کد مطلب: 15237
سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۵۸
کلید قفل انجمن صنفی روزنامهنگاران؛ پرده برداری از یک واقعیت تلخ
محمدکاظم انبارلویی
خبرنگار روزنامه بهار و شرق در مصاحبه روز دوشنبه آقای دکتر روحانی سئوال نکردند، بلکه بیانیه خواندند. بیانیه این دو حاکی از عدم رضایت آنها مبنی بر قفلی است که بر در انجمن صنفی روزنامهنگاران زده شده است.
خبرنگار بهار به روحانی گفت؛ "میخواهم با شما درد دل کنم. در این هشت سال به مردم ایران خیلی سخت گذشت و به جامعه روزنامهنگاران سختتر. از شما میخواهیم قفل خانه امید روزنامهنگاران ایران یعنی انجمن صنفی را با کلید خود بازگشایی کنید."
آقای روحانی پاسخ کوتاه و مختصر و هوشمندانهای به این بیانیه دادند. آنجا فرصت این نبود که در مورد کم و کیف سئوال تمرکزی در پاسخ پدید آید.
در این خصوص چون بنده خودم روزنامهنگارم مطالبی را، هم به همکاران عزیزم در روزنامههای اصلاحطلب و هم نکاتی را به جناب رئیسجمهور منتخب، مشفقانه یادآور میشوم؛
۱- انجمن صنفی روزنامهنگاران یک انجمن سیاسی بود و کاری به مشکلات صنفی روزنامهنگاران نداشت. رئیس انجمن صنفی و پسرش به همراه جمعی از روزنامهنگاران در جریان فتنه ۸۸ به انگلیس، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی پناهنده شدند و در انجمن را قفل کردند و کلید آن را هم با خود بردند.
ما چهار سال است صدای آنها را از "بی بی سی"، "وی او ای"، "دویچه وله"، "رادیو زمانه" و ... میشنویم.
همچنین قلمهای زهرآگین آنها را علیه ملت در سایت خودنویس، نوروز، روز آنلاین و ... مشاهده میکنیم.
دوستان اصلاحطلب باید زحمت بکشند بروند در غرب، کلید را بگیرند و بیاورند و در انجمن صنفی را باز کنند.
فکر نمیکنم کلید رئیسجمهور منتخب ملت با مواضع شفاف و روشنی که در مصاحبه با خبرنگاران روز دوشنبه در قبال غرب و بویژه آمریکا و انگلیس مطرح فرمودند، به در قفل شده انجمن صنفی روزنامهنگاران بخورد و آن را بگشاید.
۲- در دوران اصلاحات و در دوران فتنه عدهای از همکاران رسانهای را در مناظرات و گفتگوهای دوستانه میدیدم. به آنها میگفتم این حرفهای شما نیست، حرفهای دشمنان اسلام است، شما بزودی به غرب، به وطن اصلی خود کوچ خواهید کرد، ننگ پناهندگی را میپذیرید. آنها منکر بودند و میگفتند ما فقط دگراندیش هستیم، به مملکت خود علاقهمندیم و در این کشور میمانیم. اما دیدیم که نماندند و بالاخره حرفهایی را که باید از رادیو آمریکا و بی بی سی بزنند در مطبوعات خود میزدند. مردم و مسئولان دست آنها را خواندند، وقتی گرفتار قانون و قضا شدند فرار را بر قرار ترجیح دادند و به دامن دشمن رفتند. آنها از پشتیبانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات برخوردار بودند. وزیر ارشاد دولت اصلاحات هم وقتی دید همکاران او به غرب رفتهاند ترجیح داد او هم به غرب پناهنده شود و این حمایت را در غرب استمرار ببخشد. امروز بنده خیلی شرمنده هستم که صدای وزیر ارشاد دولت اصلاحات را گاهی از بی بی سی و گاهی هم از رادیو آمریکا یعنی دشمنان قسم خورده ملت میشنوم.
۳- حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی با کلید واژه اعتدال و عقلانیت میخواهد گفتمان دولت یازدهم را مدیریت کند. او یک روحانی است و در همبستگی او با نظام هیچ شکی نیست.
روزنامهنگارانی که طی یک دهه گذشته با اهانت به مقدسات مردم و نظام و اهانت به اشخاص حقیقی و حقوقی، نشر اکاذیب و ایراد تهمت به زمین و زمان در مسیر سلیطهگری سیاسی گام بر میداشتند و صدای دشمن را در داخل واتاب میدادند، نمیتوانند در راستای عقلانیت و اعتدال گام بردارند. بنابراین نباید توقع داشته باشند مورد حمایت دولت آینده باشند.
رئیسجمهور آینده نمیتواند قوانین حقوقی در مورد مطبوعات را نادیده بگیرد و با دخالت در قضا، مفری برای مجرمان مطبوعاتی فراهم کند. این خلاف مسیر اعتدال و عقلانیت است.
البته اگر ظلمی به کسی شده و به بهانه مبارزه با دشمن به روزنامهنگاری جفا شده ولو یک سر سوزن، باید رسیدگی شود و هم رئیس دولت و هم جامعه مطبوعاتی از روزنامهنگار مظلوم دفاع کند.
۴- جناب آقای روحانی در مصاحبه خود شجاعانه فرمود که آمریکا باید صریحا اعلام کند وفق قرارداد الجزایر از مداخله در امور داخلی ایران بپرهیزد و حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسد. این مداخله چیست؟ همه میدانیم و مصادیق آن را هم میتوانیم مشاهده کنیم. اما یک نکته ظریف در اینجا وجود دارد که رئیسجمهور منتخب باید هوشمندانه با آن مقابله کند. اگر قرار باشد مصاحبه زندهای گذاشته شود و برخی نمایندگان رسانههای دوم خردادی به جای سئوال، بیانیه سیاسی بخوانند - که عمدتا بوی مداخله بیگانگان در امور داخلی ایران را میدهد- باید با تیزهوشی و حاضر جوابی به آن پاسخ دهد.
خبرنگار محترمی که بیانیه خواند، میگوید در این هشت سال به ملت ایران سخت گذشت و مصداق سختی را هم بسته شدن درب انجمن صنفی روزنامهنگاران معرفی میکند. آن هم انجمنی که تعداد معتنابهی از افراد آن به دشمن پیوسته و پناهنده شدهاند و هر روز علیه ملت و نظام، فحاشی و هتاکی میکنند. لذا پیشنهاد میکنم رئیسجمهور منتخب از باب دفاع از حقوق ملت بویژه روزنامهنگاران از این پس پاسخ بیانیه را با بیانیه بدهند! بیانیهای که موضع ملت از زبان منتخب ملت باشد.
البته نباید فراموش کرد افراد زیادی عضو انجمن صنفی روزنامهنگاران بودند از جمله خود من که مراتب وفاداری آنها به مردم و نظام و اسلام بر کسی پوشیده نیست. اینها از رویکرد سیاسی انجمن گلایهمند و معتقد بودند انجمن به بیراهه میرود.