شبستان: ازدواج یکی از مسایل و موضوعات مهم و تاثیر گذار در زندگی انسان است که این روزها به دلایل مختلف در میان برخی از اعضای جامعه ما، نوع صحیح، شرعی و حتی قانونی خود را از دست داده و با عناوین و اسم های رنگارنگ تلاش می شود تا هر نوع رابطه ای را در قالب این مفهوم مقدس بگنجانند. با توجه به این معظل، خبرگزاری شبستان با سهیلا کریم زاده، معاون فرهنگی مدیریت حوزه علمیه استان تهران گفتگویی داشته است که در ادامه می خوانید:
اگر صلاح بدانید در آغاز به این سوال پاسخ بدهیم که آیا اصولا ازدواج باید به همان شکل و صورتی باشد که در اسلام مطرح می شود؟
با یک تحقیق در نظام آفرینش می توان دید که خداوند متعال همه موجودات و مخلوقات را زوج آفریده است و بحث مذکر و مونث بودن در همه مخلوقات وجود دارد آنچه از قران و روایات دریافت می شود آن است که عمده ترین دلیل این موضوع، کامل شدن هریک از این دو جنس در کنار دیگری است چرا که چه جنس مونث و چه جنس مذکر به تنهایی به آن کمال مطلوب که در خلقت آنها مدنظراست، یا نمی رسند و یا به سختی این اتفاق می افتد.
در رابطه با انسان شانیت «ازدواج » و «همراه بودن» و «پیوند برقرار کردن ، فی نفسه و به تنهایی باعث می شود برخی از استعدادهای انسان شکوفا شود که در غیر این صورت این مهم محقق نمی شود. استناد ما در این رابطه نیز به آیه ۲۹ سوره نور است که می فرماید : « و َمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِن َّفِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ» خداوند متعال می فرماید : از نشانه های خدا آن است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید..... ؛ اما هدف از این خلقت چیست؟ یعنی این همسران برای چه خلق شدند؟ هدف این خلقت، در ادامه آیه بیان شده: « لتسکنواالیها » تا در کنار آنها آرامش بیابید. بنابراین ازدواج به طور ذاتی باید برای انسان آرامش و امنیت خاطر به همراه داشته باشد. هم آرامش جسمی و هم آرامش روحی روانی.
به همین دلیل اسلام تاکید جدی بر ازدواج دارد؟
به هر حال غریزه ای که در انسان وجود دارد – مانند سایر غرایز از قبیل خوردن و خوابیدن و ...- قابل کتمان نیست و انسان هم متوجه این نیاز هست و از طرفی خداوند متعال هم مابه ازای خارجی برای پاسخ به این نیاز قرار داده است. پس تنها نسخه برای پاسخ به این غریزه و یکی از مولفه های مهم در آرامش، ازدواج است. اگر اسلام تا این حد بر ازدواج تاکید دارد بدین دلیل است که افراد با ازدواج، آرامش جسمی و روحی پیدا می کنند. « درکنار همسر بودن» را قران نیز توصیه می کند. برای انسانی که به دنبال سلامت روحی- روانی و جسمی است، بحث ازدواج یک بحث جدی و ضروری است.
جدای از بحث آرامش افراد، ازدواج چه ثمرات دیگری می تواند به همراه داشته باشد؟
ابتدا باید متذکر این واقعیت باشیم که امروز سن ازدواج در جامعه ما بالا رفته است. دلایل مختلفی هم در این زمینه وجود دارد و عوامل گوناگونی دست به دست هم داده اند تا این آسیب به وجود آمده است. اما این که ازدواج و همسرگزینی چه برکاتی دارد؟ نخستین مسئله بالطبع موضوع ازدیاد نسل است و مهم ترین دلیل هم می تواند باشد. تنهاراه ازدیاد نسل در میان انسانها، از راه معقول و مشروع، ازدواج است..
ثمره دوم ازدواج، پاکی نسل است. با ازدواج مشروع و قانونی در چهارچوب عقل و منطق انسانها دارای نسل پاک هستند یعنی هویت و نسب آنها معلوم و مشخص است. وقتی پدر و مادر افراد شناخته شده باشند اجداد و اسلاف آن نسل و ریشه خانوادگی افراد مشخص می شود و نسلی پاک خواهند داشت.
مهمترین دلیل این طهارت و پاکی نیز آن است که نوع محرمیت و اجازه تزویج بین زن و مرد را نفس دین تعیین کرده و وقتی جامعه بر مبنای معیارهای دینی ، پیوند برقرار می کند این پیوند از مشروعیت برخوردارمی شود..
مطلب دیگر بحث آرامش است. ازدواج آرامش روحی ، روانی و جسمی به افراد میدهد و چون مشروع نیز هست پس عذاب وجدان و نگرانی و دغدغه و پنهانکاری وجود نداردبلکه با اعلام رسمی زندگی زناشویی آغاز می شود. برکت دیگر امنیت است. ازدواج باعث می شود افراد هم امنیت فردی و هم امنیت اجتماعی داشته باشند.
وقتی ازدواج در جامعه ای به عنوان یک سنت پسندیده ، مورد تاکید و تشویق قرار می گیرد باعث افزایش تعداد ازدواجها می شود، خانواده های مشروع افرایش پیدا کند و وقتی دختران و پسران ما ازدواج می کنند ما در اجتماع شاهد مشکلات اخلاقی کمتری خواهیم بود.. مسایل و معضلات اجتماعی ناشی از بحث شهوت و غریزه را در جامعه کمتر می بینیم. در نتیجه از طرفی تعرض به افراد کمتر اتفاق می افتد و امنیت فردی افزایش می یابد و از طرف دیگر جامعه امن تر خواهد بود و امنیت اجتماعی بهتری حاکم می شود .
شاید بتوان گفت، بسیاری از بزهکاریهایی که در جامعه شاهد آن هستیم از سوی افرادی رخ می دهد که ازدواج نکرده و به خواسته های خود در قالب یک خانواده نرسیده اند. در نتیجه به این شکل بروز پیدا می کند.
ثمره دیگر ازدواج رسیدن به کمال مطلوب است وقتی فردی در حیثیت ، هیئت و شانیت همسری قرار نمی گیرد نمی تواند استعدادهای بالقوه ای را که خداوند متعال در وجود او به عنوان یک زن قرار داده و در ارتباط با همسر باید آنها را شکوفا کند، بروز بدهد. ممکن است یک پدر در جایگاه پدری نقش مردانه داشته باشد ولی مسئولیت یک پدر و دختر رابطه ای پدرانه و عاطفی است. همچنین در رابطه با برادر یا سایر محارم. اما در ارتباط با همسر و در جایگاه همسری این شکوفایی استعدادها به شکل دیگری است.
بنابراین یک دختر جوان وقتی ازدواج می کند استعدادهای بالقوه او در مسئولیت پذیری زندگی خانوادگی و مسئولیت پذیری اجتماعی و همچنین نقش مادری زمینه بروز و ظهور پیدا میکندو این فرد به کمالات مطلوبی که خدا در خلقت او مد نظر داشته می رسد. البته ما ادعا نمی کنیم که تنها راه رسیدن به کمالات ازدواج است اما این یکی از راههای مهم است.
یکی از مباحث مهم در این رابطه موضوع انتخاب و همسر گزینی است این که انتخاب افراد باید بر اساس چه ملاکها و معیارهایی باشد؟ به صورت خاص دختران در این رابطه چه معیارهایی را باید در نظر داشته باشند؟
برخی ملاکها و معیارها میان دختر و پسر مشترک است اما به شکل خاص در رابطه با ملاکهایی که دختران باید به آن توجه کنند چند نکته را باید مد نظر داشت. اولین شرطی که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله به شکل خاص به ان اشاره دارند بحث ایمان است. روایت داریم که فردی به خواستگاری دختری رفت و پدر دختر از پیامبر مشورت خواست. حضرت به او فرمودند : اگر اخلاق و دین او مورد رضایت شماست به او زن بدهید که اگر چنین نکنید فتنه و فساد زمین را پر می کند.
ما مسلمان هستیم اما مسلمانی تنها در شناسنامه کارایی ندارد ما همواره به دنبال کمال هستیم و در انتخاب همسر کمال مطلوب آن است که وی فردی متدین به دین اسلام باشد و این تدین را در عمل نشان دهد به واجبات عمل کرده و از محرمات دوری کند..
معیار دیگر حسن خلق است . حسن خلق دایره وسیعی دارد و تنها خوش اخلاقی نیست. بلکه مجموعه ای از صفات پسندیده مانند خوش زبانی، گذشت، مهربانی و ... را در خود داشته باشد و از ان سو بداخلاقی، تکبر، زبان تند و تیز و ... نداشته باشد.
در روایتی آمده که فردی برای ازدواج دخترش با یکی از بستگانش با امام رضا علیه السلام مشورت کرد و گفت تنها اشکال این فرد آن است که کمی بدخلق است. امام فرمودند: دخترت ر ابه ازدواج او در نیاور.
مطلب دیگر که از اهمیت بسیار فوق العاده برخوردار است موضوع وصلت خانوادگی است. یعنی دختر در انتخاب یک مرد به این موضوع دقت کند که قرار نیست فقط با این فرد پیوند داشته باشد بلکه با خانواده او نیز پیوند می خورد بنابراین اصالت خانوادگی بسیار مهم است. خوشنام بودن افراد و اعضای خانواده به شکل کلی و عام ، و در مجموع متشرع بودن خانواده .
معیار مهم دیگر در این رابطه هم کفو بودن است. دختران باید توجه کنند که هم دختر و پسر کفو یکدیگر باشند و هم دو خانواده. این کفویت باید از نظر موقعیت مالی ، تحصیلات ، فرهنگ خانواده، زبان مفاهمه مشت رک و ... مدنظر باشد.
هم کفو بودن به رفع سوء تفاهم ها کمک می کند و اختلافات را به حداقل می رساند. در صورت هم کفوی مشکلات، قهرها و شکایتها کمتر می شود. بنابراین هم کفو بودن هم ایمانی است، هم فکری است ، هم سنی است، هم ظاهری، هم اقتصادی. ...
نکته ای که وجود دارد که دختران نباید آن را فراموش کنند و آن بحث سلامت جسمی و روحی است. در انتخاب باید دقت کنند که مرد از نظر ظاهری برای آنها قابل پسند باشد. ما در روایات داریم که در انتخاب همسر توجه کنید که از نظر ظاهری برای شما قابل پسند باشد. البته این به معنای ان نیست که فرد می بایست خیلی زیبا و خاص و ویژه باشد اما در این حد که وقتی همسر در کنار او قرار می گیرد احساس خجالت یا ناراحتی و یا عذاب نداشته باشد که البته استثنائاتی نیز دارد یعنی ممکن است همسر از نظر ظاهری نقصی داشته باشد ولی سیرت و رفتار زیبا و معقولی داشته باشد و زندگی در کنار او مورد پسند همسرش باشد.