توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 20602
سه شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۱۵
زندگی و نقش بندر بن‌سلطان در ترسیم سیاست امنیتی عربستان؛
طغیان امنیتی عربستان با معماری«بندر»
بندر بن‌سلطان بن عبدالعزیز در دوم مارس ۱۹۴۹ م در شهر طائف به ‏دنیا آمد.
طغیان امنیتی عربستان با معماری«بندر»
بندر بن‌سلطان بن عبدالعزیز در دوم مارس 1949 م در شهر طائف به ‏دنیا آمد. مادرش «موضی»، زنی 16 ساله و غیراشرافی از منطقه العسیر عربستان و بنا به روایتی کنیزی آفریقایی‌تبار بود. گفته می‌شود بندر محصول یک ازدواج نامشروع است که تا مدت‌ها در پذیرش وی در خاندان سعودی نیز مقاومت وجود داشت. این وضعیت باعث شد بندر سال‌های اولیه زندگی خود را با مادر و عمه‌اش سپری کند. اولین تماس او با پدرش زمانی رخ داد که او هشت ساله بود. انزوای بندر چند سال بعد از آن و در هنگام فوت ملک عبدالعزیز پایان یافت و تصمیم گرفته شد او به همراه مادرش با مادر بزرگ پدری‌اش، «حصه بن عبدالعزیز» در قصر زندگی کنند. بندر از آن پس با توجه به وضعیتی که داشت پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد. وی در دانشکده نیروی هوایی سلطنتی «کرانول» تحصیل کرد و به مدت هفت سال به عنوان فرمانده نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی خدمت کرد. فعالیت‌های دیپلماتیک شاهزاده بندر در سال 1978 زمانی آغاز شد که وی با موفقیت با اعمال نفوذ در کنگره امریکا، آنها را ترغیب کرد تا فروش جنگنده‌های «اف- 15» به عربستان سعودی را به تصویب برساند. وی در سال 1983 به عنوان سفیر عربستان در امریکا منصوب شد و به مدت 22 سال این سمت را در دست داشت.
وی در سال 2005 توسط «عبدالله بن عبدالعزیز» ششمین پادشاه عربستان به عنوان دبیرکل شورای امنیت ملی عربستان منصوب شد. در همین سال بود که او از سمت خود در واشنگتن استعفا داد و به عربستان بازگشت اما به مدت شش سال تقریباً از صحنه سیاست غایب بود تا اینکه در پی آغاز خیزش‌های جدید در خاورمیانه و شمال آفریقا که عربستان را با چالش جدی مواجه کرد دوباره به عرصه سیاست بازگشت و در اردیبهشت 1390 به دبیرکلی شورای امنیت ملی عربستان انتخاب شد.

** بازگشت بندر

زمانی که بندر بن‌سلطان دوباره به عرصه امنیتی و سیاسی عربستان بازگشت و به عنوان رئیس شورای امنیت ملی این کشور منصوب شد، این موضوع تا حدودی قابل پیش‌بینی بود که دولت ریاض قصد دارد به واسطه بندر به اقداماتی جدید در عرصه امنیتی و سیاست خارجی دست بزند و به جای دفاع، حمله را در دستور کار خود قرار دهد. کما اینکه تحولات چند ماه گذشته این پیش‌بینی را به واقعیت تبدیل کرده است و عربستان پرونده تحولات منطقه را با هماهنگی امریکا دوباره در دست گرفت و دو حمله را به طور موازی علیه اخوان‌المسلمین و محور مقاومت تدارک دید. در این راستا ابتدا فرش از زیر پای اخوان‌المسلمین کشیده شد که به برکناری شیخ حمد بن خلیفه امیر قطر به عنوان حامی و پشتیبانی مالی اخوان‌المسلمین منطقه و همچنین سقوط دولت مرسی از طریق کودتا و حذف اخوانی‌ها ازصحنه سیاسی مصر انجامید و سپس اقدام نظامی علیه سوریه تدارک دیده شد و در این راستا شخص بندر بن‌سلطان با سفر به کشورهای مختلف اروپایی و همچنین روسیه کوشید آنها را به پروژه جدید براندازی در سوریه متقاعد کند که ظاهراً با وعده‌های مالی و اقتصادی توانست به کسب موافقت کشورهایی چون انگلیس و فرانسه دست یابد اما در خصوص روسیه ناکام ماند.
با این حال تهدید شتاب‌زده اخیرکشورهای غربی برای حمله به سوریه آن هم بدون ارائه دلایل و شواهد متقن در خصوص اتهام استفاده دولت سوریه از سلاح‌های شیمیایی نشان می‌دهد که بندر بن سلطان همچنان از نقش تأثیرگذاری فوق العاده‌ای بر جهت‌دهی بر سیاست خارجی کشورهای غربی برخوردار است. کما اینکه وی در جریان حمله به عراق نیز چنین نقشی را ایفا کرده بود.

** نقش بندر در جابه‌جایی عراق و عربستان

بعد از حملات 11 سپتامبر سال 2001 امریکا، این عربستان بود که در مظان اتهام قرار داشت چراکه 14 تن از مظنونان این حمله از اتباع عربستان بودند و اگرهم امریکا می‌خواست این حملات را تلافی کند قاعدتاً باید به عربستان حمله می‌کرد. کما اینکه در ابتدا نیز برخی‌ها در امریکا به صراحت از یک چنین حمله‌ای حمایت می‌کردند و از اینکه دولت امریکا، عربستان را به متحد منطقه‌ای خود برگزیده است با انتقادهای گسترده همراه بود. با این حال به باور خیلی از صاحبنظران، بندر بن سلطان با لابی‌هایی که در امریکا به عمل آورد، نقش اساسی در تغییر جهت حمله امریکا از عربستان به سمت عراق داشته است. البته در آن مقطع فضای ناشی از حوادث 11 سپتامبر امریکا را به مثابه ببر زخمی کرده بود که به هیچ چیز جز انتقام فکر نمی‌کرد و همه می‌دانستند که امریکا بالاخره به چند کشور حمله خواهد کرد اما دقیقاً معلوم نبود که اولویت‌بندی به چه شکلی خواهد بود.
حتی در آن مقطع تلاش‌هایی به طور مشترک از سوی لابی‌های عربی و اسرائیلی در جریان بود تا جای ایران با عراق و عربستان عوض شود اما سیاست خارجی جمهوری اسلامی چنین سناریویی را جبران کرد و بعد از این ناکامی بود که بندر بن سلطان سفیر وقت عربستان در امریکا برای جایگزین کردن عراق با عربستان در طرح منطقه‌ای امریکا مصمم‌تر شد.
هر چند نتیجه جنگ عراق- که به تشکیل دولتی با اکثریت شیعه انجامید- نشان داد که عربستان در خصوص هدایت امریکا به سمت اشغال عراق چار اشتباه راهبردی شد اما در هر حال بندر بن سلطان مأموریت خود را به نحو احسن انجام داد.

**راز موفقیت لابی‌گری‌های بندر بن سلطان

آنچه موجب شده بندر بن سلطان از نفوذ گسترده‌ای در غرب به خصوص امریکا برخوردار باشد علاوه بر دلارهای نفتی سعودی ارتباط وی با مراکز قدرت در غرب و امریکاست. بندر در مدت طولانی که مسئولیت سفیر عربستان در امریکا را بر عهده داشت، با پنج رئیس‌جمهور امریکایی، 10 وزیر امور خارجه این کشور، 11 مشاور امنیت ملی امریکا، 16 جلسه کنگره امریکا و صدها سیاستمدار دیگر امریکایی رابطه برقرار کرده است. همچنین داشتن رابطه با لابی‌های یهودی و بستر‌سازی برای عادی‌سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی از دیگر عوامل نفوذ بندر در مراکز قدرت غربی است. گفته می‌شود در جریان جنگ 33 روزه سال 2006 بندر بن سلطان در سفری محرمانه به فلسطین اشغالی با ایهود اولمرت نخست‌وزیر وقت این رژیم دیدار و به وی گفته بود حاضر است هر کمکی را در اختیار این رژیم قرار دهد تا حزب‌الله را شکست دهد.
در مجموع می‌توان گفت هر چند بندر بن سلطان از نفوذ خود در کشورهای غربی و لابی‌های یهودی برای همراه کردن آنها در اجرای سیاست‌های سعودی استفاده می‌کند آنها نیز از وی به عنوان ابزاری برای پیشبرد جنگ شیعه و سنی و همچنین تغییر نقشه خاورمیانه استفاده می‌کنند و از این جهت بندر در زمین غرب و رژیم صهیونیستی بازی می‌کند.



منبع: جوان
Share/Save/Bookmark