کد مطلب: 21491
دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۵۴
سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی
شما هم معتدل باشید
اگر کسی حق نداشته باشد و یا جرأت نکند به دولت آقای روحانی اعتراض کند و عملکرد شخص رئیسجمهور را نقد نماید، چه فرقی میان این دولت و دولتهای گذشته میتوان یافت؟
این روزها اعتراض به مکالمه تلفنی رؤسای جمهور ایران و آمریکا در آخرین لحظات سفر دکتر روحانی در نیویورک، به خبر اول رسانههای جناح افراطی و موضوع مهم سخنان عناصر وابسته به این جناح تبدیل شده است.خوشبختانه تاکنون رئیسجمهور و دستیاران ایشان و هیچیک از اعضای دولت یازدهم به این برخوردهای منفی اعتراضی نکرده و حداکثر بعضی از آنها به دادن توضیحاتی درباره ماوقع اکتفا کردهاند. این خویشتنداری رئیس و اعضای دولت قابل تقدیر است و درست با همین روش است که میتوان سیاستهای اعتدالی را محقق ساخت. البته انتظار اینست که در فرصت مناسب، درباره تمام بخشهای سفر به نیویورک توضیحات لازم ارائه گردد و به اعتراضات نیز پاسخ منطقی و دور از خشونت و پرخاش و عصبانیت داده شود.نکته قابل توجه که باید بر آن تأکید گردد اینست که از اعتراضات باید استقبال شود و هیچکس نباید معترضین را طرد نماید یا کار آنها را خارج از چارچوب و دور از هنجارهای مورد نظر نظام جمهوری اسلامی بداند. اصولاً یکی از اهداف روی کار آمدن دولت یازدهم اینست که فضای نقد را باز کند و زمینه را برای اعتراض و اظهارنظرهای مخالف فراهم سازد.
اگر کسی حق نداشته باشد و یا جرأت نکند به دولت آقای روحانی اعتراض کند و عملکرد شخص رئیسجمهور را نقد نماید، چه فرقی میان این دولت و دولتهای نهم و دهم میتوان یافت؟ در دولتهای نهم و دهم، روال این بود که رئیسجمهور در یک برنامه پربیننده تلویزیونی به مخالفان خود تهمت بزند، اهانت کند و نسبتهای نادرست به آنها بدهد ولی متهمان درحالی که به دروغ متهم شدهاند حق دفاع از خود را نداشته باشند و رسانه ملی نیز هرگز به آنها اجازه دفاع از خود را ندهد. همین رویه در سطح جامعه رواج یافت و افراطیون هرچه میخواستند میگفتند و میکردند و هیچیک از کسانی که آماج حملات آنان قرار میگرفتند حق دفاع از خود را نداشتند.مردم با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد امسال، به کسی که در شعارهای خود آشکارا بر روشهای افراطی خط بطلان کشید و سیاست اعتدال را مطرح کرد رأی دادند تا زمینهای فراهم شود که همه بتوانند نظرهای خود را آزادانه مطرح کنند و مخالفان دولت حق اعتراض و نقد داشته باشند. بنابر این، آنچه این روزها جریان دارد، درست همان چیزی است که اقتضای دولت یازدهم است و دولتمردان نیز باید از آن استقبال کنند. نقد و اعتراض، البته اگر منصفانه باشد، باید در جامعه ما نهادینه شود و مخالفان بتوانند با آزادی و بدون آنکه فضا امنیتی باشد نقطه نظرات خود را مطرح نمایند.
اکنون با تأکید بر این اصول، چند نکته را درباره وقایع مربوط به سفر رئیسجمهور و هیأت همراه وی به نیویورک و گفتگوی تلفنی با اوباما مطرح میکنیم و این سفر را محک میزنیم و در ترازوی اعتدال قرار میدهیم.
۱ - طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی و چند اصل دیگر و همینطور روح قانون اساسی، تصمیمگیری درباره سیاستهای کلان در اختیار رهبر انقلاب است. تجدید رابطه با آمریکا و مقدمات مربوط به آن قطعاً از مصادیق سیاستهای کلان است و به همین دلیل، در این زمینه حرف آخر را باید از رهبری شنید و تکلیف رابطه با آمریکا را تصمیم ایشان تعیین میکند.
۲ - رئیسجمهور روحانی، قبل از سفر به نیویورک و در ایام حضور در نیویورک بارها اعلام کرد درباره مسائل این سفر دارای اختیارات کامل است. از آنجا که این سخن رئیسجمهور با تکذیب رهبری مواجه نشد، روشن است که درست است و آنچه وی انجام داده در چارچوب اختیاراتی بود که داشت. خوشبختانه، معترضان همگی در زمره کسانی هستند که خود را پیروان ولایت معرفی میکنند و حتی معتقدند اعتراضاتشان نیز در راستای حمایت از ولایت و رهبری است. اگر آنها در این ادعای خود صادق هستند، باید عدم تکذیب سخنان رئیس جمهور، که به معنای تأیید آن از ناحیه رهبری یا لااقل عدم مخالفت ایشان است، را مورد توجه قرار دهند و در برابر آن ایستادگی نکنند. البته نقد منصفانه به ویژه در مورد چگونگی برخوردها، امری طبیعی است و کسی نمیتواند این حق را از مخالفان سلب نماید، اما رعایت اعتدال در نقد و اعتراض، انتظار به جائی است که از آنان میتوان داشت.
۳ - اگر مخالفان بخواهند دست از افراط بردارند و اهل اعتدال باشند، باید به نقاط قوت سفر رئیسجمهور و اقدامات برجسته وی نیز توجه کنند. پیشنهاد طرح "جهان علیه خشونت و افراطی گری" و طرح موضوع مهم و حساس "ائتلاف برای صلح" در برابر "ائتلاف برای جنگ" در سخنرانی رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، منطق کوبندهای بود که توانست تمام توپخانههای تبلیغاتی آمریکا، اروپا و صهیونیسم بین الملل را که همواره ایران را با چهرهای خشن و جنگجو معرفی میکردند از کار بیاندازد و خود آنها را به عنوان منشأ جنگ افروزی و خشونت و افراطیگری زیر سؤال ببرد. این سخنرانی را که همه هیأتها در آن حضور داشتند با سخنرانی رئیسجمهور سابق که برای صندلیهای خالی صحبت میکرد مقایسه کنید و به این سؤال پاسخ بدهید آیا این سخنرانی مایه عزت ملت ایران و نشان دهنده قدرت و منطق نظام جمهوری اسلامی نبود؟ در این سخنرانی ادعای مدیریت جهان توسط رئیسجمهور ایران مطرح نشد، کاری که رئیسجمهور سابق کرد و مورد بیاعتنائی و ریشخند قرار گرفت ولی دکتر روحانی با منطق قوی، مدیریت جهانی را نقد کرد و به سران کشورها راهکار مدیریت صحیح را نشان داد.
۴ - در مکالمه تلفنی نیز رئیسجمهور ایران به رئیسجمهور آمریکا تأکید کرد که آمریکا باید حق مردم ایران رادر مورد مسائل هستهای به رسمیت بشناسد و تحریم را نیز بردارد.این گفتگو آیا از موضع سازش است یا از موضع قدرت؟ نکته مهمتر اینکه در این سفر، رئیسجمهور آمریکا با اصرار خواستار دیدار با رئیسجمهور ایران بود ولی دکتر روحانی نپذیرفت. مکالمه تلفنی نیز به خواست رئیسجمهور آمریکا انجام شد و اینها نشانههای روشنی بر اینست که در این سفر، جمهوری اسلامی ایران از موضع برتر برخوردار بود و آمریکا در موضع ضعف قرار داشت. اعتدال اینست که منتقدان و معترضان، این واقعیتها را هم ببینند و با یک جمع بندی واقع بینانه به نتیجه گیری بپردازند و اظهارنظر کنند.
۵ - جالب اینست که معترضان همان کسانی هستند که از ۸ سال قبل تاکنون شاهد رفتارهای غیرمتعارف رئیسجمهور سابق بودند که به رئیسجمهور آمریکا نامه نوشت ولی جوابی دریافت نکرد. در سفر آخر خود به نیویورک بارها به بیانها و زبانهای مختلف برای ملاقات و مواجهه و مذاکره با دولتمردان آمریکائی اعلام آمادگی کرد ولی با بیاعتنائی مواجه شد و در یکی از سفرهایش به آمریکا در سیاسیترین شورای متعلق به دولت آمریکا شرکت کرد و هیچ سخن مؤثری نگفت و نشنید، این حضرات اینها را دیدند ولی هیچ عکس العملی نشان ندادند و اعتراضی نکردند و حتی به تحسین او نیز پرداختند!دوستان منتقد و معترض، انتقاد حق شماست و اعتراض نیز باید جریان داشته باشد و همانند گذشته، امروز ما معتقدیم عزت ملت ایران در برابر هیچ چیزی قابل معامله نیست و در برخورد با آمریکا باید با حفظ اصول و همراه با احقاق حقوق مردم ایران به پیش برویم و در هر حال تصمیم نهائی با رهبری است. نکته اینست که شما هم به همین اصول پای بند باشید، از رهبری جلوتر حرکت نکنید، منصفانه اظهارنظر کنید و در یک کلام، شما هم معتدل باشید. باور کنید اینگونه بهتر به نتیجه میرسید.