توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 20601
سه شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۱۵
مروری بر دردی کهنه؛
مناصبی که صاحبانش تخصص ندارند
بدون شک یکی از نیازهای بر عهده گرفتن یک مسئولیت کلان در کشور، داشتن تخصص و دانش لازم در موضوعی است که فرد عهده دار نهاد مربوط به آن می​شود.
مناصبی که صاحبانش تخصص ندارند
یکی از مشکلاتی که همواره کشور از آن رنج می برده است عدم توجه به تخصص ها در انتسابات است. این مشکل اکنون که اشخاص متخصص در زمینه های مختلف در کشور زیاد هستند باید رو به برطرف شدن باشد. اما انتساب های اخیر دولت یازدهم این امید را گرفته است. متن زیر به بررسی این مشکل می پردازد.
بدون شک یکی از نیازهای بر عهده گرفتن یک مسئولیت کلان در کشور، داشتن تخصص و دانش لازم در موضوعی است که فرد عهده دار نهاد مربوط به آن می​شود؛ نداشتن تخصص و دانش لازم سبب می​شود که قدرت تصمیم گیری از دست فرد مسئول خارج گردد و یا اینکه تصمیمات اشتباه در سطح کلان گرفته می​شود که آسیب این امر نیز به کل جامعه می​رسد؛ شاید بتوان گفت در اوایل هر انقلاب و همچنین انقلاب ما، کم بودند کسانی که هم تخصص لازم را داشته باشند و هم تعهد مورد نیاز را؛ از این بابت سران انقلاب مجبور بودند بسیاری از کارها را به دست کسانی بسپارند که به خاطر اعتماد به تقوا و تعهدشان می​شد تا حدودی بر مشکلات فائق آمد؛ هر چند که مشکلات بسیاری هم رخ داد؛ اما امروز این امر قابل پذیرش نیست که متخصص متعهد در کشور وجود ندارد؛ پس چه دلیلی دارد که برخی اصرار دارند افرادی را بر مناصب بگمارند که کوچکترین سابقه علمی با آن موضوع ندارند.

**تخصص، لازمه پذیرش منصب

در منابع دینی و فقهی احادیثی داریم که انسان را از پذیرش مناصبی که در آنها علم و دانش لازم را ندارد بر حذر می​دارند. شاید ویژگی​های خاص یک برهه زمانی سبب می​شد که عده ای که تخصص کافی را ندارند مجبور به پذیرفتن مسئولیت​هایی می​شدند که علم کافی را درباره آن نداشتند؛ اما تقوا و تعهد آنان سبب می​شد که از هر گونه اقدام غیر عقلایی و افراط و تفریط پرهیز کنند. شرایط انقلابی نمونه ای از این ویژگی خاص زمانی است.
امروزه اما با گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی و پرورش متخصصان فراوان در زمینه​های مختلف در دامان انقلاب اسلامی که بسیاری از آنان دارای تعهد و شایستگی فراوانی نیز هستند، نمی توان با این نکته کنار آمد که هنوز هم قرار است عده ای که علم و سواد کافی در یک مسئولیت را ندارند، سکان​دار آن نهاد گردند.

**دولت تدبیر و تخصص

وقتی دکتر حسن روحانی سکان اداره قوه مجریه را بر عهده گرفت، تاکید فراوانی داشت بر این مطلب که باید متخصصین را به بازی گرفت و نباید به علم و دانش بی​توجهی شود.
اینگونه به نظر می​رسید که این دولت می​خواهد فراتر از هرگونه جناح و حزب بازی، به دنبال تخصص و تعهد در اعطای مسئولیت​ها گام برخواهد داشت؛ اما با معرفی وزرای دولت و مشخص شدن دیگر اعضای کابینه، این آرزو نیز در حد یک آرزو باقی ماند؛ دولت در مواردی چنان بی توجهی به تخصص در اعطای مسئولیت​ها داشت که در نوبه خود قابل تأمل است.
در ادامه نگاهی گذرا خواهیم داشت به برخی مناصبی که فارغ از تخصص​ مورد نیازشان، به کسانی سپرده شده اند که کمترین سوادی در این امر ندارند. خواهیم دید کسانی که عمری را در دنیای علم و دانش به دنبال یک تخصص خاص بوده​اند، امروزه مسئولیتی را پذیرفته​اند که کوچکترین تناسبی با گذشته علمی آنان ندارد.

**محمدعلی نجفی؛ از آموزش و پرورش تا میراث فرهنگی

گذشت زمان نشان داد که نجفی به هر طریقی می​بایست مسئولیتی در این دولت بر عهده می​گرفت و در کابینه حضور می​داشت. ابتدا محمدعلی نجفی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی شد؛ اما مجلسی​ها برخوردی اعتراض آمیز با عملکرد گذشته نجفی داشتند.
اما جالب این جاست که نجفی، در مدت کوتاهی پس از اینکه به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی شد و نتوانست رأی اعتماد لازم را کسب کند، به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور منصوب شد؛ مردی که تخصص ریاضی دارد و تجربه مدیریت سازمان برنامه و بودجه و وزرات خانه​های آموزش و پرورش و علوم. چگونه شد که این متخصص که برای وزارت آموزش و پرورش برنامه نوشته بود، به یکباره مسئولیت سازمان میراث فرهنگی را عهده دار شد؟
یعنی وی موفق شده به سرعت و پس از عدم رأی اعتماد از مجلس، برای سازمان میراث فرهنگی برنامه بنویسد و توانایی خود را برای اداره موفق سازمانی که تاکنون نسبتی – تجربی و علمی – با آن نداشته است، بسنجد. تخصص ریاضی نجفی چه کاربردی برای سازمانی که تازه بر عهده گرفته دارد؟

**محمود واعظی؛ دکترای روابط بین​الملل، وزیر ارتباطات

محمود واعظی وزیر پیشنهادی ارتباطات و فناوری اطلاعات سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد. واعظی دارای مدرک فوق لیسانس الکترونیک و دکترای روابط بین الملل است؛ سابقه علمی چندانی در سابقه تحصیلی وی که مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات باشد دیده نمی​شود.
با این وجود واعظی یک ارتباطی هم با این وزارت خانه دارد؛ واعظی در اوایل انقلاب و به مدت 7 سال مسئولیت شرکت مخابرات ایران را برعهده داشته است؛ وی از سال 58 تا 65 به عنوان مدیر عامل شرکت مخابرات ایران فعالیت کرده است؛ اما در مدت 27 سال گذشته کارنامه علمی و کاری وی نشان می​دهد که تناسب و ارتباط چندانی با حوزه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نداشته است:

1365 تا 1366 مشاور وزیر امور خارجه
1366 تا 1368 مشاور وزیر و رئیس ستاد روابط اقتصادی خارجی
1368 تا 1376 معاون سیاسی اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه
1376 تا 1378 معاون اقتصادی وزارت امور خارجه
1378 تا 1392 معاون پژوهش‌‌های سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
می بینیم که تخصص اصلی و علمی و حتی تجربی محمود واعظی در عرصه سیاست خارجی است نه ارتباطات و فناوری اطلاعات. بدون شک دور بودن 28 ساله از عرصه فناوری اطلاعات، در حالی که دنیای ارتباطات و فناوری اطلاعات روز به روز با پیشرفت و تحول روبرو است، اصلا نمی​تواند اتفاق مبارکی باشد و این بی توجهی جدی به تخصص در این زمینه از سوی رئیس دولت تدبیر است.
به نظر می​رسد باید واعظی به هر طریق در کابینه حضور می​داشت؛ از این رو با حضور ظریف در جایگاه وزیر خارجه، واگذار کردن مسئولیت وزارت ارتباطات به واعظی، نشان از لزوم حضور واعظی در کابینه دارد که تناسبی با توجه به تخصص در انتصابات ندارد.

**محمود حجتی؛ مهندس عمران، وزیر کشاورزی

حجتی دارای لیسانس مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان است و اینک بر مسند وزارت جهاد کشاورزی تکیه زده است؛ هر چند که حجتی دارای سابقه وزارت در عرصه کشاورزی می​باشد اما سابقه علمی وی نیز تناسبی با مسئولیتی که بر عهده گرفته ندارد.
جالب توجه این جاست که حجتی در دوره خاتمی هم وزارت راه را تجربه کرده و هم وزارت کشاورزی را ؛ و امروز هم در عرصه وزارت کشاورزی به کار گرفته شده است؛ عدم تناسب مدرک تحصیلی و سابقه علمی حجتی ، یعنی مهندسی عمران ، با وزارت کشاورزی در زمان اخذ رأی اعتماد مورد مخالف برخی نمایندگان و یک امر چالشی نیز گردید که در نهایت حجتی موفق به کسب رای اعتماد شد.

**مسعود سلطانی فر؛ فوق لیسانس علوم سیاسی، وزیر پیشنهادی ورزش

سلطانی فر وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان به مجلس بود که نتوانست از مجلس نهم برای ورود به دولت یازدهم رأی اعتماد کسب کند؛ سلطانی فر فوق لیسانس علوم سیاسی داشت و به عنوان وزیر ورزش و جوانان به مجلس معرفی شده بود.
اینکه هیچ تناسبی میان سابقه علمی و مسئولیت جدید سلطانی فر وجود نداشت به کنار؛ مشکل دیگر اینجا بود که سلطانی فر نگاه رشته ای خود را در کارهای خود وارد می​کرد و همین امر باعث شده بود که وی به شدت در سابقه کاری خود دارای رفتار " سیاسی " باشد. دخالت دادن سیاست در کارهایی که مربوط به عالم سیاست و سیاسی بازی نمی​شد سابقه مبهمی را برای سلطانی فر برای سمت جدیدش ایجاد کرده بود.
به هر حال این بار نیز عدم تخصص سلطانی فر در مسند پیشنهادی، دولت تدبیر و امید را ناکام گذاشت و مجلس به او هم اعتماد نکرد. به هر تقدیر این فوق لیسانس علوم سیاسی فعلا در شورای شهر باقی ماند و راهی پاستور نشد.
البته به این لیست باید کسان دیگری نیز اضافه کرد، مانند صالحی امیری که دانش آموخته علوم سیاسی و مدیریت دولتی است و فعلا به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان فعالیت می​کند؛ اما به همین تعداد به عنوان نمونه بسنده می​شود.



منبع: دیدبان
Share/Save/Bookmark