به گزارش خط نیوز: رویکرد غیرعادی اصلاحطلبان در انتخاباتهای مختلف
اصلاحطلبان رویکردهای مشابهی را در انتخاباتهای مختلف، بسته به میزان احتمالی که در مورد پیروزی یا شکست خود دارند، در پیش میگیرند. کافی است نگاهی به مواضع اصلاحطلبان در هفتهها و ماههای منتهی به انتخابات بیندازیم. همواره این تئوریپردازیها برای آنان وجود دارد که انتخابات را تحریم یا کاندیدا معرفی کنیم؟ زنده نگه داشتن قطب «تحریم انتخابات» یا حضور صفر، در کنار قطب «حضور حداکثری» از آن جهت نیست که در تصمیم برای انتخاب میان این دوقطبی دچار تردید هستند بلکه میکوشند به مخاطب که از قضا نه فقط مردم بلکه خود نظام هم مخاطب است، بگویند که همه گزینهها را روی میز دارند. این گزینهها به عنوان ابزارهای جذب مخاطب مردمی یا تحت فشار قرار دادن مخاطب حکومتی برای اصلاحطلبان کاربرد دارد یا برای جلب نظر اپوزیسیون یا باجخواهی از نظام. اینکه آنها در مسیر رسیدن به چنین اهدافی چقدر موفق شدهاند، بحث دیگری است، اما هر چه هست، چنین رویکردی آنان را از دایره فعالان «عادی» انتخابات بیرون میکند. یک روز میگویند انتخابات را تحریم کنیم، یک روز میگویند لیست بدهیم، یک روز میگویند نه تحریم و نه لیست و معرفی کاندیدا، چرا؟ میخواهند همه گزینهها روی میز باشد. همیشه ردصلاحیتها را بهانه میکنند و اینکه «ما کاندیدایی برایمان باقی نمانده است!»
این موارد، همه مستند ادعای فعالیت غیرعادی اصلاحطلبان برای انتخابات نیست. در اولین انتخابات پس از ۸۸، یعنی انتخابات مجلس سال ۹۰ آنها خیلی جدی از تحریم انتخابات گفتند، مردم را هم دعوت به حضور پای صندوقهای رأی نکردند، اما در نهایت سیدمحمد خاتمی، پنهانی و دور از چشم خبرنگاران در حوزهای گمنام و خلوت پای صندوق رأی حاضر شد! همان دوقطبی تحریم و حضور!
در انتخابات ۸۸ هم فتنهای چند ماهه را در کشور از ماهها قبل کلید زدند، چون نمیتوانستند باخت را بپذیرند. شرح خباثتی که در اواخر سال ۸۷ رقم زدند تا در نهایت فتنه ۸۸ آغاز شد و ماهها عزت مردم ایران و امنیت و مال مردم را آماج جاهطلبی خود قرار دادند، در اجمال نگنجد، فیالحال به عنوان غیرعادیترین رفتار انتخاباتی یک حزب دموکراتیک آن را لیست میکنیم تا جایی که بعدها افرادی حتی از خواص خودشان اردوکشی خیابانی برای تحقق دموکراسی را رد کردند. از جمله محسن رهامی گفت: «در آلمان وقتی احزاب رأی نیاوردند، به جای دعوت مردم به خیابان و تظاهرات، با رایزنی ائتلاف کردند. روی آسفالت خیابان دموکراسی محقق نمیشود» یا مثلاً محمد عطریانفر گفت: «نقد به دوستان این بود که در سال ۸۸ جمهوریت نظام را در برابر اسلامیت قرار دادیم.»
بسیاری مواقع هم از قبل انتخابات، تشکیک در نتیجه یا نحوه شمارش آرا را آغاز میکنند که در صورت باخت، بتوانند روی گزینههایی غیر از «نداشتن پایگاه اجتماعی» مانور دهند و دلیل باخت را هر گزارهای غیر از نارضایتی مردم از عملکرد اصلاحطلبان نشان دهند.
از دیگر رفتارهای غیرعادی اصلاحطلبان میتوان به انتخابات مجلس هفتم اشاره کرد. در آستانه انتخابات مجلس هفتم، نمایندگان مجلس ششم که قریب به اتفاق اصلاحطلب بودند، دست به تحصن زدند. از داخل نهادی حاکمیتی علیه حاکمیت دست به تحصن زدند برای اعتراض به ردصلاحیت خود، مدعی اعتصاب غذا هم شدند، اما انتشار اخبار غذا خوردن متحصنین، باعث انتشار کاریکاتور و طنز در مورد تحصن شد.
علاوه بر این، برای اولین بار در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، اصلاحطلبان مردم را با «کاندیدای پوششی» آشنا و این گزاره را وارد رفتار سیاسی ایرانیان کردند. ورود کاندیدای پوششی به انتخابات از غیرعادیترین رفتارهای انتخاباتی اصلاحطلبان بود که آن را خیلی عادی جلوه دادند.
بررسی رفتار اصلاحطلبان در هر انتخابات نشان میدهد آنان انتخابات را فرصتی برای ایجاد چالش در کشور میبینند و نه آنکه آن را فصل نشاط سیاسی کشور و مسیر تحقق دموکراسی بدانند. آنچه با اغماض «رفتار غیرعادی» اصلاحطلبان نامیدیم، عملاً بر محوری از دروغ و سیاستزدگی شکل گرفته است.
اهداف اصلاحطلبان از ندادن لیست
اصلیترین نتیجه شرکت نکردن لیستی اصلاحطلبان در انتخابات، تخطئه دموکراتیک بودن انتخابات است. این رویکرد را دولت و اصلاحطلبان همزمان پیش بردند و کنایهها و تصریحات حسن روحانی و اصلاحطلبان مبتنی بر این نتیجهگیری است که در سخنان روحانی بیان شد: «اینکه انتخابات نمیشود!» میخواهند جمهوریت نظام را به چالش بکشند.
از اصلیترین نتایج بیانیه اصلاحطلبان، دادن اطمینان خاطر به مخالفان خود است که شما پیروز انتخابات هستید و به قول روحانی «مجلس برای شما، نوش جانتان!» نتیجه این اطمینان خاطر، راحت شدن خیال مخالفان اصلاحات از داشتن رقیب جدی است و در نتیجه ارائه لیستهای بیشتر و متعدد و علنی شدن اختلافات و دعواهای درونگروهی در جبهه این سو را در صورت زیرک نبودن افراد شاهد خواهیم بود.
از طرفی آنها گر چه در این مقطع مظلومنمایی میکنند، اما بسیار محتمل است که دقیقه ۹۰ شاهد ارائه لیست واحد از سوی اصلاحطلبان باشیم.
گر چه از ابتدا هم نیروهایی را که یقیناً تأییدصلاحیت میشدند (همچون عارف) به میدان نیاوردند و بالعکس کسانی همچون صادقی و شکوری راد را کاندیدا کردند که میدانستند ردصلاحیت خواهند شد.
حال مخالفان اصلاحات در هر لیستی که حضور دارند، چه خواهند کرد؟ ائتلاف برای شکست قطعی اصلاحطلبان و حامیان دولت در انتخابات یا انشقاق برای شکلگیری مجلسی ضعیف از وکیلالدولهها؟! عیار سیاستورزی احزاب و جریانات سیاسی در این بزنگاهها محک میخورد.
منبع: روزنامه جوان