به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: سیدفاضل موسوی نماینده اصلاح طلب دوره هشتم مجلس و فعال سیاسی این جریان معتقد است که سخنان چندی پیش حجاریان درباره وضع امروز روحانی را وی در سال 92 بیان کرده بود ولی کسی اعتنایی نکرد.
موسوی می گوید اشتباه آنجا بود که روحانی به عنوان گزینه نهایی جایگزین عارف شد و امروز هم اصلاح طلبان را اصطلاحا بازی نمی دهد!
این نماینده سابق مجلس معتقد است به زودی مردم فتیله کاری دولت، مجلس و شورای شهر فعلی تهران را پایین می کشند.
بخش های مهمی از این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*برخی از دوستان مثل آقای حجاریان اظهار کرده اند که «جریان اصلاحات پس از 88 پوستش کنده شده است.» حال اصلاحات گری که پوستش کنده شده و با مسائل و مشکلاتی که اطراف خود دارد و یک رئیسجمهوری را هم انتخاب کرده که هیچ وقعی به این جریان و مطالبات آن نمینهد، این اصلاحات بین مردم زنده است اما امیدی و قدرتی برای یک روشنی بخشی به جامعه را ندارد به این دلیل که کارهای نیست.
*اصلاحطلبان تمام ظرفیت و هم و غم خود را برای موفقیت آقای روحانی گذاشتند ایشان یک اپسیلون به جریان اصلاحات کار ندارد! استفاده و بهره خود را برده و حالا مشکلات و نارساییها و ناکارآمدیهای دولت را آرام آرام از کیسه و اعتبار اصلاحات خرج کرده است.
*نه اینکه اصلاحات اعتبار ندارد، بلکه دست بسته است و هیچ اختیار یا موقعیت عملی برای حصول یک عمل اجرایی را ندارد. واقعیت این است که از اعتبار این جریان بی نهایت هزینه شده است، بدون اینکه کسی پاسخگوی پرداخت این هزینه باشد. با حلوا حلوا کردن که دهان شیرین نمیشود؛ اینکه مدام گفتهاند شود اصلاحات زنده است، بله هست اما با چه ویژگیها و توانمندیهایی؟ چه موقعیت و پایگاهی در قدرت دارند؟
*نگاه سیاسیون به مردم و جامعه از بالاست. فقط موقع انتخابات به دنبال مردم هستند که رأی بدهند و شور و هیجان ایجاد کنند و پس از تمام شدن کار، هر کسی دنبال گروه خود میرود. اصلاحطلبان و اصولگرایان هر دو اینگونه هستند و حالا کمی درجه توجه آنها کم و زیاد است!
*شما میتوانید در صحنه حضور داشته باشید اما وقتی از شخصی و جریانی که حمایت میکنید او جور دیگری رفتار میکند، چه کاری باید کرد؟ بارها این را خود بنده گفتهام که آقای روحانی اهل وفا به عهد و وفاداری نبوده و نیست. بهخصوص به جریان اصلاحات وفادار نخواهد ماند. روحانی در 40سال گذشته یک سر سوزن نگاهش به سمت جریان خط امامی (چپهای سابق) نبوده است. ساختار شخصیتی و سیاسی روحانی «چپگریز» بوده است. حتی قبل از انقلاب هم نشست و برخاست وی با آدمهای خاص بوده است. اکنون طوری شده که انگار خدا فقط ایشان را آفریده و همه باید در خدمت آقای روحانی باشند. گویا اصلاحطلبان پیمانکار انتخابات بودند و باید حتما دنبال ایشان راه میافتادند!
*به جرأت میتوانم بگویم که اصلاحطلبان حتی یک بار هم آقای روحانی ننشستند و بگویند که اگر رئیسجمهور شدید این پست و مقام و وزارتخانه و معاونت را به ما بدهید. در حالی که همه جای جهان عرف است که رئیس دولت به جریانات حامی خود سهمی از کابینه بدهد.
*نمیشود همه مسائل را با صراحت بیان کرد و در هر شرایطی حرمت برخی افراد را نگه میداریم اما اگر به لیست شورا نگاه کنید متوجه میشوید که لیست را چه کسانی بستند. شاید بگویند آقای «میم» این کار را کرد اما خود ایشان هم اکنون روی هواست! یعنی نیروی نزدیک به آقای «میم» در دولت، هم اکنون خودش روی هواست. بنده شخصا علاقهمند بودن آقای میم شهردار تهران شود که او هم در بدترین وضعیت مجبور شد کنار بکشد! اما درباره مجلس هم چیدمان به شکل خاصی انجام شد اما بنابراین شد که اتفاقات خاصی افتاد و لیست بسته شد تهش هم این فراکسیون درآمد.
*الان چیدمان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را نگاه کنید یا مثلا بحث پارلمان اصلاحات مطرح میشود. پارلمان یعنی چه؟ یعنی افرادی که دست در قانونگذاری دارند باید وارد آن شوند؛ چه از نظر تحصیلات چه تجربه و چه سابقه. اما ببینید قرار است چه تقسیماتی در این باره صورت بگیرد و چه افرادی را وارد این پارلمان کنند.
*کدام جریان سیاسی کشور برای آینده ایران برنامه دارد و مطالعه و تحقیق کرده است؟ هیچکدام. نه اصولگرایان نه اصلاحطلبان نه اپوزیسیون خارج نشین نه داخلی، هیچکدام برنامهای برای کشور ندارند. متاسفانه همه فقط دنبال اسب آماده و زین کرده هستند تا سوارش شوند!
*در بسیاری از حوزه وضعیت در بدترین شرایط خود قرار دارد اما کَک برخیها نمیگزد. وزرا و مسئولان ما مدام در تلویزیون تریبونها و همایشها لبخند میزنند! این لبخند به معنای سخره گرفتن ملت است و با این کار آخرین امید را از مردم میگیرند... مسئول با وقاحت تمام لبخند میزند و انتظار دست بوسی هم دارند!
*آیا واقعا اصولگرایان اندیشه، ساختار و نیروهای خود را از راه منطقی سازماندهی میکند؟ خیر راه آنها هم خراب کردن این دولت است. اصولگرایان با تخریب اصلاحطلبان و دولت روحانی میخواهند عده را در صحنه نگه دارند.
*آقای حجاریان این مساله «ما اگر میدانستیم از جانب نیروهای تمامیتخواه این همه سنگ پیش پای روحانی خواهد افتاد شاید بهتر بود اساسا عطای انتخابات را به لقایش میبخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمیزدیم» را به تازگی گفتند اما باید قسم بخورم که همین سخنان را ما سال 92 با دوستان مطرح کردیم. گره خورده و بدتر از این هم روی خواهد داد. اما دوستان حاضر نیستند به غیر خودشان حرف دیگران را بشنوند و قبول کنند... ما میدانستیم که روحانی نمیتواند برای کشور کاری انجام دهد. این را من نمیگویم بلکه نقل قولی است از آقای جهانگیری که سال 92 آقای روحانی به جهانگیری گفته بود که جریان اصلاحات چرا قصد حمایت از من را ندارد؟ جهانگیری به روحانی گفته بود: من نمیدانم. بروید از خودشان (گروههای اصلاحطلب) بپرسید! روحانی اصرار کرده بود که پاسخ را جهانگیری بدهد، او هم گفته بود اصلاحطلبان به دو دلیل مایل به حمایت از شما نیستند؛ اول اینکه شما رفتارت غرورآمیز و مردمی نیست! دوم اینکه اصلاحطلب نیستید.
*در جلسهای که اقتصاددانان را دعوت کرده بودند، یکی از اقتصاددانان چند روز بعد به بنده گفت که ایشان در حال نصیحت میهمانان بودند. یعنی به جای اینکه حرف و راهکار و پیشنهادات و انتقادات اقتصاددانان را بشنوند، آنها را نصیحت کرده است! روحیه ایشان اینطور است. ما آقای روحانی را میشناختیم از ما بیشتر آقای حجاریان میشناسند. اما به آقای حجاریان این نقد جدی وارد است که یا از آقای روحانی حرفهایی و مسائلی میدانسته که نگفته است یا اینکه خدای نکرده آقای حجاریان و تحلیلهای ایشان از زمان عقبتر است.
*اصلاحطلبان یا باید پشت کسی میایستادند که برند اصلاحات را میداشت یا هر کس خودش به تنهایی رأی میداد. مثل رئیس دولت اصلاحات که در سال 90 و انتخابات مجلس هشتم در دماوند رأی دادند. اصلاحطلبان با نظام که دشمنی ندارند. نظام، کشور و انقلاب برای همه است و پای کار هستیم.
*آقای عارف به بنده در یک جلسهای گفتند که با اسناد و مدارک ثابت میکنم که رأی من فاصله بسیار زیادی با آقای روحانی دارد.
*در سال 92 اعضای شورای عالی سیاستگذاری جلسه گذاشتند و به نفر اصلی رسیدند و روحانی معرفی شد. ما با عدهای از دوستان به شورای عالی گفتیم که کار شما اشتباه محض است. یا نباید روحانی را انتخاب میکردید یا باید گزینه اصلی عارف میبود. یا اصلا کنار میایستادند و فقط هرکسی رأی خود را میداد. حالا برخی میگویند قالیباف میآمد چنان میشد. میخواهید با آمار ثابت کنم که اوضاع در برخی حوزهها بدتر از دوره احمدینژاد است؟ البته احمدینژاد کارهای فاجعه باری انجام داد. خزانه کشور را خالی کرد، تورم را بالا برد، مشکلات داخلی و بینالمللی زیادی برای کشور ایجاد کرد اما با کار بسیار اشتباه و نابخردانه «پول پاشی» در کشور، مردم را راضی نگه داشته بود.
*آقای روحانی از مردم و اصلاحطلبان عبور کرده است. از مردم عبور کرده زیرا برنامه دقیق و سازماندهی شده اقتصادی و اجرایی برای مدیریت اجرایی کشور ندارد. از اصلاحطلبان عبور کرده زیرا ذرهای از جریان اصلاحات برای مدیریت دولت و کابینه و حوزه اجرایی استفاده نکرده است.
*همین فاصله گرفتن اصلاحطلبان از روحانی باعث خواهد شد که وزرای دولت یکی یکی استیضاح خواهند شد و در نهایت دولت آقای روحانی سقوط خواهد کرد. درباره دولت. اما درباره لیست امید. مردم در آینده به عملکرد این لیست هم انتقاد خواهند داشت و بهطور جدی منتقد مجلس در تمامی حوزهها خواهند شد...آرام آرام فتیله انتقاد مردم از دولت، از مجلس و از شوراها و سایرین، بالا میآید. یعنی کسانی که روحانی را به دولت رساندند و لیستهای امید دادند و رأی آوردند، خواهند دید که باید پاسخگو باشند و مردم فتیله جریانات را پایین خواهند کشید.