کد مطلب: 21755
سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۶
یادداشت جام جم
نرمش است نه چرخش
آنچه باید قهرمانانه انجام شود «نرمش» است و نه «چرخش»؛ گر چه عدهای اندک به جای نرمش، چرخش را طلب میکنند، آنهم نه «قهرمانانه» بلکه «ذلیلانه»!
«... انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است». این جمله، یکی از فرازهای مهم و معنیدار نطق رئیسجمهور کشورمان در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود. جملهای که برخی لزوم آن را به داخل هم تعمیم داده و هر نوع مخالفتی را با آنچه در این رابطه عمل میشود مصداق صدای متکثر دانسته، آن را برنمیتابند و احیانا آن را مصداق افراطیگری معرفی کرده، با تیغ اعتدال سر میبرند!
این نوشتار درصدد مخالفت یا موافقت با آنچه در حال انجام است، نیست بلکه نقطه تمرکز این یادداشت تفسیر «صدای واحد» است.سخن آقای روحانی به عنوان یک سیاستمدار آشنا به زبان دیپلماسی، سنجیده و دقیق است. ایشان نگفتند انتظار ما از «آمریکا» شنیدن صدای واحد است بلکه انتظارشان را متوجه «واشنگتن» کردند و در زبان دیپلماسی وقتی سخن از پایتخت یا مرکز سیاسی حکومتی میشود معنای آن موضع حاکمیت است.
به این معنا و از این منظر، تعمیم سخن رئیسجمهور به داخل، تعمیم درست و بجایی است. یعنی از مجموعه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران نیز باید صدای واحد شنیده شود که همینطور هم هست.امروز همه دستگاهها و نهادهای حاکمیتی ایران و در رأس آنها رهبر معظم انقلاب اسلامی، صراحتا از مواضع رئیسجمهور و دستگاه دیپلماسی کشور حمایت میکنند و اگر گلایهای هم از اقدام نسنجیده و نابجایی داشته باشند درحد خودش تذکر داده و اجازه نمیدهند کلیت اقدام دولت زیرسوال برود، مگر خدای ناکرده از مسیر خارج شود.
اما اگر منظور از صدای واحد این باشد که هیچکس یا هیچیک از احزاب، تشکلها، روزنامهنگاران و ... اعتراض یا حتی نقدی نداشته باشد و اگر چنین شد نقض صدای واحد است، این برداشت و تعمیمی در این حد، ناصواب و نابجاست.فراموش نکنیم به تعبیر امام راحل (ره)، آمریکا «شیطان بزرگ»، «ابر جنایتکار تاریخ»، «امالفساد»، «دشمن شماره اول بشر» و «دشمن اسلام» است.همچنین از خاطرمان نرود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تأکید فرمودند: «ایران دستش را پیش آمریکا انشاءالله تا ابد دراز نمیکند و لو اینکه فانی شود» یا در وصیتنامه (آخرین سند ماندگار امام(ره)) خود میگویند: «اگر با دست جنایتکار آمریکا محو شویم و خدای خویش را ملاقات کنیم، بهتر از این است که در زیر پرچم ارتش سیاه غرب، زندگی اشرافی داشته باشیم.» و صدها مورد دیگر که مجال اشاره به همه آنها نیست.
آیا با این مواضع که مشابه آنها را در کلام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز به وفور میتوان یافت، باید انتظار داشته باشیم نیروهای دلسوز انقلاب نه در مخالفت با نرمش قهرمانانه بلکه در مخالفت با تفسیر موسع از این تاکتیک و هشدار نسبت به زیادهرویهای احتمالی، همگی سکوت کنند، آن هم در حالی که عدهای واداده آنچنان ذوقزده شدهاند که تیتر روزنامهها و نظراتشان، سخنگویی کاخ سفید را تداعی میکند؟قطعا صدای واحد از تهران نمیتواند و نباید به نقدهای دلسوزانه و مستدل تعمیم پیدا کند و البته واضح و بینیاز از توضیح است که هیچکس اقدامهای غیراخلاقی و خلاف موازین را درکنار چنین نقدها یا اعتراضهایی مورد حمایت قرار نمیدهد.
نقد، اعتراض و هشدار مستدل و منطقی نه تنها هیچ ایرادی ندارد بلکه باید باشد تا پشتوانه دیپلماسی کشور قرار گیرد و ما مرتکب ارزانفروشی نشویم و دشمن را به زیادهخواهی تشویق نکنیم.و سخن آخر اینکه، آنچه باید قهرمانانه انجام شود «نرمش» است و نه «چرخش»؛ گر چه عدهای اندک به جای نرمش، چرخش را طلب میکنند، آنهم نه «قهرمانانه» بلکه «ذلیلانه»!
یادداشت جام جم/ مهدی فضائلی