«نرمش قهرمانانه» مفهومى ابداعى از سوى امام خامنهاى (مدظلهالعالى) است که مىتواند در دیپلماسى نظام، نقش تعیینکنندهاى ایفا کند؛ بهگونهاىکه براى استفاده دیپلماسى کشور، امکان مانور و انعطاف هوشمندانه را فراهم مىکند و هم مانورها و انعطافهاى لازم را براى مردم انقلابى و ارزشى قابل فهم مىسازد. بهعلاوه راه بهانهجویى را بر دشمن نیز سد کرده و تیغ تبلیغات و جنگ روانى او را براى ترسیم چهرهاى غیرمنطقى و فرارى از مذاکره از ایران اسلامى، کند مىسازد.
شاید دلیل طرح این مفهوم و اعلام موافقت با آن از سوى رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع فرماندهان و مسؤولان سپاه، بىارتباط با چنین اهدافى نبوده باشد؛ موافقتى که در آستانه سفر رییس جمهور به نیویورک و دور جدید دیدارها و گفتگوهاى بهعملآمده و البته پیش از این هم دیدارهایى بین سلطان قابوس بهعنوان میانجى احتمالى و فیلتمن معاون سیاسى بان کى مون با سابقهى کار دیپلماسى براى آمریکا صورت گرفته و سخن از تبادل نامه بین مقامات ایران و آمریکا نیز به میان آمده بود. در چنین شرایطى معظم له فرمودند: «ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم چه در عالم دیپلماسى، چه در عالم سیاستهاى داخلى، بنده معتقد به همانچیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»، نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است، عیبى ندارد اما این کشتىگیرى که دارد با حریف خودش کشتى مىگیرد و یک جاهایى بهدلیل فنى نرمشى نشان مىدهد. فراموش نکند که طرفش کیست، فراموش نکند که مشغول چه کارى است. این شرط اصلى است، بهفمند که دارند چه کار مىکنند بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند؟ آماج حملهى طرف آنها کدام مسأله است، اینرا توجه داشته باشند.»
الف) سابقهى مفهوم نرمش قهرمانانه
مفهوم نرمش قهرمانانه را در سالهاى دور، مقام معظم رهبرى براى صلح امام حسن بهکار گرفته بودند و لذا برخى تحلیلگران با همان نگاه که به قبل از پیروزى انقلاب اسلامى از آن استفاده شده بود، قصد تبیین نظر جدید معظم له را داشتند، لذا آنرا راهبردى براى پاسخگویى به تغییرات محیطى و عدول از شعارهاى اساسى معرفى مىکردند. حال آنکه در همین سخنرانى که ایشان نرمش قهرمانانه را مطرح مىکند به یک انحراف از مسیر اصلى به بهانهى تغییر دنیا از ناحیهى برخى اشخاص و جریانها اشاره داشته و فرمودند: «بهانههایى که مىشنوید و مىبینید که مىآورند، براى وادادگى بهانه مىآورند، براى پشیمانى بهانه مىآورند، بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همهچیز عوض شده» حال آنکه با وجود حاکمیت اسلام و وجود بصیرت و هوشیارى مدافعان نظام اسلامى و مقاومت یاران رهبرى و مدافعان حاکمیت دینى، نمىتوان شرایط را با شرایط صلح امام حسن مجتبى(ع) مشابه دانست و چهبسا شرایط با شرایط صلح حدیبیه قابل مقایسه باشد.
از اینرو مرور بر سابقهى این مفهوم در سالیان زعامت امام خامنهاى مىتواند به فهم و درک بهتر آن کمک کند. معظمله در سال 75 در جمع سفرا و نمایندگان سیاسى در خارج از کشور فرمودهاند: «نمایندگان جمهورى اسلامى در جهان باید تیزتر از شمشیر، نرمتر از حریر و سختتر از سنگ و پولاد باشند. عرصهى سیاست خارجى، میدان نرمشهاى قهرمانانه است اما نرمشى که در برابر دشمن تیز باشد. بنابراین دیپلماتهاى ما باید در مواضع اصولى خود مستحکم بایستند و استقامت و پایمردى حضرت امام خمینى(ره) را الگوى خود قرار دهند.»
این هشدار در حالى بود که در آن دوران زمزمههاى سازش به بهانهى تغییر شرایط به گوش مىرسید و برخى شخصیتهاى سیاسى، شرایط را براى چرخش در دیپلماسى و گشودن باب مذاکره و ارتباط با آمریکا فراهم مىدانستند.
جالب اینکه با روى کار آمدن اصلاحطلبان در سال 76 و شروع قبحشکنى از خط مذاکره و سازش که در سایه مباحثى چون پروسهى جهانىشدن، ضرورت واقعگرایى و دورى از توهم توطئه شکل گرفته بود، معظمله در سال 79 فرمودند: «هرگونه نزدیکشدن به دشمن، هرگونه نرمش نشاندادن در مقابل دشمن، تیزکردن آتش دشمن و ستمگرى دشمن است». بىتردید یکى از دلایل چنین هشدارى، وجود روحیهى وادادگى در بین مدعیان اصلاحطلبى و شاید هم نگرانى از خط نفوذ واسطهها در آن دوران بود که بهعنوان شوالیههاى سیاسى فرهنگى غرب در بدنهى دولت وجود داشتند.
لیکن تغییر شرایط محیطى و تفاوت روحیه و ویژگیهاى مسؤولان موجب شد، همانگونهکه در دولت آقاى احمدىنژاد این موضوع مسکوت بماند، در دولت جدید با تغییراتى دوباره مطرح شود، بهگونهاىکه معظمله در جمع خبرگان رهبرى فرمودند: «در این سالها، جبههبندىهاى منطقهاى و جهانى هم آشکار شده است. البته نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همهى عرصههاى سیاسى یک کار مطلوب و مورد قبولى است و لیکن این مانور هنرمندانه نبایستى بهمعناى عبور از خط قرمز یا برگشت از راهبردهاى اساسى یا عدم توجه به آرمانها باشد. اینها را باید مراعات کرد. البته هر دولت، هر شخص، هر شخصیتى، روشهایى دارند، ابتکاراتى دارند، این ابتکارات را انجام خواهند داد و پیش خواهند رفت.»
بنابراین با توجه به تغییر شرایط و تفاوت کارگزاران است که امروز نرمش قهرمانانه بهعنوان یک تاکتیک و روش در دیپلماسى براى پیشبرد همان اهداف اصلى و با نگاه به واقعیتها و در عین حال ملاحظه آرمانها، در دستور کار قرارگرفته است.
ب) چیستى نرمش قهرمانانه
همانگونه که از رهنمودهاى مقام معظم رهبرى برمىآید، نرمش قهرمانانه نوعى مانور و انعطاف در سیاست خارجى است که در شرایط قدرت معنا پیدا کرده، در سطح تاکتیک براى تحقق راهبردهاى معینشده به اجرا در مىآید و داراى ویژگىهاى زیر است:
1- با سازش و کوتاهآمدن متفاوت است.
2- در راستاى تحقق همان اهداف اصلى و آرمانهاى انقلاب اسلامى است (عدالت، استقلال، کرامت، عزت، آزادى و... )
3- متکى به همان اصول اساسى دیپلماسى دینى عزت، حکمت و مصلحت است.
4- تاکتیک و روش است نه هدف و راهبرد.
5- به شناخت و فهم صحیح از دشمن، اهداف، راهبردها و تاکتیکهاى او نیاز دارد.
6- نباید خط قرمزها و راهبردهاى اساسى نظام را به خطر اندازد.
7- پشتوانهى آن استحکام ساخت درونى قدرت در نظام، انسجام، اتحاد و همکارى همهى نیروها است.
8- در شرایط احترام و حقوق متقابل و اقتدار نظام براى پیشبرد و اهداف معنى پیدا مىکند.
9- ابتکار عمل هوشمندانه لازمهى آن است.
10- نباید موجب غفلت از ماهیت دشمن و اهداف او باشد.
بنابراین نرمش قهرمانانه که بهدلیل فنى در عرصهى مبارزهى دیپلماتیک صورت مىگیرد، نباید بهمعناى راهبرد تلقىشده و با تسلیم و سازش اشتباه گرفته شود؛ بلکه نوعى انعطاف فنى و مانور دقیق براى دستیابى به اهداف است که با ابتکار عمل و قدرت به اجرا گذاشته مىشود.
ج) دلایل نرمش قهرمانانه (چرایى)
حال سؤال اساسى این است که پس چرا امروز نظام، بهجاى مقاومت و ایستادگى، روش نرمش را در پیش گرفته و تغییر تاکتیک داده است؟
در پاسخ به سؤال فوق مىتوان به ادلهى زیر اشاره کرد:
1- پاسخگویى به این ذهنیت در افکار عمومى که تحریمها و فشارهاى دشمن ناشى از مواضع تیز و سخت جمهورى اسلامى ایران و نداشتن رفتار منطقى با دشمن بوده است.
2- پاسخ به افکار عمومى در عرصهى جهانى که متأثر از جنگ روانى دشمن، از ایران اسلامى چهرهاى غیر قابل مذاکره و متصلب ترسیم کرده است.
3- اتمام حجت به برخى از مسؤولین که مدعىاند با تغییر روشها مىتوانند حقوق جمهورى اسلامى را دنبال و اهداف دیپلماتیک را تحقق سازند.
بهعلاوه نمىتوان به تغییر شرایط فعلى و تفاوت آن با گذشته بىتوجه بود که ویژگىهاى زیر را مىتوان براى آن ذکر کرد:
1- دستیابى نظام به سطح قابل قبولى از پیشرفت علمى فناورى و صنعتى که ما را در موقعیت بهترى نسبت به گذشته قرار داده است.
2- کسب تجارب و ایجاد ظرفیتهاى جدید در عرصهى دیپلماسى کشور.
3- تنزل موقعیت دشمن و شکنندهبودن وضعیت آمریکا در زمان فعلى.
بنابراین مىتوان نرمش قهرمانانه را عامل مولد فرصتهاى جدید براى نظام بهحساب آورد که در رأس آن، راستىآزمایى ادعاها بهویژه فرصتى براى شناخت ماهیت واقعى دشمن و دلایل بىاعتمادى به او و همچنین شناساندن وى به عرصهى افکار عمومى قرار داده است. با توجه به همین ویژگى است که مقام معظم رهبرى در عین تأکید بر بىاعتمادى به دشمن، اما با اصل مذاکره و بهکارگیرى نرمش قهرمانانه موافقت فرمودهاند.
د) اهداف دشمن
استقبال دشمن از گفتگو و تلاش براى تشویق به آن در شرایط فعلى را مىتوان معطوف به چند هدف دانست که عبارتند از:
1- القاء تأثیرگذارى تحریمها بر رفتار سیاسى ایران؛
2- ایجاد شکاف، اختلاف و بىاعتمادى بین نیروهاى انقلابى و ایجاد دو قطبى طرفدار و مخالف مذاکره؛
3- زیر سؤال بردن شعارهاى اساسى انقلاب اسلامى از جمله شعار استکبار ستیزى؛
4- ایجاد تردید در ضرورت و کارایى روحیهى استقامت و مقاومت؛
5- پیوند بین مذاکره و حل مشکلات.
لذا درحالىکه مقاومت در گذشته و بهدستآوردن زمان و فرصت، شرایط را براى گفتگوهاى سازنده و دفاع از حقوق هستهاى کشورمان فراهم کرده و دشمن را مجبور به تغییر در موازنهى فشار و مذاکره کرده، اما هنوز برخى سیاهنمایىها و تهاجمات علیه دیپلماسى مقاومت ادامه دارد و یا برخى سادهنگرىها موجبات ذوقزدگى نسبت به خط مذاکره را پدید آورده است و در مقابل برخى بدبینىها که باید متوجه دشمن باشد را به داخل کشانده است؛ حال آنکه مقام معظم رهبرى معتقدند: «از تحرک دیپلماسى دولت از جمله سفر به نیویورک حمایت مىکنیم. به دولت خدمتگزار اعتماد داریم و به آن خوشبین هستیم. برخى از آنچه که در سفر به نیویورک پیش آمد بهجا نبوده، چون ما دولت آمریکا را غیر قابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقى، عهدشکن مىدانیم. ما به مسؤولان خودمان اعتماد داریم و از آنها مىخواهیم با دقت و با ملاحظه همه جوانب، گامها را بردارند و منافع ملى را به فراموشى بسپارند». (بخشى از بیانات مقام معظم رهبرى در دانشگاه هوایى شهید ستارى، 13/7/92)
منبع تسنیم