توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 47996
يکشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۳۷
با پايان حيات جناح هاي سياسي
مردم رئيس جمهور فرا جناحي و انقلابي مي خواهند
امروز به دولتي نيازمنديم كه بتواند حول محور ولايت با تعهد عملي به فرامين و اوامر و نواهي معظم له با اتكا به تمامي نيروهاي معتقد و معتمد و انديشمند و تواناي ولايتي كشور را از وضعيت كنوني به ساحل نجات رهنمون نمايد. فاجعه برخورد با نيروهاي هسته اي كشور و ساير نيروهاي متعهد ولايتي در بخش هاي مختلف كشورنبايد تكرار شود دولت هاي كه داراي هويت جناحي مي باشند بزرگترين لطمه را به نيروي انساني و ذخاير اصلي انقلاب زده و دولت اعتدال بي پرواترين دولت در اين زمينه بوده، لذا با تشكيل دولت فراجناحي و فراگير، مومن به ولايت خادم و عاشق خدمت و انقلابي مي توان كشور را به ساحل نجات رهنمون ساخت و از دولت هاي كه وابستگي قومي، سياسي و ارادت سالاري به افرادي در دولت هاي گذشته دارند، نه تنها كاري ساخته نيست بلكه با لجاجت و عناد بيشتر كشور را به سوي بحران سوق خواهند داد.
مردم رئيس جمهور فرا جناحي و انقلابي مي خواهند
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ براي حفظ و تداوم يك نظام حضور ، دولتمردان در
عرصه هاي كار و تلاش و تعهد آنان به اصول و آرمان ها از اهم موضوعات بوده و حفظ و همبستگي ملي، و يكپارچگي مردم در بحران ها و پاسداري از كشور از مهم ترين اصول نگهداشت يك كشور و يك اعتقاد است در كشور ايران و انقلاب اسلامي در سال هاي بعد از پيروزي دو نگاه سنتي وجود داشته كه سال هاي انقلاب برخي مواقف مسئوليتي بين اين دو تفكر دست به دست شده است و ثمره خاص آن ظرفيت موثر نظام در انتخاب هر يك و حاكميت آن ها بوده است. بدليل اين كه مردم در نظام جمهوري اسلامي عموماً به احزاب ديد موثر و مثبتي نداشته لذا دو جناح كشور در
( دومينوي) سياسي همواره، گلوگاه هايي از انقلاب و خاستگاه هاي حكومتي را در اختيار داشته اند، از آنجائي كه اين جناح‌ها علائق سياسي و اقتصادي و ديدگاه هاي فرهنگي آن ها داراي تضاد و تناقض خاص خود با يكديگر بوده، عموماً سياست گذاري ها بر مشي قانون اساسي را ولي فقيه زمان هدايت نموده و اين هدايت مدبرانه به دليل گستره و تسلط برامور جاري و سياسي كشور و جهان هميشه اثرات فراسودمندي براي كشور در برداشته و در بسياري از
گلوگاه ها و پاشنه آشيل هاي خطر كشور را از بحر
بحران هاي خاص حتي ( تا براندازي) نجات داده حوادث تلخ كشورهاي همسايه نشانگر اين مهم است كه ولايت فقيه در قاموس حاكميت ايران اسلامي نماد و چهره موفق حكومتداري بوده است، لذا دولت ها به اندازه تأثير و توان كه ظرفيت ولايت وندي از تدابير اين نعمت الهي استفاده نموده، توفيق شأن بيشتر و زماني كه به علت ( خود شيفتگي
قدرت طلبانه ) سوگيري آنان خلاف اين امر و موضوع بوده به بن‌بست و ناكامي رسيده اند.
تجارب تلخ دوران اصلاح طلبي در انقلاب اسلامي، خاصه مجلس ششم و دولت اصلاحات و برهم خوردن تعادل دروني دولت و بسترسازي فتنه و براندازي كه از اين جريان برخاست هنوز مشام جان نيروهاي مؤمن را مي آزارد. كالبد شكافي سياسي دولت ها اصلاحات و سازندگي اعتدال و بهار ، به ما مي گويد ناكام ترين اين دولت ها در حل مشكلات مردم دولت هايي بودكه در مسير انقلابي گري گام بر نداشته و در دام جريان هاي سياسي، ارادت سالاري ها و
باند بازي هاي دروني، به حاشيه هاي فراوان مبتلا شده اند كه در اين ميان خارج شدن از ريل خدمت و ارزش ها در دولت اعتدال و اصلاحات مشهودتر و ملموس تر است گرچه در دولت دوم مرحوم آقاي هاشمي و احمدي نژاد هم اين خارج شدن ها را مي توان ملموس ديد. قهر و غيبت آقاي احمدي نژاد و فراوان گوئي و تضاد و حاشيه هاي دولت اعتدال و ناكامي هاي دولت تدبير و اميد و استراتژي پوپوليستي ، عدم نقدپذيري ، عدم توجه به خواست عمومي مردم، ذبح نمودن صداقت سياسي در عرصه هاي مختلف خاصه برجام، تند خويي و عصبانيت دولتمردان در مواجهه با حقايق، تخريب علني منتقدين بكارگيري ادبيات غير مهذب و توهين آميز، كرنش در مقابل دشمنان نظام و انقلاب، زير سئوال بردن فرهنگ سلطه پذيري در ادبيات رئيس دولتُ، كه از ابتداي دولت اسلامي و نظام انقلابي بي سابقه بوده و علت موجبه اي شده كه ( قورباغه هاي ) سياسي در عرصه بين المللي هم هفت تيركشي كنند و قس عليهذا.
حقيقت هاي سياسي نشان داد كه (نه گفتگو تمدن ها) و نه تفكر (برجام سالاري) و كرنش سياسي نسبت به اربابان سلطه و (دولت اخم و قهر) و يا دولتي با بدنه تكنوكرات (ولو با مارك سازندگي) نمي توانند مشكلات جامعه را درك كنند و به مرگ نماجا سياسي مبتلا مي شود.
با اين تفاصيل و تعليل و تحليل مي توان دريافت، آزمون و خطاهاي دولت ها علت تامه آن نگاه و موضع (ليبرال) مسلكي است كه در عرصه هاي مختلف از خود بروز و ظهور داده اند كه اين روند باعث رشد (شهرام جزايري ها) تا اختلاس هاي ميلياردي شده است و فاصله طبقاتي را
عميق تر نموده است.
امروز بعد از گذشت نزديك به چهار دهه از انقلاب اسلامي علي رغم خدمات ارزنده نظام در ابعاد مختلف كه مديون انديشه هاي امام راحل(ره) و رهبري معظم انقلاب اسلامي و مجاهدات فرزندان رشيد و انقلابي تفكر ولايتي است.
عارضه و سندرم و بيماري مزمن اقتصادي كه توسط دولت ها مديريت نالايقانه شده هر روز بر ابعاد آن افزوده
مي شود، اگراستثناي موفق نهادهاي رهبري و ولايتي را از بدنه نظام بيرون بكشيم ضعف غالب دولت ها مشهودتر
مي شود، لذا با درك اين مهم كه حداقل 3 دهه انقلاب دولت ها از جناحين مختلف بر مملكت حاكميت داشته اند، و هر دولت از دولت قبلي ناموفق تر در زمينه هاي اقتصادي و معيشت مردم حركت نموده و دليل تامه آن همانا قبض و بست هاي دولت ها و جناح سالاري و حذف نيروهاي مدير و
متدين انقلاب را در بوده اند، امروز اراده ملي مي گويد كه دولت آتي بايد دولتي مستقل از دو جناح هاي گذشته
بوده و نه انتخابات دولت محور و نه انتخابات بر محور تفكر
يا يك جناح نمي تواند چرخ مملكت را به درستي
بچرخاند.
امروز به دولتي نيازمنديم كه بتواند حول محور ولايت با تعهد عملي به فرامين و اوامر و نواهي معظم له با اتكا به تمامي نيروهاي معتقد و معتمد و انديشمند و تواناي ولايتي كشور را از وضعيت كنوني به ساحل نجات رهنمون نمايد. فاجعه برخورد با نيروهاي هسته اي كشور و ساير نيروهاي متعهد ولايتي در بخش هاي مختلف كشورنبايد تكرار شود دولت هاي كه داراي هويت جناحي مي باشند بزرگترين لطمه به نيروي انساني و ذخاير اصلي انقلاب زده و دولت اعتدال بي پرواترين دولت در اين زمينه بوده، لذا با تشكيل دولت فراجناحي و فراگير، مومن به ولايت خادم و عاشق خدمت و انقلابي مي توان كشور را به ساحل نجات رهنمون ساخت و از دولت هاي كه وابستگي قومي، سياسي و ارادت سالاري به افرادي در دولت هاي گذشته دارند، نه تنها كاري ساخته نيست بلكه با لجاجت و عناد بيشتر كشور را به سوي بحران سوق خواهند داد.
امروز واجب و لازم است تمام نيروهاي انقلابي، مومن ، ولي شناس كه به اعلا اعتلاي دولت و نظام مي انديشد، با رأي دادن به اصلح مقبول، فراجناحي، فرادولتي نسبت به (امداد سياسي) نظام اقدام كنند.
اجماع نيروهاي فهيم انقلابي، متدين، بر چهره اي خدوم، مؤمن، ولايتي ، كاردان، مردم دار و مطيع فرمان ولايت كه فارغ از جناح بازي هاي سياسي مي توان انقلاب خميني(ره) را به ساحل نجات رهنمون نمايد.
نبايد ترديد داشت به علت عدم پايش مداوم، و آسيب شناسي و دفع آفات انقلاب و سلطه و نفوذ عناصري از قدرت و ثروت و فتنه در شريان هايي و سلسله اعصاب نظام انقلاب رسوب نموده كه اين امر به آفت زدايي قطعي و قهري نيازمند است.
و اين مهم تنها از نيرويي بر مي آيد كه وامدار هيچ جناحي و تعلقي نسبت به هيچ گروهي جز انقلاب و مردم نداشته باشند.امروز ايران ابر قدرت سياسي و نظامي در جهان، بايد بر زخم هاي اقتصادي آن مرهم درمان نهاد و اين كار از باندبازان كه وسعت ديد آن ها اندك است و از جناح سالاران و به منفعت انديشان و كوتوله هاي سياسي و وابستگان و دلبستگان به قدرت ها ساخته نيست.
و باندهاي متكثر قدرت و ثروت هم بايد مردود و از صحنه هاي رقابت خارج شوند.
ملت رشيد امروز ايران اسلامي نه قيم مي خواهد و نه صغارت سن دارد انشاءالله اين مهم رقم خواهد خورد.
Share/Save/Bookmark