه
ا بود و فاصله اندک و حقير آرا، هم در همين حوزه بود.
توانايي هاي مردمي احمدي نژاد، از اوائل
دولت هاي انقلاب کم نظير بود، ايجاد (يارانه) براي مردم گرچه ساختار سازي بستر اقتصادي را دچار تحول اساسي نمود، دو فرآيند در پي داشت يکي اصلاح رويه اقتصادي دولت به سوي يک اقتصاد آرماني، و ديگري توجه به مردم براي جلوگيري از تزايد اين (زايمان ديررس) ،مسکن مهر، ايجاد اشتغال وسيع و شکوفايي اقتصادي در بخش ساخت و ساز، و سفرهاي استاني
احمدي نژاد، رويه اي جديد بود که فاصله حاکميت و مديران را به حداقل رساند، البته نقدهايي به موضوع وجود داشت، اما در قبال پتانسيل ايجاد شده آن مقاومت و نقدهاي
اقل قدرت قدآرايي نداشت و با محاسبات تکنوکرات هاي جبهه سازندگي، آقاي هاشمي متفاوت بود.
پا به پاي اين تحولات و قدرت احمدي نژاد، براي مهار اين قدرت، دو جريان به پا خاست، عناصر داخلي فتنه و عناصر تحريمي خارجي، اگر احمدي نژاد با همان شتاب و رويکرد، در بحث سياست داخلي و خارجي پيش مي رفت يقيناً براي غرب يک مصيبت تمام عيار بود، رشد بي مهار انرژي هسته اي، رضايت عمومي، مهار تورم، و بازاري شکوفا، و داغ، مطلوب غرب نبود و
گروه هاي مخالف داخلي نيز توان رويارويي نداشتند. در دور دوم دولت احمدي نژاد، فتنه داخل، و عناصر خارجي و برخي کج انديشي و
بد انديشي ها، و نهايت کج سليقه گي و خودبيني هاي بلند و گاه غرورهاي کاذب، باعث شد دولت دوم استحکام و استحکامات سياسي و اقتصاديش دچار زلزله 10 ريشتري شود که مرکز اين زلزله
(قهر سياسي) دکتر احمدي نژاد، مسئله وزارت اطلاعات و شايعات مشايي و مقابله ناخوشايند رئيس دولت، با افکار عمومي در حوزه آقاي مشايي بود، گرچه هنوز بر تالمات روحي دولت ناشي از (فقدان) مرحوم کردان مرهم وجود نداشت... در غوغاسالاري در قبال مسائل (دست ساز) مرحوم کردان که از مديران نخبه نظام بود، تلفات سنگيني درافکار عمومي به دولت وارد شد، که نتيجه اين تلفات رشد جريان (آقاي هاشمي، روحاني بود) که تبلور آن در آقاي روحاني خودنمايي کرد... بگذريم علي رغم همه اين مطالب و مسائل دولت آقاي احمدي نژاد و مقايسه مردم با دولت آقاي روحاني، امروز مردم به
وضوح به نفي جريانات اصولگرا و اصلاح طلب
مي انديشند و جريان سومي به نام (گفتمان انقلاب اسلامي) به رشد غيرقابل توصيفي رسيده است.
اين رشد غير قابل تفسير را بايد از زاويه
نشست هاي دکتر احمدي نژاد ملاحظه کرد،
که اين جمعيت ها عمولاً نه امکانات دولتي
دارد و نـه از امکانـات حزبي و گروهـي وام
مي گيرد.
و به طور ملموس در برخي استان ها
کارشکني هاي وسيعي صورت مي گيرد اين جريان و رشد آن نيز مديون دولت ضعيف و ناهماهنگ فعلي است، دولت فعلي خود اکنون سخنگو و ستاد احمدي نژاد شده است به
قول برخي سياسيون، اکنون رئيس ستاد
دولت احمدي نژاد، رئيس جمهور و دولت فعلي است.
پايان قسمت اول
Share/Save/Bookmark