کد مطلب: 52493
يکشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۱
پيام هفت تير (هفت تير سه بخش است)
(سيماي سوم نفوذ)
به گزارش گروه سیاسی خط نیوز؛ هفتم تيرماه سه بخش است. سه بخش جدا از هم با سند معتبر رسمي، نه قولنامه اي. بخش اول، بصيرت شناسي؛ يعني آدم هايي بيايند با ظاهر اسلامي و انقلابي مثل اوائل اسلام، اهل نماز و روزه و سجده هاي طولاني، با زانوهاي پينه بسته و پيشاني هاي مهردار، در صف اول نماز، با تجويد کامل نماز بخوانند، اهل تسبيح وسجاده و حتي جهاد، حتي جانباز جنگ ها باشند، اما از بصيرت، تهي، تهي و از اسلام تنها ظاهر و پوسته را داشته باشند.
کم کم هم حاجي، ملا، مدير، مسئول، انقلابي دو آتشه، و آرام آرام اهل اجتهاد، اهل بله ولا، يعني تکليف اهل تشخيص ظاهري، با چاشني مال و دنيا و خدم و حشم. داراي بوي و بر اشرافيت با چاشني حاج آقا، مسئول، يقه بسته تا دکمه آخر، و تسبيح از نوع گران قيمت و چند انگشتر عقيق و فيروزه با مرکبي رهوار و احياناً چند نفر همراه به محافظ امروز باديگارد و به تعبير ديروز غلام و کنيز. بعد وقتي گلوگاه احد را به اين جماعت مي سپاري، يعني خيالت راحت باشد گلوگاه غنيمتي شد و بر باد رفت، زيرا خود اهل تفسير و اجتهادند، اگر در سپاه علي(ع) هم باشند، به راحتي عمر و عاص مي شوند، ويروس عمر و عاص فوراً در شريان و عصب شان جاي مي گيرد. حتي اگر در نهروان هم باشند در فدک هم باشند، با خوي اشرافيگري اخوان الشيطان کم کمک، ثروت بادآورده و ويژه خواري جمع مي شود تا با تبر، طلاها شکسته شود. ويلاهايشان چند صدمتري با عبا و قباي نرم و نازک، سفره هاشان با بو و طعم غنيمت، بوي پول مي دهد، بوي سکه ولو 3 ميليون تومان، بوي دلار، بوي يورو، بوي دنيا، بوي راحت طلبي مي دهد. ديگر فرق نمي کند، شهداي احد و بدر و حنين و خندق، شهداي غواص الي بيت المقدس، فتح المبين، والفجر هشت، اين همه خون، اين همه سکوت در کارون و بن بست نسيان دچارشان مي شود و امروز اين همه غوغا براي تجميع و دپو کردن ثروت . ديگر همه چيز بوي زهم دنيا مي دهد. عين ماهي گنديده، که به ضرب و زور، فريزرهاي مدرن يک مدتي مکتوم و سرکوب مي شود. آن وقت در اوج فتنه عيله ولايت، عليه امامت، عليه حاکم اسلام، کارخانه کروبي و ميرحسين و تهديدسازي کاذب البته با (يا حسين) با چاشني مقدس ترين کلمات در يم خون، انقلابيون بر خوان خون شهيدان، استخوان هاي شکسته و زنده به گور شده مظلوم را تشييع مي کنم، بعدها برخي بنام عصاره ملت (برايمان از شکست حصر) مي گويند. نه از شکست حصر آبادان که مرد جنگ مي خواهد و خون و اسير و زخمي، از رفع حصر مي گويد، تا به حصرنشين ها سيگنال، و به غريبه ها، به ترامپ، به رفقايش، به موگريني، گواهي سياسي بدهد ... اين جماعت ساکت فتنه، يقه بسته، تسبيح به دست و اهل صبغه صيغه هاي مختلف جوش دادن انواع برجام از صيغه هاي مختلف براي ايجاد همبستري انقلاب با عمال غريبه حکم مي دهند و عده اي با قلمي که (ن و القلم و مايسطرون است) به علي (ع) بنويسند: (الحکم الا لله) و يا به سيد ما بنويسند (مذاکره) از نوع مستقيم، و به ابن ملجم هاي سياسي(گرا) بدهند. FATF را امضا کنند که بر دست هاي توانمند، (مالک هاي انقلاب) دستبند بزنند - زهي خيال باطل- تا بدون کشيدن شمشير از غلاف غيرت، پرچم هاي سفيد تسليم را به محضر در آورند، ببخشيد با عرض معذرت، زيرپوش و لباس زيرشان را به علامت تسليم تکان بدهند. تا معاويه به مکر عمرعاصي پيروز صحنه باشند. و ابوموسي بيايد و آن کند که در تاريخ هست. اين بخش اول که خواص بي بصيرت، خواص ساکت، ساکتين فتنه از صفيني هاي انقلاب اسلامي، اين ها و اين تيپ از نفاق و نفوذ فراترند و نقشي مخرب تر دارند، برخي لات بازي هاي سياسي از چهره آسيب ديده از تفکر ارباب سلطه چاشني، موافقت و نرم خوئي هاي خواص بي بصيرت است.
اما بخش دوم، نفوذ است، يعني آدم هاي خودي بيايند و خودآرايي کنند و به ظاهر بشوند دايه مهربان تر از مادر، يعني بشوند (کش ميري) کشميري يک نفوذي ساده بود. نفوذ، فرآيندش خيلي پيچيده تر از اين موضوع است. ممکن است در هواپيماي امام(ره) از پاريس هم موجود بوده باشد. که البته بود، البته شکل و ماهيت ساده، و گلخانه اي اش، اما شکل هاي پيچيده تر از پوز ايراني، تا کبوترنامه بر، و مرغ و موش، و سمندر و حشرات محيط زيست و جاسوس هاي مختلف القواره و مختلف الاحوال. يک وقتي نفوذ، ماموريتش انفجار است و يک وقتي فراتر، انهدام نيروهاي مومن و هضم وهدم آن ها و روي کار آوردن آدم هاي همسو با براندازي نرم، و يک زمان ديگر برروي تابلو دار فتنه را پس قرار دادن تا سپر سياسي را معطوف به نيروهاي خاص کند و خود نيروهاي (ويژه) را براي تسليم سازي گلوگاه ها گسيل کند. اين ها و اين نيروهاي ويژه (پهباد سياسي) نفوذند، مي بينند، تخريب مي کنند. انقلابي نمايي، خصوصيات اين هاست، آدرس غلط دادن، ايجاد آشوب هاي هدايت شده ذهني، فرصت سازي براي مافياي شايعه و شايعه پراکني و نهايتاً بعد از افشا، فراري شدن نمونه آن سوي مرزها، مزروعي ها و امثالهم. از رئيس جمهور تا رئيس مجلس گرفته و تا وزير وکيل اين ايادي نفوذ، سعي در استفاده ي سوء از اينان مي کنند و البته اين ها نيروهاي سوخت اين سنگر.
امروز برخي حرکات عناصري از دولتمردان جاي شک و ترديد دارد. اين نمايش ها چه هدفي داشته که البته جاي پاي عناصر خبيث سياسي در طراحي ها به چشم مي آيد
مهم تر از اين ها نيروهايي است که با ماسک در وريدهاي نظام جا خوش کرده اند، غير معتمدهاي، معتمدنما ؛ جيسون رضائيان و امثالهم شاخص ترين دستگير شدگانند، روشن ترين عناصري هستند که در پروژه نفوذ در سيستم وارد شده و مشغول خيانت هستند. چند تابعيتي هاي پنهان، نفوذي هاي برانداز چند مليتي که مسير را به انحراف مي کشند و البته در عميق ترين لايه ها خود را پنهان کرده اند.
روي دوم سکه ، نفوذ است. نقش مخرب اين ها و پادوهاي و عمله سياسي بيرون بر، که پلاک هاي عملياتي دشمنند، هدف اولشان ايجاد ناکارآمدي نظام، دوم ناراضي تراشي براي مطالبات مشروع مردم و هدف نمائي براندازي و خمش خاموش امروز برخي واکنش هاي صنفي نمايه هاي از نفوذ در آن هاست، و يا مطالبات به حق مردم که با گرايش براندازي آلوده مي شود، سيماي سوم نفوذ است. سيماي سوم نفوذ، سيماي براندازي صنفي است.
و اما شق سوم و بخش سوم: حذف و به انزوا کشاندن نيروهاي مومن و مظلوميت نيروهاي آرماني از يک سو، به کارگيري نيروهاي غيرقابل اعتماد از سوي ديگر براي به بحران کشيدن آرمان ها و ارزش هاست.
پيام سوم هفت تير، از عوامل انفجار نخست وزيري تا حزب نشان مي دهد در گلوگاه هاي حساس و پاشنه آشيل هاي نظام بايد بيش از پيش دقت شود، نهادهاي امنيتي بايد مراقبت هاي تام و تمام ، با اولويت و اوليت را به کار بندند که از حذف نيروهاي خوشنام، و پاکدست از چرخه نظام جلوگيري شده و در صلاحيت سازي و صلاحيت سوزي دقت فراوان ، وسواس و بررسي ، و رد زني هاي دقيق سياسي را اعمال نمايند. اين به معني تجسس مذموم نيست که اين تفحص مقبول نام دارد. با کمال تاسف خود محوري، سليقه سالاري، باند بازي هاي سياسي و دولت ناکارآمد تدبير و اميد به نابودي نيروهاي خوش نام و غيرت محور انقلاب مينجرو صدمات جدي و گاه غيرقابل جبراني را به بدنه مديريت کشور وارد نموده است، چرخه ناموزون تدبير و اميد از سوي به بدنه نيروهاي غيرتمند و ولايي صدمه مهلکي وارد نموده و از سوي ديگر ميدان دادن. و وا دادن به نيروهايي با تعلق خاص به فتنه گوي سبقت را در تخريب نيروي انساني مومن از همگان در طول تاريخ انقلاب ربوده است. از منظر ديگر در بدنه نهادهاي نظارتي جز مواردي خاص نوعي مماشات و مصلحت و اقتضا نگري همراه با شل کردن پيچ هاي انقلاب را شاهديم. اين نوع نگاه از صلاحيت سازي در رياست جمهوري تا مجلس و شوراهاي شهر و روستا کاملاً مشهود است و نمي توان به سادگي از آن گذشت، هفتم تيرماه اين سه آموزه را هر سال بازخواني مي کند. بصيرت افزايي و ولايت باوري، مقابله با نفوذ، و حذف نيروهاي مومن و حفاظت از مسئوليت هاي کليدي وظيفه امروز فرزندان هفت تير است.
بر حاشيه اين محکمات بايد افکار بلند شهيد مظلوم آيت اله دکتر بهشتي را در ملاء و منظر قوه قضائيه ديد، (قوه مظلومي) که مبنا و شالوده سلامت نظام است. افکار بلند شهيد بهشتي مکمل انديشه هاي ارزشمدارانه تاريخ انقلاب است و بايد مسئولين حداقل (دو واحد شهيد بهشتي) عملاً و در عمل پاس کنند.
