کد مطلب: 20685
پنجشنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۹
عبور روسها از سیاست فرصتطلبانه
اگر روسها(با همراهی ایران و تا حدی چین) بتوانند ماجرای سوریه را مدیریت و ماجرا را به سوی حل سیاسی منازعه سوق دهند؛از آزمونی بزرگ سربلند خارج شدهاند که بر شأن و منزلت جهانی آنها خواهد افزود.
رفتار روسها در ماجرای سوریه،نمونهای کمتر دیده شده از حضور بینالمللی این قدرت جهانی است.مقاومت و ایستادگی مسکو و شخص پوتین در ماجرایی که بیش از دو سال طول کشیده است؛باعث توجه دوبارهای به این کشور و جهت گیری آتی آن در معادلات بینالمللی شده است.در حالی که هر روز از تمایل چینیها برای تقابل جویی با غرب کاسته میشود و آنها ترجیح میدهند به تجارت پرسود خود مشغول باشند؛روسیه رفتاری درخور یک قدرت بزرگ را در پیش گرفته است؛از متحد خود تا آخرین لحظه و با تمام ابزارها حمایت میکند و حاضر نیست عقبنشینی کند.طی 20سال گذشته این رفتار از سوی روسها تنها در ماجرای چچن و نیز ماجرای جنگ علیه گرجستان دیده شده است.
یعنی جایی که حوزه مستقیم مرزهای روسیه تلقی میشود و با حاکمیت ملی این کشور ارتباط دارد. روسها بعد از فروپاشی اتحاد شوروی،در عرصه بینالمللی به رفتارهای کاسبکارانه و عدم تمایل به مقاومت جدی در مقابل رویکردهای تهاجمی ایالات متحده در گسترش حوزه نفوذ خود شناخته میشدند.در دیدگاه ایرانیان نیز نگاه خوبی به روسها وجود ندارد. در تحلیل محتوای سخنان و دیدگاههای کارشناسان و سیاستمداران ایرانی می توان به بدبینی ایرانیان به روسها و میزان پایبندی آنها به حمایت از دوستانشان پی برد.این تحلیل در پی رفتار دو دهه گذشته روسها با ایران به ویژه در ماجرای هسته ای تشدید شده و تصور عمده بر این است که روسها از کشورهای همراه خود بهعنوان یک «کارت بازی»در تعامل خود با غرب و به ویژه آمریکا استفاده میکنند.
بسیار گفته و شنیده میشود که روسها در مقابل خواسته غرب مقاومت میکنند، قیمت بالاتری را مطالبه میکنند و در نهایت کوتاه میآیند، امتیاز خود را میگیرند، عرصه را خالی می کنند و همراهان خود را تنها میگذارند. این تصویر ایرانی گرچه تاحدی اغراق شده ولی با واقعیت سازگار است.روسها در دودهه گذشته کمتر متناسب با پرستیژ یک قدرت بزرگ رفتار کردهاند.رفتاری فرصت طلبانه به ماجراها و رویدادهای جهانی داشتهاند و بیشتر در حد و اندازه های یک قدرت بزرگ سست عنصر بر صحنه حاضر شدهاند که بهرغم بلوف زدن نهایتا عرصه را خالی می کنند و امتیازهایی به دست می آورند.تقریبا نشانهای وجود ندارد که روسیه مبارزه ای بر سر حوزه های غیرمستقیمتر موثر منافع خود را تا حد اعلا پیگیری کرده باشد.از اینرو تصور جهانی این است که هیچ نیرویی قادر به اتکا به روسیه نیست.
رفتار روسها در ماجرای عراق و مهمتر از آن لیبی حد اعلای این سست عنصری را به نمایش گذاشت و به آمریکاییها اجازه داد تا در کار خود پیشروی قابل ملاحظهای داشته باشند. آیا ماجرای سوریه و ایستادگی مسکو بر سر حفظ اسد باید بهعنوان نوعی تجدیدنظر در الگوی رفتار روسها تلقی شود؟در روسیه و میان نخبگان سیاسی آن بحثی جدی درخصوص حدود و صغور و ضرورت های دفاع از سوریه در مقابل هجوم غرب برای راندن روسیه از شامات مطرح است. جمعبندی آن است که سوریه از موقعیتی راهبردی برای حضور جهانی روسیه برخوردار است و باید برای آن هزینه داد.
بی تردید شخص پوتین و وزیر خارجه کارآمد وی،سرگئی لاوروف این فکر را به خوبی نمایندگی میکنند.ولی آنها به خوبی میدانند که مسکو از توانایی متوازنی با آمریکا برای به چالش کشیدن پیشروی غرب برخوردار نیست.بنابراین جانب احتیاط را حفظ میکنند.به نظر میرسد که اگر روسها(با همراهی ایران و تا حدی چین)بتوانند ماجرای سوریه را مدیریت و ماجرا را به سوی حل سیاسی منازعه سوق دهند؛از آزمونی بزرگ سربلند خارج شدهاند که بر شأن و منزلت جهانی آنها خواهد افزود.
منبع:روزنامه تهران امروز/ حجت کاظمی