کد مطلب: 67118
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۱
این 48 طرح و آن یک انتصاب
(از سقوط مطالبه) تا (کودتای سفید)1
این امر موجب شد که جریانی شکل بگیرد که این جریان شامل تفکراتی شناور از جریان های مختلف ، اصلاحات، مشارکت و تدبیری تا شبه اصولگرا در آن شناور باشد، نمود این تفکر و همسویی سیاسی این طیف فکری در یکی از هم اندیشی های که وسیع التبلیغ، کم دامنه و بی اثر بود در روزهای گذشته را درکرمانشاه شاهد بودیم که این جمع وبیناری بیش از 200 نفر بودند اما آتش تهیه موضع مذکور به عهده کمتر از انگشتان دو دست می رسید که عاقبت در پایان با فروپاشی کامل پایان گرفت و در تتمه موضوع، همه به هم این پیروزی کاذب ذهنی را تبریک می گفتند در دو سر این جریان دو قطب ناهمنام وجود داشت که در موضوع یک انتصاب هماهنگ تبلیغ سوء می کردند، یک قطب به اصلاحات و اعتدال و مشارکت و قطب دیگر به نام اصول و مطالبه ، اما در این دعواهای کاذب و ساختگی بین دو قطب هر دو یک مورد را پیگیری می کردند، و آن یک انتصاب بود، به راستی چگونه این اقطاب ناهمنام در تصمیم سازی به اینجا رسیده اند، قسم حضرت عباس با هم نبودن یا دم خروس با هم اتاق فکر داشتن، شما می فرمایید کدام یک درست؟! کودتای ناکام سفید علیه یاران نظام و امام و انقلاب و السابقون استان ها در کرمانشاه یا فرصت طلبی برای یک مطالبه و سقوط مطالبات.
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز ـ در خبرها آمده بود که کرمانشاه در 48 طرح بزرگ صنعتی، که ریاست محترم جمهور اعلام نمودند غایب است، خبر تلخی بود و به دنبال آن خبر تلخ دیگری که پالایشگاه کرمانشاه واگذاریش قانونی بوده و (بانگ برآمد که خواجه بمرد) ، سیر واگذاری مشکوک پالایشگاه کرمانشاه و واگذاری آن ادامه مطالبات همه کرمانشاهی هایی است که اعتقاد دارند که این طعمه از این موضع و موضوع خارج است و باید تقاضا رسیدگی از محضر امام جامعه صورت پذیرد، در سال های ماضی خصوصاً در دولت تدبیر و امید، جریانی در کنار جریان اصولگرایی رشد نمود که در واقع نتوانست خواست جامعه اصولگرایان اصیل و السابقون انقلاب را دنبال کند بلکه ملغمه ای شد که ناگاه تمامی نیروهای دلسوز را به انتقاد واداشت که این جریان صرفاً جریانی کوچک و ضعیف و ناتوان است و نمی تواند بار سنگینی که اصول و ارزش های انقلاب را سال ها پاسداری نموده به آنان سپرد، گرچه در راس این تشکیلات اشخاص مومن، موجه و کاردان وجود عینی داشتند، اما سکان رها شده این مشکل در استان ها مزید بر رایزنی های پنهان و مشکوک با منافع ناهمسو و ناهماهنگ و گاه فاقد اصالت ذاتی موجب یک انحراف بین شد و در برخی از استان های کشور این سقوط اتفاق افتاد که مطالبات واقعی از بام آسمان بر اعماق زمین سقوط نمود و در کرمانشاه ملاک های یک ملوک الطوایف قبیله سالار سیاسی رشد کرد و این طفل صغیر در دامن دایه های مهربان تر از مادر ناگاه به بزنگاه های سیاسی رسید و جز تیم سیاسی استان هایی شد که سرداران و بزرگان نامدارش را از جرگه عشق و دلدادگی به ولایت به تکفیر، تفسیق متهم و گاه فرسوده و خارج از استفاده اعلام و به پارکینگ سیاسی هدایت نمودند، که صد البته این طرح که نامش از میدان به در بردن السابقون بود کودتای سفید با ناکامی مواجه شد، گرچه در این طرح گذر و گذار با تاسی از مقدس ترین کلمات و واژه ها سامان یافت و تلبس به تلبیس سیاسی شد. اما در مقابل با اندیشه و جریان شناسی این تفکر این سئوال باقی می ماند (که سران محترم این جریان که خود از پیر غلامان رهبری و امامت هستند) این اجازه را تدبیر و تفسیرش را به افرادی دادند که در گلبانگ اولیه (ورود) با تیم ها و نیروهای السابقون زخم خورده و جانثار باید برخورد نمایند. و به نام جوانگرایی مسیر را از بن و ریشه به شکل دیگر تفسیر کنند در استان ما این اتفاق تلخ انجام شد ولی میدان خیزش تمام قد به این جریان مشکوک داده نشد که بزرگان عرصه انقلاب را کنار بگذارند. البته تصادم سیاسی در این زمینه امری قطعی و قهری بود.
این امر موجب شد که جریانی شکل بگیرد که این جریان شامل تفکراتی شناور از جریان های مختلف ، اصلاحات، مشارکت و تدبیری تا شبه اصولگرا در آن شناور باشد، نمود این تفکر و همسویی سیاسی این طیف فکری در یکی از هم اندیشی های که وسیع التبلیغ، کم دامنه و بی اثر بود در روزهای گذشته را درکرمانشاه شاهد بودیم که این جمع وبیناری بیش از 200 نفر بودند اما آتش تهیه موضع مذکور به عهده کمتر از انگشتان دو دست می رسید که عاقبت در پایان با فروپاشی کامل پایان گرفت و در تتمه موضوع، همه به هم این پیروزی کاذب ذهنی را تبریک می گفتند در دو سر این جریان دو قطب ناهمنام وجود داشت که در موضوع یک انتصاب هماهنگ تبلیغ سوء می کردند، یک قطب به اصلاحات و اعتدال و مشارکت و قطب دیگر به نام اصول و مطالبه ، اما در این دعواهای کاذب و ساختگی بین دو قطب هر دو یک مورد را پیگیری می کردند، و آن یک انتصاب بود، به راستی چگونه این اقطاب ناهمنام در تصمیم سازی به اینجا رسیده اند، قسم حضرت عباس با هم نبودن یا دم خروس با هم اتاق فکر داشتن، شما می فرمایید کدام یک درست؟! کودتای ناکام سفید علیه یاران نظام و امام و انقلاب و السابقون استان ها در کرمانشاه یا فرصت طلبی برای یک مطالبه و سقوط مطالبات.
پی نوشت:
در تفسیر کودتای سفید به مقاله .راهبرد کودتای سفید .نویسنده فعال سیاسی محمد صادق کوشکی
https://rasanews.ir/fa/news/685435/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%AA%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D8%AF%D9%86-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8C