کد مطلب: 22263
دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۴۹
روایت « وطن امروز » از سخنرانی صالحی
مهمترین دلیل عدم تحقق «توافق قویتر» در ژنو
شاید در میان مسؤولان دولت یازدهم، هیچ مقامی به اندازه علیاکبر صالحی با واقعیات توافقنامه ژنو آشنا نباشد. صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی است و قریب به اتفاق تعهداتی که ایران در توافق ژنو پذیرفته باید از طریق او انجام شود. این علیاکبر صالحی است که باید دستور دهد سانتریفیوژهای نسل دوم و سوم در نطنز و فردو نچرخند! صالحی است که باید تاسیسات آبسنگین اراک را به حالت نیمهتعطیل درآورد و تنها مجوز فعالیت عمرانی در تاسیسات اراک را صادر کند. سرمایه اورانیوم ۲۰ درصدی ایران با فرمان علیاکبر صالحی از بین خواهد رفت. او همین چند روز قبل و در جریان سفر یوکیا آمانو به ایران مجبور شد یک بار دیگر موضوعات ششگانه که سال ۸۶ در مدالیته همکاری حل و فصل شده بود را در دستور کار قرار دهد. او میداند براساس طرح جامع توافقنامه ژنو، باید برخی کارگاههای هستهای را تعطیل کند. اوست که باید لیستی از دانشمندان هستهای را تهیه و در اختیار بازرسان قرار دهد و شاید به همین خاطر است که در مراسم بزرگداشت شهید شهریاری، در تحلیل مذاکرات و توافق ژنو تصریح کرد: «میتوانستیم در شرایط بهتری باشیم و بهگونهای این تفاهمنامه را قویتر تهیه کنیم.» رئیس سازمان انرژی اتمی در ادامه این جمله قابل تامل خود گفت: «این مساله دلایلی دارد که دلایل آن را برای روزی که اقتضای تاریخ و شرایط مهیا باشد، میتوان باز کرد.» صالحی توضیح درباره دلایل منجر به عدمتوافق قویتر در ژنو را به زمانی که اقتضای تاریخ و شرایط مهیا باشد موکول کرد اما همین اشاره او کافی است تا ارزیابیها درباره توافق ژنو به دور از احساسات جانبدارانه، در مجرای عقلانیت دنبال شود. به گزارش «وطنامروز»، میتوان این اظهارنظر علی اکبر صالحی را به عنوان یک «اعتبار دولتی» برای انتقادات هستهای قلمداد کرد. به عبارتی این اظهارنظر صالحی موجب شد انتقادات فزاینده داخلی نسبت به توافقنامه ژنو با یک تایید دولتی، نزد افکار عمومی اعتبار بیشتری بگیرند. اکنون سوال این است که چه دلیل یا مجموعه دلایلی منجر به آن شد که رئیس سازمان انرژی اتمی و یکی از افراد مطلع موضوع مذاکرات هستهای ایران از ابتدا تا کنون، اذعان کند ایران میتوانست در ژنو عملکرد بهتری داشته باشد. یکی از این دلایل قطعا به عدم توازن داد و ستد هستهای بازمیگردد. بهعبارتی همانگونه که گفته شد، برای رئیس سازمان انرژی اتمی بهواسطه وظایف محوله به او در این توافق، به خوبی عدم توازن در تعهدات طرفین ملموس است. نابودی اورانیوم ۲۰ درصد که برگ برنده ایران بود به همراه تعطیلی غیررسمی رآکتور اراک و... امتیازات ارزانی نبود که ایران در گام نخست اعتمادساز آنها را در قبال مجوز تجارت ۸ میلیارد دلاری معاوضه کند. از سوی دیگر صالحی به دلیل آشنایی با موضوعات فنی هستهای از منافذ موجود در توافقنامه باخبر است. به عنوان مثال گام میانی این توافقنامه که تعهد ایران به قطعنامههای شورای امنیت را مطرح میکند؛ میتواند یک تله خطرناک باشد. یا اینکه صدور مجوز غنیسازی در قبال اثبات «نیازهای عملی» میتواند نگرانی از بهوجود آمدن یک «غنیسازی ویترینی» را ایجاد کند. موارد فنی دیگری نیز وجود دارد که میتوان گفت افسوس صالحی از آن ناشی میشود. با این حال به نظر میرسد دلیل اصلی ممانعت از تحقق این توافقنامه، موضوع دیگری باشد، موضوعی که صالحی وعده داده در زمان مقتضی آن را توضیح خواهد داد.
وقتی همه خواب بودیم
توافق ژنو وقتی انجام شد که ما همه در ایران خواب بودیم. حجتالاسلام حسن روحانی صبح روز یکشنبه و چند ساعت بعد از اعلام توافق ژنو پشت میکروفن رفت و گفت خوشحال است که این توافق در نود و نهمین روز از وعده ۱۰۰ روزه او برای برخی اقدامات عملی در جهت بهبود شرایط معیشتی اتفاق افتاده است. شاید آن زمان کسی توجه چندانی به این موضوع نداشت که آیا توافق ژنو آن هم در روز ۹۹ یک اتفاق طبیعی است یا اینکه قرعه فال به نام رئیسجمهور خورده که بتواند از پس وعده پر سر و صدای خود برای گزارش ۱۰۰ روزه بربیاید. روحانی در شب گزارش هم جز موضوع توافق ژنو تقریبا دستاورد قابل توجهی برای ارائه نداشت. همین موضوع سبب شده بود برخی نمایندگان مجلس به مزاح توزیع شیر رایگان در مدارس را به عنوان یک دستاورد مهم دولت یازدهم در ۱۰۰ روز نخست عنوان کنند. در واقع توافق ژنو نقش گل دقیقه ۹۰ را برای روحانی داشت. این سوال را اکنون میتوان طرح کرد که آيا عجله براي گزارش ۱۰۰ روزه باعث بستن يك توافق ضعيف نشده است؟
روز چهارم مذاکرات ژنو ۶ تمام شده بود اما برخلاف مذاکرات ژنو ۵ هیچ خبری از موکول شدن مذاکرات به یک زمان دیگر شنیده نمیشد. در آستانه مذاکرات، تیم ایرانی پالسهایی درباره غنیسازی فرستاد تا نیویورک تایمز بنویسد «توافق قطعی است.» رصد دقیق تحولات مذاکرات ژنو ۶ نشان میدهد تیم ایرانی رفته بود تا هرطور شده یک توافقنامه ولو به صورت شفاهی و با تفسیرهای مختلف در ژنو صادر شود. شاید به زعم آنان «توافق بد بهتر از توافق نکردن» بوده است. آنها برخلاف دورههای قبلی مذاکره، تا ۳ بامداد مذاکرات را ادامه دادند. پس از اعلام توافق نیز بروز علنی اختلافات اساسی در موضوعات محل مناقشه نشان داد توافق در عین اختلافات ریشهای انجام شده است. تفاسیر مختلف ایران و آمریکا درباره متن توافقنامه خاصه موضوعات به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی و نحوه ادامه فعالیت رآکتور اراک این سوال را معتبر میکند که چرا توافق به پس از یکسانشدن تفسیرها موکول نشد؟ به زبان سادهتر، توافق بر سر یکسری موضوعات زمانی صورت میگیرد که طرفین به یک فهم مشترک از متن و تعهدات آن رسیده باشند. چرا قبل از اینکه ایران و آمریکا به توافق برسند، توافقنامه صادر شد. البته ذکر این نکته ضروری است که هنوز هیچکدام از طرفین متن رسمی توافقنامه که به امضای ۷ طرف مذاکرهکننده رسیده است را منتشر نکردهاند!
در ایران نیز برخی از این موضوع گلایه کردهاند که بهتر بود در انجام توافق تعجیل نمیشد. برخی نمایندگان مجلس معتقدند اگر چند روز دیگر صبر میشد، قطعا یک توافق محکمتر با مفاد ارزشمندتر حاصل میشد. اکنون در محافل داخلی این موضوع مطرح است که شاید اگر محدودیت زمانی دولت برای ارائه گزارش ۱۰۰ روزه به مردم نبود؛ یک توافق بهتر حاصل میشد و انتقادات صالحی و برخی دیگر از مقامات دولتی ناظر بر همین امر است. به هر حال دامنه انتقادات به مختصات توافقنامه ژنو، اکنون به درون دولت و فنیترین بخش تصمیمگیری هستهای کشیده شده است. و قاعدتا انتقاداتی در تراز رئیس سازمان انرژی اتمی را دیگر نمیتوان با اتهاماتی نظیر همسویی با رژیم صهیونیستی(!) توجیه کرد.