توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 27187
پنجشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۵۹
جمعه نامه؛
آیت‌الله ضیاءآبادی؛ وعدۀ آمرزش بااشک ناشی ازجهل است
آیت‌الله ضیاءآبادی؛ وعدۀ آمرزش بااشک ناشی ازجهل است
 آیت‌الله ضیاءآبادی، در نخستین جلسه تفسیر قرآن در سال جدید، به بیان نکاتی در باب آیه ۲۹ سوره مبارکه کهف پرداخت که اهم سخنان ایشان در ادامه می‌آید.
بنا بر این گزارش، ایشان به قرائت این آیه شریفه پرداخت: «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا؛ و بگو حق از پروردگارتان [رسیده] است پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند که ما براى ستمگران آتشى آماده کرده‏‌ایم که سراپرده‏‌هایش آنان را در بر می‌گیرد و اگر فریادرسى جویند به آبى چون مس گداخته که چهره‏‌ها را بریان می‌کند یارى می‌شوند وه چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است»(کهف/۲۹).

وی در ادامه اظهار کرد: خدا در این آیه به پیغمبر اکرم(ص) خطاب می‌کند که به مردم بگو این قرآن که جامع همه حقایق برای تأمین سعادت شماست، از جانب خدا نازل شده است. ای شما که بر فطرت انسانی خودتان می‌دانید که رب دارید.
وی افزود: این مطلب برای هر فردی بنا به فطرت انسانی او و در شعور انسانی‌اش روشن است که رب دارد، صاحب‌اختیار و مالک دارد و هیچ یک از چیزهایی که دارد، مال خود او نیست و او به من داده است.
وی در ادامه در مقدمه‌ای کوتاه، به تبیین جایگاه اختیار پرداخت و گفت: خداوند آن‌چه را که من می‌خواسته‌ام و لازم بوده، به من داده است. آن‌چه را که با زبان استعداد خود طالب بوده‌اید، داده است. او می‌دانسته است که این مخلوق چه لازم دارد، کی لازم دارد و چه مقدار لازم دارد. او هم عالم بوده است که چه می‌خواهیم و هم قادر بوده که بدهد و هم رحیم و مهربان بوده، چون همه چیزی که لازم بوده را با حکمت خود عطا کرده است.

شریعت؛ نمود رحیمیت الهی

وی با اشاره به جنبه دیگری از رحیمیت خداوند، ادامه داد: چون خداوند رحیم بوده، پس معلوم می‌شود که برای زندگی من قانون معین کرده و انسان را رها نکرده است. اگر خلق را رها کنند، هر کسی شهواتی دارد و می‌خواهند در اعمال شهوات آزاد باشند و هرج و مرج می‌شود و زندگی حیوانی وحشیانه‌ای می‌شود. پس باید این زندگی قانون داشته باشد. بنابراین خداوند چون رحیم بوده، قانون هم داده است تا بدانم که چگونه زندگی کنم که به سعادت خود هم برسم. چون کمالی از خلقت من منظور او بوده تا به آن کمال برسم.
آیت‌الله ضیاءآبادی بیان کرد: بنابراین خدا آن کسی است که هرکسی را آفریده و هرچه که لازم داشته، به او داده و برای انسان هم به دلیل این‌که عقل و فکر دارد، قانونی معین کرده و او را راهنمایی کرده که چه کند. از این تعبیر به دین می‌کنند. خدا می‌گوید که من کار خودم را کرده‌ام. ای انسان! تو را آفریده، آن‌چه را که لازم داشتی به تو داده است و قانون هم معین کرده است؛ حالا که قانون معین شد، ای انسان! تو در این جا مخیّری؛ می‌خواهی عمل کن و می‌خواهی عمل نکن.
وی البته وجود قانون بدون پاداش و کیفر را لغو و عبث دانست و گفت: خداوند وقتی که قانون معین کرده است، باید برای متخلف و مطیع هم پاداش و کیفر بدهد. اگر قانون باشد و بدون کیفر و پاداش باشد، لغو است. باید هم قانون معین کند و هم برای مطیع پاداش و هم برای متخلف کیفر معین کند، در غیر این صورت قانون لغو است. حالا که معین کرده است، می‌گوید قانون این است و تو مخیّری، اما اگر عمل کردی، پاداشت بی‌پایان و اگر عمل نکردی، کیفرت بی‌پایان است.
وی افزود: البته در این دنیا نه پاداش می‌دهند و نه کیفر، چون این دنیا محدود است و ظرفیت ندارد که پاداش و کیفر متناسب با عمل داده شود. این جا مقدمه است برای دنیای دیگر.
آیت‌الله ضیاءآبادی در ادامه این مطلب که بر اساس آن شریعت و قانون الهی را بر آمده و جلوه رحیمیت خداوند توصیف کرد، افرادی را که بدون توجه به این مسئله هشدارهای شرعی را نادیده می‌گیرند و مردم را به سهل انگاشتن شریعت دعوت می‌کنند، اسیر جهل خواند.

دین‌دار دین‌نشناس
ایشان اظهار کرد: اگر کسی بگوید که خدا رحیم است، ارحم الراحمین است، کریم است، خیلی بزرگوار است، آزاد باش، خیلی غصه نخور، او درست می‌‌کند، این می‌شود دیندار دین‌نشناس؛ می‌شود خدادار خدانشناس. فراوان از این افراد داریم که اصلاً نفهمیده است که دین یعنی چه، خدا یعنی چه. همین افراد بودند که علی(ع) را کنار زدند.
وی با اشاره به این قبیل رفتارهایی که در مراسم‌های عزاداری انجام می‌شود، گفت: وعده آمرزش و پاک شدن حساب در مقابل نشستن به پای منبر و اشک ریختن، جهل است و آن‌که این کار را می‌کند، حسین‌گوی حسین‌نشناس است. این‌ها چیزی به گوششان خورده است، اما جهل دارند. این چیزها منجر به بی‌پروایی می‌شود.
وی افزود: کدام عقل قبول می‌کند که با این همه زحماتی که در طول تاریخ توسط انبیاء و اولیاء برای دین کشیده شده است، با یک اشک ریختن، همه گناهان و معاصی پاک شود. این‌گونه مطالب منجر به بی‌پروایی در گناه و معصیت می‌شود.
Share/Save/Bookmark
مرجع : عقیق