به گزارش خبرگزاری خط نیوز ، نشست خبری توافق خوب، توافق بد در حاشیه بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها با حضور مهدی محمدی و پرویز امینی دو تن از کارشناسان مسائل سیاسی برگزار شد.
پرویز امینی در ابتدای این نشست با اشاره به تبیین نظری و تبیین جامعهشناختی رویکرد دولت در مسائل هستهای اظهار داشت: دولت یازدهم که در بحث هستهای متولی مذاکرات است، در حقیقت به دنبال چیست. در پاسخ باید گفت که اولویت دولت یازدهم دستیابی به توافق است و اصل برای دولت رسیدن به توافق است به این معنی که محتوای توافق اولویت دولت نیست و لذا محتوا برای دولت امری ثانوی است.
وی افزود: در تحلیل نظری باید به چارچوب نظری دولت یازدهم توجه کرد، دولت یازدهم دولت توسعهگراست و رویکرد اقتصادی برای او اولویت دارد و اصل را بر افزایش تولید ثروت میداند لذا مسیر این توسعهگرایی از طریق ارتباط و تعامل با جهان توسعه یافته که همین رشد اقتصادی را دارد فراهم میشود. تنها راه توسعه دولت تعامل با غرب با مدل برونزایی در توسعه است و آنچه مسلم است مساله هستهای ما در همگرایی دولت با غرب اخلال ایجاد کرده لذا دولت تلاش دارد تا زمینه این همگرایی با غرب ایجاد شود.
کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به تحلیل جامعهشناختی رویکرد دولت در مذاکرات هستهای اظهار داشت: اینکه به توافق ژنو لقب فتحالفتوح میدهند به این دلیل است که توافق صورت گرفت و اینکه چرا این موضوع برای دولت اصالت دارد، به این دلیل است که دولت یازدهم در شرایطی روی کار آمد که مهمترین مساله خود را موضوع هستهای قرار داد و این مساله در اداره کشور به حیثیت دولت گره خورده و بنابراین اگر در فضای اجتماعی کارآمد جلوه کند و فرصت بسط سیاسی و تداوم قدرت داشته باشد ناچار است با غرب به توافق برسد و عدم توافق نیز در فضای اجتماعی به معنای شکست دولت است.
امینی با بیان اینکه پیروزی روحانی سیاسی بود و نه گفتمانی، بنابراین تداوم توافق، مساله حیاتی دولت است، یادآور شد: آقای ظریف گفته که عدم توافق در دوره گذشته موجب تغییر عرصه سیاسی و خانهنشین شدن من است لذا اگر امروز توافق نشود جریان آلترناتیو دیدگاههای ما بر سر کار میآید. برهمین اساس توافق خوب برای دولت یعنی خود توافق و توافق بد عدم توافق است. به عنوان مثال در پوسترهایی که اخیرا وزارت خارجه به چاپ رساند این شعار مشاهده شد که هر توافقی از عدم توافق بهتر است. پس اگر دولت بخواهد موجودیت خود را حفظ کند به توافق نیاز دارد.
در ادامه، مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی در ادامه این نشست با اشاره به مواضع جریان انقلابی کشور در خصوص مذاکرات هستهای اظهار داشت: در خصوص توافق بر موضع جریان انقلابی کشور چند اصل حاکم است که این حضور شالوده مواضع ما را تشکیل میدهد و از این اصول نتیجه گرفته میشود که مشخصات توافق خوب و بد چیست. اصل اول این است که هیچ کس مخالف توافق نیست و معتقدم اتفاقا هماکنون زمان توافق است چون ایران در موقعیت توافق خوب قرار دارد اما در گذشته زمان مناسب برای توافق خوب فراهم نبود اما ایران امروز میتواند توافق خوب را صورت دهد لذا ما در مباحث نظری با توافق مخالف نیستیم.
وی با بیان اینکه در هیچ زمانی هدف مذاکرات چیزی جز توافق نبود، تصریح کرد: مطالبه رسیدن به توافق فقط مختص یک سال پیش نبود بلکه این مطالبه از گذشته برقرار بوده است. اصل دوم این است که معتقدیم هر توافقی رضایتبخش نیست بلکه باید در پی توافق خوب باشیم. ما امروز در منطقه در موقعیتی هستیم که شرایط آمریکا برای تقابل با ایران مناسب نیست و نامه اوباما به رهبری حاکی از واماندگی غرب در تقابل با ایران است و آنها نمیتوانند فشار خود را از حد فعلی به قدر معناداری بالاتر ببرند و دلیل دوم هم این است که به لحاظ فنی هم ما میتوانیم وارد یک بدهبستان منطقی شویم. تاریخ پرونده هستهای مقدمات و شواهد لازم برای رسیدن به نقطهای که آمریکا متوجه شود خطوط قرمز او خطوط اشتباهی بوده است را فراهم کرده است.
محمدی ادامه داد: امروز آمریکاییها مجبور شدند خط قرمز غنیسازی صفر را کنار بگذارند . یک روز میگفتند حق ندارید رآکتور هستهای داشته باشید، یا از تولیدات شیمیایی فراتر روید و یک روز دیگر میگفتند که شما حق ندارید بیش از ۱۶۴ ماشین سانتریفیوژ داشته باشید و بیان میکردند که شما اساسا در موقعیت قرار دارید که نمیتوانید از موقعیت نیمهصنعتی فراتر بروید. اما امروز پذیرش اصل غنیسازی ایران حتی خط قرمز اسرائیل هم نیست اما سوالی که وجود دارد این است که آیا فرایند فعلی به سمت توافق خوبی پیش میرود آیا موجودی فعلی هستهای ایران صرف یک توافق خوب میشود یا اینکه به نحوی معامله صورت میگیرد و خروجی آن مبهم و یک توافق بد است.
وی با بیان اینکه مبانی توافق نشان میدهد ما به زحمت به یک توافق خوب میرسیم تاکید کرد: به لحاظ فنی توافق ما برپایه توافق ژنو استوار شده است آیا براساس مبانی ژنو رسیدن به توافق خوب ممکن است. توافق ژنو ایران را یک استثنا میداند و میگوید ایران به جهت ماهیت و گذشته و اهداف خود از حقوق بقیه اعضای انپیتی تا اطلاع ثانوی برخوردار باشد و در این توافق غرب یک بازه زمانی ۲۰ تا ۳۰ ساله پیشنهاد میکند . براین مبنا که شاید پس از گذشت ۳۰ سال ما به شما اعتماد کردیم و اجازه دادیم برنامه غنیسازی نرمالی را داشته باشیم.
این کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: توافق ژنو میگوید ایران باید دوران طولانی اعتمادسازی را انجام دهد و تازه در نهایت آنچه که غرب به ایران میدهد این است که مثل برنامه هستهای بقیه کشورها با ایران رفتار کند. شاخص در توافق ژنو این است که تیم مذاکرهکننده پذیرفته که ایران باید از حقوق خود محروم باشد در حالی که حق قانونی ما این است که برنامه هستهای را تا حدی که لازم میدانیم زیر نظر آژانس رشد دهیم لذا معتقدم با وضع فعلی خوب حرکت نمیکنیم. تیم مذاکرهکننده باید توافق ژنو را کنار بگذارد چرا که نظام دادوستد در توافق ژنو متوازن نخواهد بود.
در ادامه این نشست پرویز امینی شرایط اجتماعی و سیاسی توافق هستهای خاطرنشان کرد: در خصوص شرایط توافق هستهای فضای اجتماعی ما به گونهای است که توافق و عدم توافق شرطی شده و عدم توافق مکرر در گذشته و مرتبط شدن ذهنی مشکل اقتصاد به تحریمها و نیز مساله تحریمها به موضوع هستهای موجب ایجاد این نگاه شده است. عدم توافق مکرر از لحاظ عمومی، جامعه را آماده کرده که دغدغه آن توافق و عدم توافق باشد. بنابراین جامعه کاری به محتوا ندارد و در ژنو هم مشاهده شد که پرسش جامعه این نبود که محتوای توافق چیست.
وی افزود: نکته دوم اینکه این ذهنیت وجود دارد که مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها و تحریم نیز ناشی از مساله هستهای است بنابراین برای حل دغدغه معیشت باید تحریمها برطرف شود و برای رفع تحریم باید توافق صورت گیرد. مساله بعدی فضایی است که دولت آن را ایجاد کرده، دولت به لحاظ نیازی که دارد پیش از آنکه اختیارات قانونی به او کمک کند نیاز به همراهی افکار عمومی و بدنه اجتماعی دارد.
وی ادامه داد: مساله سبد کالا نشان داد میان دولت و بدنه اجتماعی رابطه عمیقی وجود ندارد و همچنین عدم انصراف مردم در ثبتنام یارانهها نیز حاکی از همین مطلب بود. پس میان دولت و بدنه اجتماعی رابطه محکمی نیست. مساله دیگر به حاشیه راندن مساله هستهای از نقطه تمرکز جامعه است تا اینکه توافق و عدم آن در کانون توجه قرار گیرد که در نتیجه این مساله احتمال توافق بد، افزایش مییابد. مسیر دولت در سال ۹۳ برای کسب ۲ دستاورد است چالش دولت در مساله وزارت علوم یک چالش اجتماعی بود برای اینکه حلقههای مقاومتی در مقابل دولت را دچار فرسایش کند.
این کارشناس مسائل راهبردی وزارت علوم و وزارت فرهنگ را دارای کارکرد ابزاری برای دولت برشمرد و افزود: در مسائل اجتماعی انتقاد به دولت، دولت را دچار فرسایش میکند و نکته دیگر اینکه در این نبرد اجتماعی فضایی برای دولت ساخته میشود که ملت در اکثریت قرار گیرد و بیش از اینکه کارکرد و عملکرد دولت مورد ارزیابی قرار گیرد شکافهای اجتماعی مساله اصلی باشد و در عرصه اجتماعی دعوا بر سر مواضع قرار گیرد پس مساله هستهای در حاشیه افکار عمومی قرار میگیرد.
امینی تاکید کرد: رسانهها، جریان دانشجویی و مجلس شورای اسلامی و سایر دستگاه های مسئول نتوانستند مساله توافق خوب را در مقابل توافق بد قرار دهند در حالی که دولت توانسته فضای اجتماعی مناسبی را برای خود به وجود بیاورد.
محمدی در ادامه این نشست با اشاره به ویژگیهای توافق خوب و بد گفت: اگر یک تعهد واقعی و خطوط قرمزی که از جانب دستگاههای عالیرتبه کشور ترسیم شده وجود داشته باشد و تیم مذاکرات ابعاد قدرت منطقهای و ملی ایران را درک کند و توافق را به هر قیمتی نخواهد توافق خوب امکانپذیر است. ویژگی اول آن این است که زیرساخت غنیسازی صنعتی را بتواند برای ما فراهم کند. ظرف یک دهه گذشته یک زیرساخت قدرتمند در غنیسازی با هزینه قابل توجه ایجاد شد. اینکه ما در آینده در انرژی جهان چه نقشی داریم مستقیما به این کار ربط دارد.
وی در همین رابطه افزود: اینکه ایران بتواند به بزرگترین منبع انرژی دست یابد جایگاه ایران را در بازار انرژی جهان غیرقابل قیمتگذاری خواهد کرد و آمریکا میخواهد ایران زیرساخت غنیسازی نداشته باشد. اگر مبنای مذاکرات براساس نیاز ایران باشد ما میتوانی غنیسازی خود را حفظ کنیم. ما در سال ۱۰۲۱ نیاز واقعی به ۱۹۰ هزار سو داریم چرا که توافق ما و مدت قرارداد با روسیه برای تامین سوخت ایران تمام میشود. مساله دیگر اینکه توافق زیرساخت تحریمها را جمع کند این زیرساخت توسعه پیدا کرده و چهار مسیره شده است. تحریمهای اتحادیه اروپا در توافق خوب باید برچیده شود و قطعنامههای شورای امنیت منتفی شود. و مسیر سوم تحریم، تحریمهای کنگره آمریکاست در حالی که اوباما اجازه تعلیق موقت تحریمها را دارد اما شنیده شده که از این کار امتناع میکند.
محمدی با بیان اینکه مسیر چهارم مسیر فرمانهای اجرایی رئیسجمهور آمریکاست، یادآور شد: رئیسجمهور آمریکا ۱۷ فرمان اجرایی صادر و در آن ما را تحریم کرده است لذا باید تمام این فرمانها تعطیل شود در حالی که اوباما فقط میخواهد ۲ مورد از تحریمها را تعلیق کند. تازه همه این مسیرها مسدود شود باز ایران ضمانت میخواهد. چه دلیلی وجود دارد که اوباما دوباره همین تحریمها را اعمال نکند. بنابراین در یک توافق خوب غرب باید تضمین بدهد که این تحریمها به بهانههای جدید اعمال نشود. مساله دیگری که وجود دارد این است که این تحریمها روی کاغذ لغو شود اما در عمل ادامه یابد. در توافق خوب علاوه بر رژیم حقوقی، رژیم حقیقی هم باید برچیده شود چرا که مساله ما رژیم حقیقی تحریم است. اما آمریکا حاضر به تضمین نیست.
این کارشناس مسائل سیاسی با طرح این سوال که اگر تحریم لغو شود چه تضمینی است که آمریکا دوباره آن را باز نگرداند توضیح داد: در ایران رهبری تضمین میکند که این پایبندی وجود داشته باشد اما در آمریکا چه نهادی تضمینکننده است. بنابراین اگر دولت آسان بگیرد، صرفا دلایل اجتماعی برای این کار خود دارد. اما در حقیقت در موضوع تحریم اجازه ندارد که کوتاه بیاید و به سلسله قولهایی از سوی بدقولترین دولت جهان بسنده کند.
محمدی گفت: ویژگی سوم توافق خوب این است که سرمایه مقاومت در سایر حوزهها تداوم یابد. چرا که نرمش قهرمانانه نظام جمهوری اسلامی این است که در یک فرایند نرمش انجام میدهد تا مقاومت در سایر حوزهها ادامه یابد. توافق خوب به مسائل نظامی و موشکی ایران ارتباط ندارد. اینها ویژگیهای یک توافق خوب است. دولت اگر وزن خود را به عنوان قدرت منطقه باور کند و به پشتوانه مردمی نیز اتکا کند میتواند توافق خوبی را صورت دهد. اما آمریکا اگر ببیند کسانی که در ایران هستند که آسان راضی میشوند کار خود را پیش میبرد.
امینی در ادامه نشست اظهار داشت: من اصلا تعبیر جناحی راجع به دولت ندارم و گفتم دولت مناسباتی دارد چرا که آقای ظریف در نشست با نخبگان آمریکا گفت، اگر توافق صورت نگیرد نظام اجتماعی نسبت به ما نگاه دیگری پیدا میکند و پوسترهای وزارت خارجه نیز حاکی از همین مطلب است. بنابراین این خواسته خود دولت است و خود آقای ظریف این را روشن بیان کرده است.
محمدی در ادامه با طرح این سوال که آیا این بلاها تقصیر خود ما است یا اینکه ناشی از پنهانکاری ما است بیان کرد: من از برخی مسائلی که مطرح میشود تعجب میکنم، در ماه اوت سال ۲۰۰۲ وقتی برنامه هستهای افشا شد گفتند این برنامه مخفی بوده در حالی که ما تاسیساتی را در نطنز و اراک و بوشهر داشتیم و طبق تعهد ۶ ماه قبل از ورود مواد آژانس را مطلع کردیم لذا هیچ پنهانکاری در کار نبوده و حتی آژانس هم این را ادعا نکرده و بقیه تاسیسات هم همه جدید هستند و مساله پنهانکاری را احمد شیرزاد وارد ادبیات سیاسی کرد.