توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 30143
جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۱
نتیجه پژوهش ۳۸ ساله درباره عاقبت حسادت
پژوهش ۳۸ ساله درباره زنان نشان داد، حسادت، اضطراب، دمدمی‌ مزاج بودن و تمایلات عصبی احتمال بیماری آلزایمر را در زنان دو برابر خواهد کرد.
نتیجه پژوهش ۳۸ ساله درباره عاقبت حسادت
به گزارش خبرگزاری خط نیوز به نقل از دیلی تلگراف، این پژوهش روی ۸۰۰ زن ، دردانشگاه گوتنبرگ سوئد به سرپرستی یوهانسون ، نشان داد در زنانی که در میانسالی حسود، دمدمی مزاج و نگران باشند، احتمال بیماری آلزایمر در آنان در سال‌های پیری دو برابر دیگران خواهد بود.

در شروع این تحقیق، شرکت‌ کنندگان تحت یک سری آزمایشات شخصیتی قرار گرفتند که آنها را بر اساس یک "مقیاس روان‌ رنجوری" ارزیابی کرد و درباره ویژگی‌هایی همچون اضطراب، حس گناه، پریشانی و جامعه پذیری به آنها امتیاز می‌داد.

اصطلاح روان رنجوری (neuroticism ) برای توصیف افرادی به کار می‌رود که به سادگی پریشان می‌شوند و ویژگی‌های شخصیتی همچون نگرانی، حسادت یا دمدمی‌ مزاج بودن دارند و بیشتر از دیگران احتمال دارد که خشم، گناه، حسادت، اضطراب یا افسردگی را از خود بروز دهند.


در آغاز این تحقیق ، متوسط سن زنان ۴۶ سال بود و پس از ۳۸ سال، ۱۹ درصد این زنان به آلزایمر دچار شده‌اند.

این تحقیق نشان داد زنانی که بیشترین میزان روان رنجوری را داشتند و هنگام آزمایش اولیه اضطراب بیشتری داشتند، دو برابر بیشتر از افرادی که اضطراب کمتری داشتند، دچار بیماری آلزایمر می‌شوند.

البته این پژوهش که مقاله آن در ژورنال نورولوژی آنلاین منتشر شده است، هیچ ارتباطی بین ویژگی‌های شخصیتی و ابتلا به زوال عقل در آینده را ثابت نمی‌کند و برخی پژوهشگران نیز می‌گویند افرادی که دمدمی مزاج بوده و رفتار روان‌ رنجوری دارند، احتمال کمتری دارد که شیوه زندگی سالمی داشته باشند و ورزش و رژیم سالم دو راه کلیدی برای حفاظت آنان در مقابل زوال عقل است.

این درحالی است که پژوهش‌های پیشین نشان داده‌ است که روان رنجوری و اضطراب می‌تواند با تغییرات هیپوکامپوس مغز که روی یادگیری، شناخت و حافظه تاثیر می‌گذارد، ارتباط داشته باشد.

پژوهش‌های دیگر نیز ویژگی‌های روان‌ رنجوری را با مقدار افزایش یافته درهم‌ پیچیدگی تارهای عصبی در مغز در ارتباط دانسته‌ اند که یکی از شاخص‌های بیماری آلزایمر است.

بنابراین یوهانسون سرپرست این پژوهش می‌گوید: «بیشتر پژوهش‌های آلزایمر به عواملی همچون آموزش، عوامل خطر‌آفرین برای خون و قلب، تومور مغزی، تاریخچه خانوادگی و ژنتیک اختصاص یافته‌ است و ویژگی‌های شخصیتی ممکن است روی خطر مبتلا شدن افراد به آلزایمر با تاثیر روی رفتار، روش زندگی یا واکنش‌های توام با اضطراب تاثیر بگذراند.»

همچنین در آزمایش‌های شخصیتی، از زنان درباره سطوح اضطراب آنان سوال شد که آیا وضعیت کار، سلامتی یا موقعیت خانوادگی آنان سبب شده است که به مدت دست کم یک ماه احساس اضطراب کنند یا خیر؟

پاسخ‌ها از نمره صفر که در آن زنان هرگز احساس اضطراب نمی‌کردند تا نمره ۵ که در آن، زنان به طور پیوسته در ۵ سال گذشته دچار اضطراب بودند، نمره گذاری می‌شد.

این تحقیق همچنین نشان داد افراد دارای بالاترین نمرات در آزمون‌ روان رنجوری و سطوح بالای اضطراب ، دو برابر افرادی که کمترین نمرات را در این آزمایش‌ها دارند، با خطر ابتلا به آلزایمر مواجه هستند.

دکتر سایمون ریدلی، سرپرست پژوهشکده الزایمر انگلستان می‌گوید: « پژوهش‌های مشاهده‌ ای همانند این پژوهش می‌توانند برای انتخاب روندهای سلامت مهم باشند، اما این نوع تحقیق نمی‌تواند به ما درباره علت و تاثیر آن چیزی بگوید. این پژوهش طولانی مدت شواهد کنونی را درباره این که اضطراب با خطر افزایش یافته الزایمر در ارتباط است، تائید می‌کند، اما تحقیق بیشتر برای درک دلایل این ارتباط و همچنین اثر برخی ویژگی‌های شخصیتی که اینجا برجسته شده‌ اند، مورد نیاز است.»

به گفته وی، در اینجا دلایل خوبی برای هر شخص وجود دارد که سعی کند، اضطراب خود را کاهش دهد، اما این را هم می‌گوید که ازمایش‌های کنترل شده لازم است تا بدانیم که آیا این کار می‌تواند به جلوگیری از ابتلا به الزایمر در مراحل بعدی زندگی کمک کند یا خیر؟.

دکتر کلر والتون، مدیر تحقیقات انجمن آلزایمر می‌گوید: «ما همه لحظاتی با اضطراب داشتیم یا نگران بودیم، اما زنان مضطرب با خواندن این مقاله نباید به این فکر کنند که الزایمر آنها را تهدید می‌کند. این تحقیق نشان نمی‌دهد که روان‌ رنجوری در زنان به تنهایی خطر بیماری آلزایمر را افزایش می دهد، بلکه این تحقیق نشان می‌دهد این است که ویژگی‌های شخصیتی همانند روان‌رنجوری با تجربه اضطراب طولانی در ارتباط است.»

والتون افزود: «این پژوهش جدیدترین مورد از مجموعه شواهدی است که بر مبنای آنها اضطراب طولانی‌ سبب ابتلا به زوال عقل می‌شود، اما ما برای کشف این که آیا ویژگی‌های شخصیتی هم در این میان نقشی ایفا می‌کنند یا خیر، نیاز به تحقیق بیشتری داریم.

وی گفت ، با وجود این که نمی‌توانیم عوامل ایجاد اضطراب هر روزه را کنترل کنیم، اما می‌توانیم راههایی برای غلبه بر آنها ارائه دهیم.

والتون افزود: ما همچنین از پژوهشی پشتیبانی مالی می‌کنیم که دریابیم، چگونه این تحقیق می‌تواند به کاهش خطر زوال عقل کمک کند».


Share/Save/Bookmark