روز شنبه برای باز کردن حساب بانکی به بانک آینده واقع در خیابان آیت الله کاشانی رفتم .جمعیت زیادی در داخل بانک بود. با فشار دادن پدال، شماره را دریافت کردم که نوبتم را نشان می داد.
مدتی را در داخل بانک ایستادم . همه صندلی ها پر بود. با محاسبه سرانگشتی از زمان فراخوان مشتریان به باجه ها می توانستم حدس بزنم که بیش از یک ساعت برای باز کردن حساب باید صبر کنم.
به یکی از باجه ها نزدیک شدم از خانم کارمند بانک پرسیدم: اگر برای باز کردن حساب لازم است فرم هایی را پر کنم خوب است که به من بدهید تا نوبتم که رسید کار سریعتر انجام شود. گفت: نمیشود وقتی نوبتتان رسید همکاران به شما می دهند.
چاره ای نداشتم برای گذراندن وقت به بیرون از بانک بروم . مغازه ها را ببینم. روی پله بانک همسایه بنشینم و دوباره برگردم و این کار چند بار تکرار شد تا اینکه بالاخره به داخل بانک برگشتم و متوجه شدم چند نفر بیشتر به شماره من نمانده است .
دونفر قبل از آن من هم نبودند. من خوشحال پس از اعلام شماره پشت باجه نشسته فاتحانه شماره را از پشت دریچه به سمت متصدی هدایت کردم و گفتم می خوام حساب بانکی باز کنم .متصدی باجه خیلی خونسرد گفت :نمیشود. چون ارتباط ما با ثبت احوال قطع است.
پرسیدم: ثبت احوال برای چه؟ گفت: برای احراز هویت. گفتم: من شناسنامه دارم، کارت ملی دارم اینها اسناد رسمی هستند و با همینها باید کارم به جایی برسد .
گفتگوی ما دقایقی طول کشید. بحث کردن با متصدی که خود را مامور و معذور می داند فایده ای نداشت. با ناراحتی از بانک خارج شدم.
پیش خود گفتم در بانک کناری( اقتصاد نوین) حساب باز میکنم نوبت گرفتم، خلوت بود. خیلی زود پشت یکی از باجه ها قرار گرفتم و گفتم می خواهم حساب باز کنم متصدی گفت: مدارک دارید ؟ گفتم بله کارت ملی و شناسنامه همراه دارم .
گفت: سند خانه هم دارید ؟ با تعجب پرسیدم :سند خانه برای چی؟ آقای کارمند :بخشنامه جدید است.
گفتم: فرض کنید من اصلا خانه ندارم آیا نمی توانم حساب باز کنم. گفت: مهم نیست سند فرد دیگری را بیاورید.!
بحث بی فایده بود باز ناراحت از بانک خارج شدم ناراحتی از رفتار های سلیقهای.
به سراغ بانک سوم رفتم که در نزدیکی دومی قرار داشت درخواستم را گفتم. نه سند منزل را مطالبه کردند نه با سامانه ثبت احوال کاری داشتند . مدارکم را دادم و حساب افتتاح شد.
اینکه چند ساعت از وقت آن روزمن تلف شد هم بماند./ امضا محفوظ