گروه سیاسی جهان نيوز: اصلاح طلبان در شماره امروز روزنامه های خود سعی کردهاند از ارزش «قرارداد سه جانبه سوآپ گاز» که به عنوان دستاورد بزرگی در حاشیه اجلاس سازمان همکاری اقتصادی (اکو) به امضا رسید، بکاهند.
این قرار داد بزرگ گازی میان ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، در فاصله ۴ ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم، اتفاقی مهم در عرصه اقتصادی_سیاسی محسوب میشود که می تواند منافع مهم و تاثیرگذاری را برای ایران در سایه همکاری های منطقه ای به همراه داشته باشد.
بر اساس این قرار داد ایران ضمن بهره برداری از درآمد سوآپ گازی، سالانه بین ۱ و نیم تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز را از مسیر سرزمینی خود به جمهوری آذربایجان منتقل خواهد کرد.
یکی از دستاوردهای این قرارداد، تامین گاز استان هاب شمالی که طی ۸ سال گذشته گاها و به دلیل اهمال برخی، به یک مشکل اساسی تبدیل می شد.
از سوی دیگر ورود ایران به یک قرارداد سه جانبه تامین انرژی و قرار گرفتن کشورمان در مسیر استراتژیک انتقال گاز می تواند در آینده ضمن افزایش همکاری های منطقه ای، از بروز تنش های سیاسی با همسایگان جلوگیری کند.
این قرارداد سه جانبه پس از سال ها تنش گازی میان ایران و ترکمنستان و آذربایجان که حتی در مواردی به دلیل بی تدبیری ها به صدور برخی احکام بین المللی منجر شده بود جهشی بلند در ارتقای جایگاه ایران در امنیت انرژی منطقه منجر خواهد شد؛ مساله ای دستاوردی مهم برای دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم محسوب می شود.
در سفر رئیسی به عشقآباد دستاوردهای اقتصادی مهمی ازجمله درباره رفع مناقشه انتقال گاز از ترکمنستان گاز به ایران حاصل شد که در نوع خود بیانگر بیتاثیری نظام تحریمها در مناسبات منطقهای ایران است. این در حالی است که در دوره دولت پیشین حلوفصل همه مشکلات اعم از داخلی و خارجی به حصول مذاکرات هستهای و برجام گره خورده بود. همچنان که با رویکارآمدن دولت یازدهم و دوازدهم چالشهای اقتصادی میان تهران و همسایگان در سایه برخی کمتدبیریها و عدم توجه بهموقع و کافی به مسائل همسایگان، تعمیق یافت. دولت که در این دوره بخش عمده توان خود را متمرکز بر توافق هستهای و برجام کرده بود و همین امر نیز باعث غفلت نسبی از همسایگان، ازجمله ترکمنستان شد.
شرق: دستاورد دیپلماتیک یا احیای توافق پیشین؟
روزنامه شرق در گزارش امروز خود پیرامون سوآپ گازی با عنوان «دستاورد دیپلماتیک یا احیای توافق پیشین؟» نوشته است: «حمیدرضا عراقی»، مدیرعامل اسبق شركت ملی گاز ایران درباره مزایای این توافق معتقد است دیپلماسی انرژی و نیز ساختار شركت ملی گاز ایران بر این مبناست كه از طریق انتقال گاز روابطمان را با هر كشوری از كویت و عراق و تركیه تا قفقاز توسعه بدهیم. پس چنین توافقی از منظر دیپلماسی انرژی و منافع ملی مورد وثوق است. اما منافع مادی را هم باید در نظر بگیریم. نمیشود كه گاز را مجانی بگیریم و بدهیم. در صورت اجراشدن طرح منفعت حسن همجواری تأمین میشود و از نظر دیپلماتیك حركت ارزشمندی است؛ ولی ما پیش از این از طریق بخش خصوصی گاز را از تركمنستان میخریدیم و به جمهوری آذربایجان میفروختیم و منافع حاصل از آن در منابع شركت ملی گاز لحاظ میشد و مثلا صرف پروژههای گازرسانی میشد. اكنون تا جایی كه میدانم ظاهرا تركمنستان با آذربایجان مستقیم قرارداد فروش بسته است و صرفا به ایران حق ترانزیت میدهد آن هم معلوم نیست چقدر. اما سوای مسائل مالی كار خوبی است حداقل از نظر حسن همجواری. درباره گازرسانی مورد ادعای دولت به پنج استان سؤال میكنم. رئیس پیشین شركت ملی گاز معتقد است این توافق هیچ تأثیری در گازرسانی ندارد. در گیلان و مازندران مصرف میكنیم و معادل میدهیم؛ یعنی اصلا بحث گازرسانی به پنج استان منتفی است. درباره سابقه پیشین سوآپ با كشورهای شمالی و احتمال وجود بیاعتمادی، عراقی آن را رد میكند و این توافق را گامی مثبت میداند، چراكه هرچه خط لولهها در اطراف ایران به هم بپیوندند، امری است مثبت. و اما درباره احتمال ادامه همكاری با كشورها در دیگر زمینهها، این مدیر ارشد گازی معتقد است امكان این هست كه بتوانیم گاز تركمنستان را به گاز ایران اضافه كنیم و برای نمونه به پاكستان برسانیم. درباره خط لوله جایگزین «تاپی» میپرسم كه با دورزدن ایران گاز تركمنستان را به پاكستان و هند میرساند كه عراقی میگوید با این وضعیت افغانستان و حضور طالبان اگر هم شروع به اجرائیشدن بشود كه بعید است و بسیار زمان میبرد، هرچند حمایت سعودی و ایالات متحده را هم داشته باشد؛ اما خط لوله ما مهیاست. اما فشار تحریم را چه كنیم؟ عراقی میگوید بدون رفع تحریم هم احتمال جدی دارد و میتوان از مزایای استفاده از آن بر نفت یا نفتا برای پاكستان استفاده كرد، طرف هندی به دلیل مشكلاتی که با پاكستان دارد، مشتاق گاز ماست، اما تردید دارد.
«حمید حسینی»، عضو اتاق بازرگانی ایران موضعی تندتر دارد و اساسا موضوع را بزرگنماییشده و به زبان ما هیاهو برای هیچ میخواند. حسینی معتقد است كار مثبتی است. هر قدر از سوآپ استفاده كنیم غنیمت است و كشورها را از نظر اقتصادی و استراتژیك به ما وابسته میكند. از این نظر البته ارزش دارد ولی این كار را قبلا یك شركت نیمهخصوصی انجام میداد و اصلا نیازی به وزیر و رئیسجمهور و تبلیغات نداشت.
اعتماد: ارتقای جایگاه ایران شوخی است!
روزنامه اصلاح طلب اعتماد هم در بخشی یادداشت منتقد این روزنامه به قلم فردی به نام حمید شکوهی با عنوان «واقعيتهاي قرارداد سوآپ» نوشته است: ايران ميتواند به جاي آنكه بابت سوآپ گاز تركمنستان مبلغي بگيرد، بخشي از 1.5 تا 2 ميليارد مترمكعب گاز انتقالي سالانه را به عنوان حق سوآپ بردارد و در استانهاي شمالي كشور كه دوباره ممكن است با كمبود گاز مواجه شوند مصرف كند. سهم ايران از سوآپ گاز نامشخص است اما مروري بر ارقام نشان ميدهد رقم بزرگي نيست. توليد روزانه گاز ايران حدود 800 ميليون متر مكعب است اما كل ترانزيت گاز تركمنستان از مسير ايران، روزانه 5 ميليون متر مكعب است يعني كمي بيش از نيم درصد از كل توليد گاز ايران! حق سوآپ ايران از اين نيم درصد، آنقدر ناچيز است كه بعيد است نقش چنداني در تامين گاز پنج استان شمالي كشور هم داشته باشد. در چنين شرايطي تبليغاتي شبيه اينكه اين قرارداد، جايگاه ايران را در بازار جهاني انرژي ارتقا ميدهد شبيه شوخي است! مهمترين فايده اين قرارداد، بزرگنمايي آن در شرايط سكون فعلي است كه نشان دهد گويي كار مهمي انجام شده اما واقعيت همان است كه آمار و ارقام نشان ميدهد!
نکته جالب تر آنجاست که در همین شماره روزنامه اعتماد که تیتر یک امروز این روزنامه هم هست، تلویحا از این قرارداد سوآپ گازی، تمجید و نوشته شده است: «به موجب قرارداد سوآپ، ايران گاز مصرفي استانهاي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي گلستان و سمنان را به عنوان حق انتقال برداشت خواهد كرد». ظاهرا اصلاح طلبان در تقدیر یا تخریب دستاوردهای دولت سردرگم هستند!
چه خوب است مسئولان وزرات نفت و شرکت ملی گاز نیز به عنوان متولیان امر درباره شبهات مطرح شده پاسخ های درخوری مطرح کنند تا این دستاورد اقتصادی با طرح چند سوال در افکار عمومی به حاشیه نرود.