در طول دوران بعد از انقلاب اسلامى، یکى از تلاشهاى دشمن این بوده است که چهره نورانى رهبر کبیر انقلاب اسلامى را کریه و سیاه جلوه دهد و با تبلیغات و دیگر تلاشهاى خود بتواند رابطه میان امام و امت را مخدوش کند. در دوران حیات آن روح خدا، این طرح دشمن با دسیسههایى همراه بود و پس از رحلت ایشان نیز بغض و کینه دستگاه استکبار با آن مرزبان مکتب تشیع پایان نیافت و از هر اقدامى علیه آن بزرگوار کوتاهى نکردند. در چنین اوضاعى باید مراقبت نمود که مبادا برخى از اقدامات داخلى که با هدف کسب منافع سیاسى زودگذر صورت مىگیرد، به این طرح دشمن کمک کند و در راستاى تحریف چهره نورانى آن مرد خدا قرار گیرد. از سوى دیگر شاهد آن هستیم که برخى حرکتهاى ضدفرهنگى که از آنها به «شل دینى» و سستى در عقاید و آراء و پایبندىهاى دینى تعبیر مىشود، سعى مىکنند بهنوعى از روابط مختلف خود استفاده کرده و چهره مقدس و الهى آن امام بزرگوار را نزد ملت ایران مخدوش کنند. چنین حرکتهایى بهطورقطع صدمه به خط و راه امام و آسیبرساندن به اهدافى است که پیر جماران براى آنها انقلاب کرده بود. از اینجهت ضرورت دارد که همه دلسوزان انقلاب اسلامى علیه چنین رفتارهاى ناپسندى موضع گرفته و زمینه قداستزدایى از چهره امام و تحریف راه امام را از بین ببرند. متن حاضر به اختصار هرچه تمامتر به بیان نکاتى در این زمینه مىپردازد.
دشمنى تمامنشدنى استکبار با امام خمینى(ره)
دنیاى استکبار در طول چند ده سال اخیر و حتى در قرن اخیر از شخصیتى به میزان شخصیت و راه و عملکرد حضرت روح الله صدمه ندیده است. قیامى که او ایجاد کرد و رهبرى آنرا بر عهده گرفت و حرکتى که او براى احیاء اسلام حقیقى ایجاد نمود، بزرگترین و بالاترین صدمات را به منافع نامشروع نظام استکبارى وارد کرد و پایههاى این نظام را در سطح منطقه و فراتر از آن به لرزه درآورد. از این روست که نظام استکبار و در رأس آن آمریکاى جنایتکار و صهیونیسم عنود، شدیدترین کینهها و دشمنىها را با امام راحل عظیمالشأن ملت ایران دارند.
دشمن در بیان دشمنى، تحفظى نیز به خرج نداده است و بارها و بارها این دشمنى خود را علنى بیان کرده است و چنانکه قرآن کریم بیان مىدارد: «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفى صدورهم اکبر قد بینا لکم الایات ان کنتم تعقلون» (آل عمران: 118). آرى دلهاى دشمنان امام پر از کینه و حقد نسبت به اوست. نسبت به رادمردى که ذخیره خدا در دوران ما بود و براى حمایت از حزب الله و مقابله با استکبار قیام کرد و در این راه ایستادگى نمود و میراث و یادگار حقیقى و اصیل او راهى است که براى ما باقى گذاشته است که بهسوى سعادت مىرود.
این دشمنى هنوز نیز ادامه دارد و دشمن تلاش مىکند تا به انحاء مختلف به شخصیت و راه و منش امام راحل ما صدمه بزند و چهره منور ایشان را تخریب کند. در چنین حالى، بدترین کارها آن است که افرادى آلت فعل این حرکت دشمن شوند و خواسته و یا ناخواسته، دانسته یا با حماقت و جهل خویش به تکمیل برنامه دشمن کمک نمایند و راه را بر اهانت به امام و تحریف راه او باز نمایند.
رهبران الهى را نباید در روابط خانوادگى آنها محدود دید
در هر صورت هر یک از رهبران الهى و حتى پیامبران خدا در یک خانواده و خاندانى به دنیا آمده بودند و لزوما همه کسانىکه با ایشان رابطه سببى یا نسبى داشتهاند، رهرو کامل و پیرو صادق ایشان نبودهاند. بهعبارتبهتر الزاماً اینگونه نیست که رابطه خانوادگى بیانگر راه و خط و نظر این رهبران و بزرگان باشد. چنانکه قرآن کریم نیز در آیات متعددى به این معنى تلمیح دارد و در برخى از فرازهاى آیات خویش تذکر مىدهد که انبیاء الهى را در چنین روابطى نباید محدود دید: «ما کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً» (سوره: الاحزاب آیه: 40)
امام راحل عظیم الشأن ما نیز چون لقمان دهر ما بود که از پرتو نبوت جدش حضرت رسول اکرم - صلى الله علیه و آله و سلم - دفاع مىکرد و هستى و زندگى خویش را در این راه گذاشت و براى این راه تلاش کرد و از اینجهت نیز امام ملت ایران و مستضعفان جهان امروز ما شد. این شخصیت بزرگ و این رهبر دینى و الهى را نباید محدود به برخى روابط خاص خانوادگى یا... دید.
نباید امام هزینه سلایق شخصى شود
از بدترین کارهاى ممکن آن است که امام را نه بهصورت سرمایه و ذخیرهاى الهى براى دوران و عصر خویش بلکه بهصورت یک پشتوانه براى سلایق شخصى خود بدانیم و سعى کنیم تا براى هر هدف جزئى و گاه کماهمیت و بىارزش از امام خرج کنیم و ایشان را هزینه فعالیتها و سلایق شخصى خود قرار دهیم.
امام معنادهنده به زندگى سیاسى و اجتماعى در انقلاب اسلامى ایران بودند و بازىهاى حزبى و سیاسى و تأمین سلایق شخصى و گروهى با استفاده از بازىکردن با شخصیت ایشان کار ناشایستهاى است که نمىتواند از عقل سیاسى درستى برخواسته باشد تا چه رسد به این دیانت و پایبندى به راه و مسلک امام.
راه امام و خط امام و اهدافى که او براى آنها مبارزه کرد و محکماتى که در مکتب او وجود داشت، آشکار است. از اینرو استفاده از برخى از مطالب متشابه و یا مشکوک براى مخدوشکردن محکمات راه و خط امام که در وصیتنامه ایشان و در آثار ماندگار ایشان که منتشر شده و در دست همگان است، کارى ناشایست و شایسته تقبیح است.
امام رهبر و روح انقلاب اسلامى است
امام خمینى - رحمت الله علیه - روح انقلاب اسلامى و رهبر آن بودند و اگر خداى ناکرده به حرکتهاى مرموزى که تلاش دارند تا قداست ایشان را بشکنند مجال داده شود تا با این چهره نورانى تاریخ معاصر بازى کنند و به این اعتبار و حیثیت جمهورى اسلامى صدمه و لطمه بزنند، احیاء این اعتبار و برطرفکردن این صدمات مشکل خواهد بود. از اینرو باید قاطعانه در برابر چنین روندهاى ناصحیحى ایستاد و در برابر اهانتهاى کثیفى که به امام راحل عظیم الشأن ملت ایران مىشود فریاد برآورد.
جریانهاى مرموزى بهدنبال قداستزدایى از امام هستند
چنانکه ذکر شد، جریانهایى مرموز بهدنبال شکستن قداست امام راحل هستند. روشنگرى در برابر این جریانها و انجام حرکتهایى عالمانه و با تدبیر در برملاکردن اهداف آنها، از جمله راهکارهاى اساسى در برخورد با این جریانهاى مرموز است. باید نسل جوان را با امام آشنا نمود و براى نسل اول انقلاب نیز که خود شاهد و حاضر جریانات آن بوده است و گرمى نفس روح الهى را شاهد بوده است نیز باید یک بار دیگر امام و بینات راه او تکرار شود. از اینرو شایسته است که رسانههاى گروهى و خطبا و منبرداران به بیان بیانات صریح امام بپردازند.
خط امام و راهى که امام تعیین کرد و پیمود، باید حفظ شود
میراث و یادگار حقیقى امام راحل، خط و راهى است که براى ما بهجاى گذاشته است. حفظ نظام جمهورى اسلامى و دستاوردهاى آن و تداوم آن بر مسیرى که امام تعیین کرد، در حقیقت تلاش براى حفظ راه امام است.
منبع تسنیم