نشست مناظره انتخاباتی میان صادق زیباكلام، عبدالرضا داوری و عباس سلیمی نمین با عنوان خواست های مردم از رئیس جمهور آینده امروز دوشنبه در دانشكده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست سه تحلیلگر سیاسی از سه جناح اصلاح طلب ، دولتی و اصولگرا به بیان دیدگاه و پیش بینی خود درباره آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری در دوره یازدهم پرداختند.
به گزارش
خط نیوز ،در ادامه مهمترین محورهای صحبت های زیباكلام، داوری و سلیمی نمین را در این مناظره می خوانید:
سلیمی نمین:
- قطبی شدن فضای سیاسی انتخابات را پدیده نامباركی می دانم چرا كه در فضای قطبی تعقل وجود نداشته و درستی مواضع مد نظر نخواهد بود.
- قطبی شدن فضا به ماجرای "هاشمی- احمدی نژاد" می انجامد و در این صورت همه تصور می كنند كه برد یكی باخت رقیب را در پی خواهد داشت،- هاشمی باید این برداشت غلط كه حاكمیت میراث خانوادگی آنهاست را تغییر دهد. همچنین احمدی نژاد هم باید بداند كه بیان نقاط ضعف رقیب برد وی را در پی نخواهد داشت.
- اعلام رهبری برای اصولگرایان و اصلاح طلبان نوعی دیكتاتوری یا استبداد رای است، اگر اصلاح طلبان حزب بودند داشتن رهبری برای ایشان معنا می داشت اما اصلاح طلبان فقط یك طیف سیاسی هستند پس اینكه گفته شود عارف وارد خواهد شد اگر رهبری اصلاح طلبان آن را تایید كند نوعی استبداد رای است.
- دعوای هاشمی و احمدی نژاد كنونی مصلحتی است چون در پشت پرده با یكدیگر یك دست هستند.
- رهبری حزبی می تواند كسی را از حقوق مدنی محكوم كند اما یك جبهه فكری نمی تواند فردی را با گرایش های فكری خود طرد كند.
- آقای هاشمی در دیدار با حسن روحانی از وی دفاع كرد پس نمی توان گفت كه حسن روحانی قرابتی با جریان هاشمی ندارد، البته هاشمی چون خودش را راس این جریان می داند حس می كند رای بیشتری هم خواهد داشت.
- هاشمی قطعاً خواهد آمد و حضور روحانی به جهت آماده كردن فضا برای آمدن هاشمی صورت می گیرد.
- تشویق افراد برای ورود به عرصه به معنای عدم تمایل برای حضور هاشمی برای انتخابات ریاست جمهوری نیست.
- استفاده از آدم های هاشمی مثل مرتضوی یا نعمت زاده در سمت های كلیدی دولت احمدی نژاد نشانه پیوند پشت صحنه هاشمی و احمدی نژاد كنونی است.
- اگر اعلام می کنیم رئیس جمهور قدرت ندارد و یا قدرت تقسیم نشده است و یا پیشنهاد تغییر قانون اساسی را می دهند، این حرف کسانی است که استبداد را دنبال می کنند.
- اینکه اصلاح طلبان به خاطر محدودیت ها توفیق ندارند حرف مبنایی غلطی است.
- تغییر اصلاح طلبان از انتخابات شوراها بود که شورای نگهبان نقشی در آن نداشت، مجلس ششم مجری انتخابات بود اما مردم ایران به اصلاح طلبان رای ندادند. کارنامه اصلاح طلبان ایراداتی داشت که مردم از آنها روی برگرداندند.
- هاشمی دو سال است روی انتخابات کار می کند. یعنی به گفته زیباکلام، ایشان برای هیچ کار می کند؟ این سخن دقیقی نیست.در ادامه مناظره سلیمی نمین با بیان اینکه عده ای می گویند هاشمی خواهد آمد اگر مشایی بیاید گفت: پس باید هاشمی در بدنبال آمدن موفقی باشد که به شکست های خود نیفزاید پس باید ارتباطات خود را وسیع کند.
- دعواهای امروز هاشمی و احمدی نژاد صوری است. یعنی اینها مسئله اساسی با هم ندارند و می خواهند از این حربه برای ایجاد شور استفاده کنند.
- هاشمی در کتاب خاطرات خود گفته بود نمی خواسته در ماجرای مک فارلین با آمریکا رابطه داشته باشد اما زیباکلام در اینجا گفت که هاشمی قصد رابطه با آمریکا را داشته است.
- هم احمدی نژاد و هم هاشمی بدنبال ارتباط با آمریکا بوده اند چه خوب و چه بد.
- تخطی هاشمی از قانون اساسی از دلایلی است که در سال ۸۴ منجر به رای نیاوردن وی شد.
- نفس اینکه دولتمردی بگوید ارتباط با آمریکا ضروری است یکی از بالاترین نقاط ضعف و خلاف دیپلماسی خواهد بود.
- بعد از حمله دانشجویان به سفارت انگلیس که من هم آن را رد می‌کنم ،دولت مواضعی گرفت و حتی با مصوبه مجلس درمورد کاهش روابط با انگلیس مخالفت کرد.
- برخی جریان‌ها در صنعت روی کار آمدند و برخی کنار گذاشته شدند، اما در دولت دهم و نهم خیلی‌ها بدون این که درس خوانده باشند مدرک تحصیلی گرفتند و در دانشگاه‌ها تدریس کردند، علی‌القاعده وقتی احمدی‌نژاد از این اصول تبری می‌جوید و خود را کنار می‌کشد من هم دلیلی نمی‌بینم که او را اصولگرا بخوانم و انتقاداتم را بیشتر نکنم.
- سال‌ها بعد که موضوع تحریم‌ها مشخص شد، معلوم می‌شود کدام جریان‌ها با اعمال فشار نگذاشتند برنامه‌های احمدی‌نژاد به خوبی پیش برود.
صادق زیباكلام:
- امروز محل مناظره اصلی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان نیست بلكه در عرصه اصلی رقابت تا به امروز دو رقابت جدی است.
- دولت نمی داند كه می تواند فرد مورد نظر خود یعنی اسفندیار رحیم مشایی را به عرصه انتخابات وارد و برای حضور وی تاییدیه بگیرد.
اگر دولت بتواند این اقدام را انجام دهد آقای هاشمی و اصلاح طلبان وارد عرصه خواهند شد اما اگر نتواند جریان دولت همین جا تمام می شود؛ در این صورت فقط سنتی ها می مانند و یك نامزد اصلی كه به اعتقاد من علی اكبر ولایتی خواهد بود.
-اگر دولت بتواند مشایی را وارد عرصه انتخابات كند در این صورت انتخابات به صورت جدی پیگیری خواهد شد.
- این مساله[ آمدن و نیامدن هاشمی یا خاتمی] منوط به تایید گرفتن احمدی نژاد برای آمدن مشایی خواهد بود.
اگر احمدی نژاد نتواند این تاییدیه را بگیرد نه هاشمی وارد صحنه خواهد شد و نه خاتمی.
- اصولگرایان خواهند گفت كه آمدن كواكبیان، عارف و روحانی نشانه آزادی فضای انتخابات است و جریانات سیاسی كشور در عرصه انتخابات حضور دارند اما باید بدانیم كه جامعه این افراد را به عنوان نمایندگان اصلاح طلب نمی شناسد.
- اگر فرد دیگری به جز هاشمی و خاتمی به عنوان نامزد اصلاح طلبان وارد عرصه سیاسی شوند باید كسی باشد كه از سوی رهبری اصلاحات مورد تایید قرار بگیرد.
- یك احتمال برای شركت این دو (هاشمی و خاتمی) در انتخابات وجود دارد و آن هم زمانی است كه احمدی نژاد كارت ورود مشایی را برای انتخابات بگیرد، اگر مشایی وارد عرصه سیاسی شود حتی رای سنگینی می آورد بنابراین اصولگرایان چاره ای ندارند كه برای حذف مشایی از خاتمی و هاشمی بهره ببرند.
-اگر شما اصرار دارید كه كواكبیان، روحانی یا شریعتمداری نمایندگان بخشی از اصلاح طلبان هستند، باید اجازه داد كه خاتمی در انتخابات شركت كند تا ببینید كه مردم چه كسی را انتخاب می كنند.
- فرض کنید هاشمی یا خاتمی در انتخابات شرکت کرده و پیروز شوند و دولت خود را معرفی کنند سئوال این است که چه کاری می توانند انجام دهند ، جواب هیچ؛ هیچ کاری نمی توانند انجام دهند چون هیچ چیز در دست آنها نیست، مجلس، سپاه، روحانیت، همه با آنها مخالفند. به همین دلیل معتقدم اصلاح طلبان برای حضور هاشمی یا خاتمی در انتخابات تردید دارند اما مسئله اساسی این است که اگر دولت اصلاح طلب تشکیل شود چه کاری می توانند انجام دهند.
- در جریان انتخابات ۷۶ اصولگرایان غافلگیر شدند و گمان نمی کردند که چنین صاعقه ای بیاید، به نظر من اصولگرایان این بار از همان اول مقابل اصلاح طلبان خواهند ایستاد.
- یک گزینه بد برای اصولگرایان انتخاب هاشمی یا خاتمی و گزینه بدتر انتخاب رحیم مشایی است. تصور می کنم اصولگرایان گزینه بد را انتخاب می کنند چرا که خاتمی و هاشمی قابل کنترل هستند و فقط در این صورت به آنها اجازه ورود می دهد.
- اصولگرایان نمی خواهند هاشمی و خاتمی وارد انتخابات شوند، در این شرایط نه هاشمی میل دارد وارد انتخابات شود و نه اصولگرایان.
- هاشمی نخواهد آمد و احتمال نیامدن وی بیشتر از آمدنش است. تمام اعتقادات هاشمی به صورت مبنایی در تضاد با مبانی اصولگرایی است.
- مدل اقتصاد هاشمی مدلی است که در ترکیه و مالزی جواب داده است که چنین اقتصادی با تمام وجود مورد مخالفت اصولگرایان است.
- هاشمی اگر می توانست بر سر ماجرای مک فارلین خواستار کنار آمدن با آمریکا بود.
عبدالرضا داوری:
- امیدواریم انتخابات ۹۲ یك بهار دیگر را در عرصه سیاسی كشور رقم بزند.
- در هر انتخاباتی گروه یا سازمان هایی حضور پیدا می كنند، هر گروهی كه بتواند در توزیع منابع كمیاب ثروت، قدرت و منزلت عادلانه تر رفتار كند ماندگارتر خواهد بود.
- آن چه در انتخابات ۹۲ در حال وقوع است ادامه فرآیندهایی است كه در طول ۱۰۰ سال گذشته در ایران رخ داده است.
- احمدی نژاد در دل جریان اصولگرایی قرار ندارد و مرزبندی گفتمان حامیان احمدی نژاد و بقیه جریان اصولگرایی شفاف شده و بین آنها جدایی اتفاق افتاده است، توجه به سوابق احمدی نژاد نشان می دهد كه جریان حامیان احمدی نژاد از جریان اصولگرایی جدا هستند.
- برخلاف آن چه كه در رسانه ها مطرح شد جریان حامی دولت جمع بندی مشخصی برای انتخابات ندارد.
- شاید این موضوع[اعلام جنگ زرگری میان هاشمی و احمدی نژاد از سوی سلیمی نمین] در غوغاسالاری سیاسی و رسانه ای كشور مطرح شده باشد اما واقعاً این گونه نیست.
- ایشان[مقام معظم رهبری] در یك جمعی فرمودند ماركسیست ها حرف بی ربط زیاد می زنند اما یك جمله كلیدی دارند و آن این كه مبارزه علم است.
- تفاوت خاتمی و احمدی نژاد این است كه خاتمی به شعارهای خود پایبند نماند ولی احمدی نژاد پایبند ماند، تضاد كنونی در كشور بین مدیریت مردمی و غیرمردمی در ۴ حوزه اقتصاد، فرهنگ و اجتماع، سیاست داخلی و سیاست خارجی است.
- اصلاح طلبان و اصولگرایان تضاد فرعی در كشور است، تضاد اصلی بین مدیریت مردمی و مدیریت غیرمردمی است. اصلاح طلبان بدنه رهبری واحد ندارند اما در درون جریان اصولگرایی چنین چیزی نیست و نقش جامعه مدرسین و روحانیت در این مساله غیرقابل انكار است.
- اگر یک رئیس جمهور با رای مردمی بالا انتخاب شود و بتواند آن را مدیریت کند می تواند یک منبع قدرت خوبی ایجاد کند، خاتمی در سالهای اول فضاهای خوبی در اختیارش بود ولی مسیر جریان اصلاحات از سال ۷۸ تغییر کرد.
- اینکه بگوییم مرتضوی آدم هاشمی است و اکنون در این دولت مسئولیت دارد راحت است که باید مستنداتی وجود داشته باشد.
- اگر احمدی نژاد نبود این تغییرات وسیع در دانشگاه آزاد اتفاق نمی افتاد.
-چه ما بخواهیم و چه نخواهیم انتخابات چند قطبی است و بر خلاف نظر زیباکلام من معتقدم هاشمی خواهد آمد و دهها نشانه دارم وجود دارد که او می آید.
- مهمترین استراتژی هاشمی در انتخابات حذف کاندیدای رای آور دولت است. بقین بدانید هاشمی در روزهای آخر اعلام کاندیداتوری خواهد کرد.
- به نظر من خیلی از اصولگرایان با گفتمان هاشمی موافق هستند، در ائتلاف پیشرفت قالیباف و ولایتی به طور قطع گفتمان اقتصاد هاشمی را قبول دارند و همچنین در ائتلاف اکثریت اصولگرایان نیز گفتمان هاشمی مورد تایید است. به نظر من هاشمی وارد انتخابات می شود به هان دلایلی که سال ۸۴ آمد.
-مهمترین مسئله هاشمی توسعه است. جمعی از چهره های امنیتی اصلاحات مختل شدن توسعه در زمان خاتمی را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند چون سیاست در ایران ایدئولوژیک است توسعه مختل شده است و راه ایدئولوژی کردن و کم رنگ کردن نقش ولی فقیه را و رئیس جمهوری می بینند که بتواند منویات خود را در مقابل رهبری دیکته کند.
- هیچ فردی جز هاشمی با این تحلیل از توسعه نمی تواند این کار را انجام دهد. هاشمی در ۷ ماه اخیر نشان داده که قصد شرکت در انتخابات را دارد.
-زندان رفتن فرزندان وی و همچنین رفتارهای رسانه ای او حاکی از این است که هاشمی قصد شرکت در انتخابات را دارد. در یک سال اخیر اخبار بسیاری وجود دارد که او به صحنه خواهد آمد.
-مشایی را بایک موج بزرگ انگلیسی تخریب کردند و با اتهامات کاذب و انگ‌زنی سعی کردند تصویر کاریکاتوری از او نشان دهند. زمانی که بحث قصه دوستی با اسرائیل مطرح شد جلساتی داشتیم که دو نفر از دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) تا حد تکفیردر مورد مشایی حرف زدند، اما وقتی با او جلسه‌ای گداشتند گفتند ۹۰ درصد مسائل ما با مشایی حل شده است.
-حکم حکومتی رهبری علیه مشایی را هم حکمی صریح بود که به او انگ یا تهمتی را وارد نکرده است. رهبر در حکم خود به این مسئله اشاره کرده که انتخاب مشایی باعث اختلاف بین حامیان دولت می‌شود.
-احمدی‌نژاد هیچوقت دنبال سناریوی رابطه با آمریکا نبوده و این مسئله هم از جنس فضاسازی‌های رسانه‌ای است.
-ساده‌لوحانه است که بخواهیم بگوییم این کار[تجمع ۲۹ فروردین در ورزشگاه آزادی] انتخاباتی است؛ چرا که دولت اعتقاد دارد مهندسی افکار انسان‌پذیر نیست. اینکه ما بخواهیم با ۱۰۰ هزار نفر انتخابات ۵۰ میلیونی را ببریم، مسئله‌ای نیست که واقعیت داشته باشد.
مشرق
