توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 55399
چهارشنبه ۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۵
ترسیم افلاطونی از رسانه و تصویرسازی ضدایرانی
ترسیم افلاطونی از رسانه و تصویرسازی ضدایرانی
ارائه تصویر بی ثبات کننده، مداخله گر و غیرپایبند به هنجارهای بین المللی و قواعد دموکراسی و حقوق بشر مهمترین هدفی است که طیف گسترده رسانه های جریان ضدایرانی در جهان دنبال می کنند.


به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، رخدادهای چند روز گذشته در ارتباط با قتل «جمال خاشقچی» روزنامه نگار منتقد و متنفذ سعودی که در کنسولگری عربستان در استانبول اتفاق افتاد، بار دیگر عرصه ای را برای تقابلی رسانه ای در سطح جهانی به وجود آورد.
در تشریح این عرصه هماوردی، بسیاری اصلی ترین جبهه تقابل را میان رسانه های آمریکایی مخالف «دونالد ترامپ» و جریانات اخوانی از یک سو و بنگاه های خبری و تبلیغاتی سعودی در دیگر سو می دانند. در فضای مجازی نیز در برابر سیل انتقاداتی که از آل سعود به خاطر قتل روزنامه نگار مخالف به راه افتاده، کمپینی در حمایت ویژه از «محمد بن سلمان» ولیعهد و متهم اصلی پرونده خاشقچی و حمله به رسانه های اخوانی و قطری شکل گرفته که با احتمال قریب به یقین از سوی سران ریاض کلید خورده است.
همخوانی یا تعارض میان منافع و اهداف دولت ها و بازیگران فروملی و فراملی سبب شده تا جامعه ارتباطاتی و اطلاع رسانی در سطح جهانی بستر همکاری یا تضادهای دو سویه و چند سویه قرار گیرد. در این میان، هدف اصلی، همراه سازی افکار عمومی و جذب بیشترین هوادار برای یک هدف یا ایده خاص از میان شهروندان عادی تا نخبگان و تصمیم سازان است.
دانش و ابزارهای تبلیغاتی و حرفه ای گری در عرصه رسانه اکنون به مرحله ای رسیده که موجب شده فلسفه تبلیغات سیاسی و تجاری (Propaganda & Advertising) بر کارکرد بنیادین رسانه به عنوان واسطه و ابزار انتقال و دریافت اطلاعات (Media) چیره شود، به شکلی که بسیاری، اخبار و انواع متنوع فراورده های خبری را نمایش یا در بهترین حالت تصویری با ابعاد محدود از واقعیات به بهانه یک رخداد یا واکاوی یک پدیده تشریح می کنند.
این وضعیت، تمثیل افلاطونی غار را برای بسیاری تداعی می کند. افلاطون برای تبیین نظریه «عالم مُثُل» و تشریح روابط جهان مادی و ماوراء طبیعت، غاری را مثال می زند که عده ای در آن غل و زنجیر شده و رو به دیوار، امکان نگریستن به دهانه غار به عنوان دریچه رو به واقعیت را ندارند. در این تمثیل، مابین شعله های پشت سر اهالی غار و آن ها اشیائی وجود دارند که زبانه های آتش سایه هایی از آن را روی دیوار به تصویر در می آورد.
از دید افلاطون دریافت اهالی غار از واقعیات محدود به سایه هایی است که بر دیوار به حرکت در می آید. به همین ترتیب طیف وسیعی از رسانه ها تصاویر و گزاره هایی خبری را پیش روی مخاطبانشان به نمایش می گذارند که در بسیاری از موارد سنخیت و حتی ارتباطی با واقعیات را برقرار نمی سازد.
در دیدار چهارشنبه هفته گذشته رهبری با جمعی از نخبگان علمی و دانشجویی بود که رهبر انقلاب «تصویرسازی غلط و منفی و ناامیدکننده از اوضاع ایران» را مهمترین دستور کار امروز دشمن خوانده و از انکسار این تصویر سخن گفتند.
همچنان که رهبری بیان داشته اند در دوره کنونی مهمترین جلوه تقابل جبهه ضدایرانی در عرصه رسانه قابل مشاهده است. از ابتدای انقلاب تاکنون تحریم های اقتصادی از اصلی ترین اهرم های این جبهه در مواجهه با تهران بوده است؛ تحریم هایی که پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران با چاشنی سیاسی و دیپلماتیک درآمیخت و سپس با جنگ تحمیلی هشت ساله شدت یافت.
طی سال های اخیر اختلافات و اتهامات هسته ای اصلی ترین بهانه تقابل امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک غرب با تهران بود و جلوه سیاسی- رسانه ای آن هم «ایران هراسی» است که «حسن روحانی» و تیم سیاست خارجی وی فرونشاندن آن را یکی از اصلی ترین دستاوردهای خود می خواند.
ایران هراسی البته همچنان که دکتر روحانی و دستگاه دیپلماسی دولت های یازدهم و دوازدهم می گویند با دیوار سخت تعامل گرایی و تنش زدایی برخورد کرده و توافق هسته ای و همکاری با نهادها و سازمان های بین المللی بسیاری از مستمسک های اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران را بلااستفاده ساخته است.
در این فضا است که نهادهای بین المللی برخلاف یک دهه گذشته حاضر به استماع شکواییه های معقول ایران شده و حتی دیوان لاهه، با شکایت ایران رای به محکومیت آمریکا در بازگرداندن تحریم ها صادر می کند. این در حالی است که در بحبوحه اختلافات هسته ای، هیاهوی ضدایرانی عملا مجالی برای برآمدن صدای ایران باقی نمی گذاشت و این هراسی فرایندی پیش رونده و اثرگذار بود.
با این حال، رخدادهایی چون روی کارآمدن تندروها در کاخ سفید، عطش سیری ناپذیر صهیونیست ها و سران تل آویو برای تنش با ایران و ماجراجویی و خصومت طلبی برخی کشورهای منطقه موج تازه ای را برای عقب راندن و اعمال فشار بر تهران به راه انداخته و ناهمواری های مسیر مخاصمه، محور ضدایرانی را به سوی سرمایه گذاری بر راهبردهای رسانه های علیه جمهوری اسلامی ایران سوق می دهد. شکل تازه این مخاصمه به گونه ای خلاقانه و متفاوت از گذشته است که ادعاهایی چون دخالت ایران در انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا را مطرح ساخته و آن را به عنوان خوراکی خبری در رسانه معارض می پرورد.
نکته قابل تامل اینکه بخش مهمی از تمرکز این جریان روی مخاطبان ایرانی است و هر از چند گاه رسانه ای با امکانات چشمگیر مالی و حرفه ای برای جامعه هدف ایرانی به راه می افتد. البته این منافی برخی سوء مدیریت و نابسامانی ها نیست و متاسفانه گروهی در فضای داخلی بهترین تغذیه را برای استفاده شبکه گسترده رسانه های ضدایرانی فراهم می سازند.
در این فضا، در هم شکستن تصویر مضیق و اغلب وارونه از ایران در عرصه داخلی و خارجی، برنامه ریزی دقیق، هوشمندانه و کلانی را می طلبد و با توجه به قدرت مانور، ابزار و توانایی های غیرقابل مقایسه جبهه مقابل نیاز به اصلاحاتی جدی و عملی در رسانه های سنتی بیش از پیش احساس می شود.
Share/Save/Bookmark