کد مطلب: 48642
پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۶
آیا انحصار احزاب سنتی در کردستان عراق رو به پایان است؟
پس از سالها رخوت در صحنه سیاسی کردستان عراق، به نظر میرسد افکار عمومی بیش از پیش خواستار احزاب و دولتمردانی است که به خواستها و دغدغههای مردم نزدیکترند و لزوما بر طبل تجزیه عراق نمیکوبند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، اوضاع معیشتی، پرداخت نشدن حقوقها، بودجه و اختلافات بین احزاب سیاسی، ورود بی نتیجه و پُرهزینه به مسأله همهپرسی و اختلاف با بغداد، همگی باعث شد تا مردم منطقه کردستان، دیگر صبر را جایز ندانسته و از روز دوشنبه گذشته به خصوص در استان سلیمانیه به خیابانها بریزند که ماحصل آن تا کنون پنج کشته و 85 زخمی و به آتش کشیده شدن چندین مقر احزاب مختلف بوده است.
روز سهشنبه (19 دسامبر - 28 آذر ماه) معترضان چندین ساختمان و دفتر متعلق به حزب دموکرات، اتحادیه میهنی، احزاب اسلامی و حزب تغییر (گوران) در اقلیم کردستان را به آتش کشیدند و نیروهای امنیتی نیز با گاز اشکآور، گلوله پلاستیکی و ماشینهای آبپاش با تظاهراتکنندگان مقابله کردند.
به آتش کشیدن مقر حزب اتحاد میهنی در استان سلیمانیه
عمده اعتراضات در استان سلیمانیه و در شهر سلیمانیه، حلبچه، گرمیان، رانیه و کویه که تحت کنترل حزب «اتحادیه میهنی کردستان» معروف به حزب طالبانی قرار دارد، اتفاق افتاده و بیشتر معترضان از کارمندان دولت، دانشجویان، بازنشستگان و معلمان هستند که به وضعیت معیشتی خود معترضند و مقامات دولتی را به فساد متهم کرده و خواستار انحلال دولت هستند.
گفته میشود، جنبش تازه تأسیس «نسل نو» به رهبری شاسوار عبدالواحد - مالک مجموعه شرکتهای نالیا و تلویزیون NRT -که مخالف برگزاری همهپرسی در شرایط فعلی بود، رهبری اعتراضها را عملا به دست گرفته است. «شاسوار عبدالواحد» روز سهشنبه دستگیر شد. مأموران به دفتر شبکه ان.آر.تی نیز حمله کردند و پخش برنامههای این شبکه نیز متوقف شده است. آنها در اصل خواستار بر هم خوردن شاکله سیاسی موجود در منطقه کردستان عراق و ورود گروههای نو حضور خارج از نظم سیاسی موجود هستند.
نکته قابل توجه در این اعتراضات این است که هیچ یک از احزاب از خشم معترضان در امان نمانده است. تظاهراتکنندگان خشمگین در منطقه پیره مگرون دفاتر احزاب اتحادیه میهنی، حزب دمکرات، جنبش تغییر، اتحاد اسلامی و جماعت اسلامی را به آتش کشیدند.
عبد الواحد با انتشار بیانیهای معترضان را به ادامه نافرمانی مدنی فراخونده و خواسته بود تا به مبارزات مدنی و مسالمت آمیز خود ادامه دهند. او در زمانی که بارزانی از شهری به شهر دیگر میرفت و کمپین برگزاری همهپرسی جدایی از عراق را تشکیل میداد، قاطعانه با همهپرسی مخالفت کرد و کمپینی در این خصوص تشکیل داد. عبد الواحد همان زمان گفته بود: «ما نیازی مبرم به جنبشی مدنی و شجاع در اقلیم کردستان عراق داریم که از حقوق مردم کردستان عراق دفاع کند».
به نظر میرسد منطقه کردستان پس از یک دوره رخوت و در جا زدن اجتماعی سیاسی، تصمیم گرفته، تغییراتی شاهد باشد و قدرت و نفوذی که به طور سنتی در دست خاندان بارزانی و طالبانی بود، خارج کند و به گروههایی که به بدنه مردم نزدیکترند، نزدیک شود؛ گروههایی که نه تنها خواهان ماجراجویی با سرنوشت مردم، به سان بارزانیها نیستند، بلکه هماهنگی با دولت مرکزی در بغداد را برای امنیت و توسعه کردستان به عنوان بخشی از کشور متحد عراق لازم میدانند.
به نظر میرسد این موج، دیر یا زود به بخشی از اهداف خود دست خواهد یافت و صرفا مسأله زمان آن مطرح است. احزابی چون دموکرات یا اتحاد میهنی در صورت عدم مطابقت خود با شرایط جدید باید منتظر به حاشیه رفتن تدریجی باشند. شاید به همین دلیل باشد که حزب جنبش گوران و جماعت اسلامی بسرعت راه خود را از دولت جدا کرده و «یوسف محمدصادق» نیز از ریاست پارلمان استعفا داده است.