دو روز پیش جهان نیوز در گزارشی با عنوان «نهادهای نظارتی به این دستاورد مشکوک دولت ورود کنند/ تأیید گزینش ۵ هزار داوطلب معلمی که در گزینش رد شده بودند!» به موضوع تایید صلاحیت حدود 5 هزار و 400 داوطلب معلمی که در گزینش رد شده بودند پرداخت و از نهادهای نظارتی خواست به این موضوع ورود کنند.
اما روز گذشته وزیر آموزش و پرورش در مصاحبه ای اعلام کرد عدد تایید صلاحیت شده ها افزایش پیدا کرده و به 7 هزار نفر رسیده است! نکته قابل توجه اینجاست که چهرههای بدنام و محکوم امنیتی این موضوع را به عنوان دستاورد برای دولت پزشکیان معرفی می کنند.
کانال ایتا جهان نیوز
در همین باره امروز روزنامه جوان در گزارشی پیرامون این موضوع نوشت: ۱۵ هزار معلمی که نتوانسته بودند صلاحیتهای لازم را کسب کنند، حال، اما در عرض مدتی کوتاه، حداقل نیمی از آنها گزینش شدند، آن هم بدون هیچ توضیح قانعکنندهای! مدیر کل گزینش وزارت آموزش و پرورش مدعی است معلمان رد شده حق اعتراض داشتند و در بررسیهای مجدد توانستهاند صلاحیتهای لازم را کسب کنند، اما چطور ممکن است چیزی حدود ۷ هزار معلم بدون دلیل کافی رد شدهباشند (چراکه با بررسی دوباره صلاحیت آنها محرز شده). بدون شک هیچ کاری بدون عیب و ایراد نیست و عجیب نیست، اگر صلاحیت تعداد کمی از داوطلبان شغل معلمی به شکل نادرستی، از زیر دست بررسیکنندهها در رفته و رد شده باشند، اما تأیید صلاحیت حداقل ۷ هزار معلمی که همین چند ماه پیش رد شده بودند، به هیچ عنوان قانعکننده نیست.
آمار بسیار بالاست و نمیتوان پذیرفت که بررسیکنندگان تا این اندازه اشتباه کرده باشند. همین مسئله باعث ایجاد ابهامات زیادی میشود، اینکه مبادا کمبود معلم مسئولان را برآن داشته باشد تا صلاحیت نیمی از آنها که دست رد به سینهشان زده شدهبود، تأیید شوند. آیا اگر بحث کمبود معلم در میان نبود باز هم تأیید معلمان رد شده انجام میشد یا اینکه آنها باید همچنان خانهنشین میبودند. تردیدی نیست که باید گزینش معلمی به شکل سفت و سختی انجام شود. آنها نه فقط با روح و روان فرزندان ما در ارتباط هستند که قرار است آیندهسازان مملکت را تربیت کنند. پس نباید هیچ مماشاتی در انتخاب آنها داشت و باید بهترینها را برگزید.
صحبت از یک یا دو معلم نیست، حتی ۱۰ نفر یا ۲۰ نفر هم نه! صحبت از ۷ هزار معلمی است که در گزینش رد شدهبودند، اما یک مرتبه در دولت چهاردهم، همهشان تأیید شدند! معلمانی که وظیفه تعلیم و تربیت آیندهسازان این مرز و بوم را بر عهده دارند و باید با حساسیت و دقت بالایی به این شغل وارد شوند، اما معلوم نیست چه اتفاقی افتاده که آقایان تصمیم گرفتند، کلاسهای درس را به معلمان رد شده، بسپارند.
مگر موضوع گزینش معلمان و صلاحیتهای آنها میتواند با آمدن این دولت و آن دولت، تحتتأثیر قرار گیرد و آنهایی که یک روز رد شده بودند، مجدد به کلاسهای درس فرستاده شوند؟! این اقدام، اما عمده کارشناسان تعلیم و تربیت را نگران کردهاست. آنها معتقدند این تصمیم عواقب جبرانناپذیری را به دنبال دارد، چراکه معلمی، شغلی به شدت مهم و حساس است و افراد داوطلب برای ورود به این شغل باید با معیارهای تعیین شده و مشخصی گزینش شوند. بدون شک دود این بیتوجهی نسبت به معیارهای تعیینشده برای گزینش معلمان به چشم دانشآموزان، خانواده و به طور کلی جامعه خواهد رفت.
ضایع شدن حق معلم یا دانشآموز؟!
روز گذشته علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش از تأیید صلاحیت ۷ هزار نفر از کسانی که در گزینش معلمی رد شده بودند، خبر داد. او با بیان اینکه «پرونده گزینش تمام کسانی که به نتیجه گزینش خود معترض بودند، در حال بررسی مجدد است و تاکنون بیش از ۱۵هزار پرونده مورد بررسی قرار گرفته است» اظهار داشت: «از ۱۵هزار پرونده مورد بررسی، تاکنون صلاحیت ۷ هزار نفر تأیید شدهاست و پیشبینی میشود در ادامه بررسیها تعداد تأیید صلاحیتشدهها افزایش یابد.»
کاظمی با تأکید بر اینکه زمینه جذب این افراد در حال فراهم شدن است، ادامه داد: «در حال بررسی هستیم که اگر ردیف استخدامی از قبل وجود داشته باشد، از آن استفاده کنیم و در غیر این صورت در ردیف استخدامی سال آینده این افراد جذب خواهند شد.»
بازنگری در پرونده داوطلبان رد شده در گزینش معلمی در هفته نخستی که علیرضا کاظمی سکان هدایت وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفت، مطرح شد؛ او درباره پذیرفتهشدگان آزمونهای استخدامی معلمان که با مشکل کد ۱۹ روبهرو شدهاند، گفت: «بنا شد طبق ضوابط و قوانین همکاران گزینش به اعتراضها رسیدگی کنند و اطمینان میدهم که پس از بررسی، حقی از کسی ضایع نشود.»
این خوب است که وزارت آموزش و پرورش تمام تلاشش را انجام میدهد تا مبادا حق معلمان ضایع شود، اما آیا به کارگیری معلمانی که چند ماه قبل رد شده بودند، حق دانشآموزان را ضایع نمیکند؟ اگر این معلمان پیشتر نتوانسته بودند صلاحیتهای کافی را کسب کنند، حال چه اتفاقی افتاده که مجوز ورودشان به کلاسهای درس صادر میشود؟!
مسئله کمبود معلم است!
همچنین محمدجعفر قائم پناه، مسئول اداره امور گزینش کشور در یک نشست خبری اعلام کرد: «برای آموزگاری در ۱۴۰۳ در استخدام آموزش و پرورش ۶۳۶هزار نفر شرکت کردند؛ ظرفیت برای جذب ۲۸هزار نفر بودهاست، اما ۷۲ هزار نفر از این میان به آموزش و پرورش معرفی میشوند. در مرحله اول ۲۱ هزار نفر از این میان تأیید و بیش از ۴۴ هزار نفر رد میشوند که عدد قابلتوجهی است.»
مسئول اداره گزینش کشور اظهار داشت: «۶۰ درصد امتیاز کسانی که در این میان تأیید شدهاند از مصاحبه و بقیه آن امتیاز علمی است، در حالی که باید نسبت، عکس این باشد.» او ادامه داد: «در آزمون دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی ظرفیت ۳۲ هزار نفری داشتیم که ۶۶۰ هزار نفر شرکت کردند و ما فقط ۲۸ هزار نفر را قبول کردیم. ۵ هزار نفر ظرفیت دانشگاه را که میتوانستیم از همین دانشگاهها تربیت کنیم، تربیت نکردیم و همین باعث مشکلات جدی در آموزش و پرورش شده و کلاسها بدون معلم ماندهاند تا در نهایت مجبور به استفاده از بازنشستگان شدیم.»
کانال تلگرام جهان نیوز
قائمپناه گفت: «دولت آقای پزشکیان درصدد این است هم مشکل آموزش و پرورش را در این زمینه حل کند و هم یک تجدیدنظر جدی در زمینه گزینش داشته باشد. این به معنای اینکه خدای نکرده ما از افراد ضدانقلاب کسانی را استخدام کنیم، نیست، بلکه از همین مردم خوب و جوانان تحصیلکرده کشور خود استفاده میکنیم.»
دلایل رد صلاحیت در گزینشمعلمان
شنبه هفته گذشته نیز رضا روستایی، مدیر کل گزینش وزارت آموزش و پرورش، درباره وضعیت بررسی پروندههای رد شده در گزینش آزمون استخدامی سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ گفت: «ما بر اساس قانون گزینش و آییننامههای هیئت عالی گزینش عمل میکنیم. برخی داوطلبان آزمون استخدام آموزگار و دبیر (کد ۱۹) و داوطلبان دانشگاه فرهنگیان (کد ۵) که اعتراض خود را به نتیجه گزینش ثبت کردهاند، برای بررسی مجدد در دستور کار قرار دارند.».
اما روستایی در این رابطه به معیارهای گزینش اشاره کرد و گفت: «رد شدن در گزینش دلایل مختلفی دارد که همگی بر اساس قانون و معیارهای خاص و عمومی انتخاب اصلح است. ممکن است فردی به دلیل کسب نکردن امتیاز انتخاب اصلح رد شود. معیارهای انتخاب اصلح شامل این موارد است؛ موضعگیری نسبت به ولایتفقیه، میزان تقید به رعایت پوشش اسلامی، شرکت در نماز جماعت، نماز جمعه، راهپیماییها و انتخابات، فعالیت در بسیج و نهادهای انقلاب، داشتن دوستان مناسب و همچنین فعالیتهای مذهبی.»
مدیر کل گزینش تصریح کرد: «ما موظف به ارزیابی افراد در چارچوب قانون هستیم و هیئت عالی گزینش برای کاهش نارضایتیها همکاری میکند. تلاش ما این است که حقی از هیچ فردی ضایع نشود و تمام پروندهها با دقت بررسی شوند.» سؤالبرانگیز و عجیب است؛ توضیحات مسئول گزینش وزارت آموزش و پرورش برای بررسی مجدد جهت عدم ضایع شدن حق معلمان نمیتواند افکار عمومی را قانع کند. عمده نگرانیها بابت این است که مبادا آقایان جای درست کردن ابرو، چشمش را هم کور کنند.
لزوم گزینش دقیق و پایش مستمر
در همین رابطه ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش گفت: «مگر میشود یک دفعه ۷ هزار معلم به نادرستی رد شده باشند و آنها را در این شغل گزینش کنند. باید دقت کنیم که با تغییر دولتها دچار جوزدگی نشویم! باید در گزینش معلمان ضمن توجه به احراز شایستگیها و صلاحیت از افراط و تفریط پرهیز شود و امانت را به اهلش واگذار کرد.»
او ادامه میدهد: «اگر قرار است تغییری در نحوه گزینش معلمان ایجاد شود، این وظیفه دولت نیست، باید برای آن قانونگذاری شود. ما در منشور دانشگاه فرهنگیان و در سند تحول بنیادین ملاکها و معیارهای گزینش معلمان را به صورت مشخص داریم. معلمان باید صلاحیت اعتقادی، اخلاقی، حرفهای و تخصصی داشته باشند و زمان گزینش آنها این ۴ مورد باید بررسی شود.»
سحرخیز به ضرورت گزینش دقیق و پایش مستمر معلمان اشاره میکند و میگوید: «مقام معظم رهبری در ارتباط با جایگاه، کرامت و صلاحیت شغل معلمی به نکته مهمی اشاره کردند و فرمودند: «شایستگیهای حرفهای معلم و شایستگیهای عمومی معلم هم در طول خدمت باید رصد بشود؛ یعنی صرفاً [رصد]اول کار اهمیت ندارد؛ اول کار اهمیت دارد، لکن ادامه هم اهمیت دارد و راهش این است که ضوابط گزینش کمرنگ نشود؛ خب یک مقداری سختیهایی دارد، گزینشهای در چارچوب ضوابط یک مقدار سخت است، [اما]نگذارند این سختی موجب بشود که این ضوابط کمرنگ بشود.» بنابراین ما باید گزینش و پایش دقیق و مستمر در رابطه با معلمان داشته باشیم. این مورد هم در سند تحول بنیادین آمده و هم در سیاستهای کلی بدان اشاره شدهاست.»
او اظهار میدارد: «تعلیم و تربیت رسمی، موضوعی حساس و بسیار مهم است و معلم در تمام مؤلفههای تعلیم و تربیت نقش اول و به شدت اثرگذاری را دارد. به رغم اینکه ما مدرسه مجازی و آموزش دیجیتال داریم و سایر کمکهای آموزشی جدید نیز در صحنه وارد شدهاند و رقبای جدی معلمان محسوب میشوند، اما با این حال، این معلم است که همچنان در نظام آموزشی کشور حرف اول و آخر را میزند. نه در ایران بلکه در تمام نظامهای آموزشی جهان. حال آیا ایجاب نمیکند این فرد که اینقدر اهمیت دارد و جایگاهش خطیر است در استخدام و جذب او بررسیهای دقیق و لازم صورت بگیرد؟!»