به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نیوز؛ جهت دهی غربزده رسانهها با همه ابزارهای رنگیشان آنها را وادار میکند که در مقابل مشکلات داخلی خود سکوت کرده و عادی برخورد کنند و در مقابل مشکلات ایران و حامیان منطقه ای اش شروع به بمباران رسانهای کنند.
آمریکا
«برای متوقف کردن بمب ایران، ایران را بمباران کنید»! این تنها بخشی از مقاله جان بولتون سیاستمدار جنگ طلب آمریکاست. همان شخصی که در تیر ماه 1396 در نشست گروهک تروریستی منافقین در پاریس گفت نتیجه تصمیم فعلی دولت ترامپ برای بازبینی سیاستهایش در قبال ایران بایستی این باشد که این کشور نتواند پیروزی چهل سالگی انقلابش را جشن بگیرد. او گفت که ایران پس از بازگشت تحریم های آمریکا، تابستان داغی خواهد داشت.
درست یک سال بعد از این جمله بود که با قتل عامدانه و وحشیانه جورج فروید جلوی دوربین و چشم جهانیان احساسات مردم آمریکا نسبت به تحرکات نژادپرستانه نظام آمریکا جریهدار شد و کار به جایی رسید که چندین نفر کشته شدند و اعتراضات به دیواره های کاخ سفید رسید! اعتراضاتی که حتی در رسانههای غرب زده مورد انکار قرار میگرفت. تابلوی «عدالت برای جورج فلوید» جلوی کاخ سفید و در دستان مردم آمریکا به چشم میخورد، مردمی که با استناد به تصاویر رسمی و آمار منتشر شده از تبعیض نژادی و کشتارهای بیرحمانه رنگین پوستان ناراضی هستند. اما چرا اگر «برای جورج فلوید» هشتگ شود نهایتا 1 الی 2 میلیون بازنشر میشود و «برای مهسا امینی» 300 میلیون ؟! رباتهای توئتیری و هشتگسازی از آلبانی، لندن و عربستان سعودی و همه رسانههای ضد ایرانی دست به دست هم دادند تا مهسا امینی با وجود آنکه بر اثر بیماری قبلی و یک حادثه فوت شده را به هشتگی جهانی تبدیل کنند!
شاید اگر تا بهحال از یک جنگ ناعادلانه و تمام عیار در تمامی ابعاد علیه ایران سخن میگفتیم باورش برای برخی سخت بود، اما با مشاهده تهاجمات یکطرفه از هشتگ بازی تا کشته سازی، جای هیچ شکی باقی نمیماند که با یک بازی ناعادلانه و مستمر روبرو هستیم که طرفی ایران و ایرانی و طرفی دشمنی و ویرانی قرار دارد.
چندی پیش، جان بولتون با شبکه بیبیسی فارسی مصاحبه کرده و علی رغم مخالفت گزارشکر برنامه ابراز کرد که مردم ایران برای مقابله با نظام ایران مسلحه شدند! شخصی که تا دیروز پیشنهاد بمباران و نابودی ایرانیان را میداد، امروز حامی مسلحه شدن آشوبگران و محول کردن این وظیفه به آنهاست.
البته دولت کنونی آمریکا که در واقع ادامه همان دولت اوباما با بالاترین دوره میزان تحریم ایران است، همین روند را در نظر دارد. بایدن با تپق های کلامیاش در جلسهای به جای آنکه بگوید ایرانیان خود را آزاد خواهند کرد گفت ما آنها را آزاد میکنیم؛ شاید منظورش از آزادی همان به آشوب کشاندن افکارعمومی و تجزیه ایران است.
همه این اظهارات و عملیاتهای بهظاهر خیرخواهانه در حالی است که آمریکا و نیروهای نظامیاش یکی از عوامل اصلی به خطر انداختن کشورهای منطقه هستند و همچنان به دخالتهای بیجای خود ادامه میدهند. بعد از بازدید بایدن از اوکراین، مجلس آمریکا کمکهای میلیاردی به اوکراین را آغاز کرد در حالی که به گزارش خودشان نیمی از مردم آمریکا قادر به تامین معیشت خود نیستند! اما رسانههای زور و تزویر، اوکراین را نماد مظلومیت کرده و برجسته میکنند و ظلم آشکار آمریکا علیه عراق، سوریه، افغانستان و حتی مردم آمریکا را سانسور میکنند.
فرانسه
«رئیس جمهور آمریکا میگوید از وقتی که من آمدهام، هر جمعه در ایران راهپیمایی علیه نظام برگزار میشود باید به این فرد گفت، "اولاً روز جمعه نیست بلکه شنبه است و ثانیاً تهران نیست بلکه پاریس است."»، این بخشی از سخنان رهبر انقلاب در سال 98 است؛ زمانی که ترامپ تلاش میکرد با فضاسازی رسانهای، فضای اجتماعی در ایران را برای آشوب و گسترش ایده «تابستان داغ» آماده کند.
در سال 2018 بود که جنبش جلیقه زردها در اعتراض به افزایش قیمت سوخت و مالیاتها به وجود آمد. بعدها اعتراضات به سیاستهای کلی امانوئل مکرون سوق پیدا کرد و معترضان خواستار استعفای وی شدند. به گفته روزنامههای فرانسوی، جلیقه زردها، حکومت را در مقابل نوعی از بحران قرار دادهاند که در فرانسه سابقه تاریخی ندارد. این جنبش اعتراضی توانست سازمان دهی تظاهرات 290 هزار نفری 17 نوامبر را علیه نظام فرانسه رقم بزند. از اتفاقات آنروزهای فرانسه حدود 5 سال میگذر و مکرون که در ناآرامیهای داخلی ایران همیشه نقش آشوب طلبانه بازی میکرد، این بار نیز در گوشه ای از جلسات خود مسیح علینژاد «مزدور ضدایرانی» را به حضور میپذیرد! مکرون که ایرانیان را تشویق به آشوب میکند این روزها بار دیگر درگیر ضد و خورد با معترضان داخلی فرانسه شده است.
اما مساله اینجاست که بازنمایی از دو کشور ایران و فرانسه در رسانه ها بسیار متفاوت است به گونهای که شاید برخی از ایرانیان باورشان نشود کشوری مانند فرانسه را در خون و آتش ببیند.
سایتهای خبری مانند یورو نیوز و اینترنشنال تفاوت فاحشی در پوشش اخبار مواجهه پلیس فرانسه و ایران به کار میبندند، به طوری که ناآرامی در فرانسه را «اعترض معترضان» و برخورد خشونت بار پلیس را «ضد و خورد» مینامند در صورتی که از ابتدای اتفاقات در ایران از اصطلاحات «اعتراضات سراسری» و «سرکوب پلیس» استفاده میکرده و میکند. جالب است بدانید که اعتراضات اخیر در پاریس تنها در 48 ساعت اولیه 200 بازداشتی و 6 کشته داشته است، اما آنچه که برای ما منعکس و برجسته میشود وضعیت آشفته ایران و حامیان ایران است!
آیا فرانسه هم شبکه های اجتماعی و سلبریتیهایی داشته است که علیه تبعیض نژادی یا وضعیت اقتصادی خودشان نقد کند؟ آیا فوتبالیستی از فرانسه به کشوری پناهنده میشود تا علیه سیستم فرانسه آزادنه گندهگویی کند و مورد حمایت قرار بگیرد؟ آیا حقوق زن در فریاد زنانی که در سال 2018 و یا حالا زیر دست و پای پلیس فرانسه کتک میخورند نیز شنیده میشود؟
انگلیس
ریشی سوناک، نخست وزیر تازه کار انگلستان نیز در آذر ماه 1400 برای آنکه از غافله دروریی جانماند در واکنش به ناآرامیها در ایران گفت: «اوضاع در ایران پیچیده شده است. معترضان ایرانی همچنان تظاهرات میکنند و سرکوب میشوند. زنان ایرانی با ایستادن در مقابل دینسالاری، شجاعت بیحد و حصری از خود به نمایش گذاشتهاند.»
اما یک هفته بیشتر نگذشت که با مشاهده ناآرامیها در انگلستان توئیت زد: «اصلا پذیرفتنی نیست که زندگی مردم با تظاهرات «اقلیتی خودخواه!» مختل شود؛ امروز با فرماندهان پلیس ملاقات کردم تا به آنها بگویم که از حمایت کامل من برای سرکوب اعتراضات غیرقانونی برخوردارند.»
زمستان سخت انگلستان را بیش از هر جای دیگر درگیر کرده است و این کشور باید با بحرانهای زیادی دست و پنجه نرم کند، اما هنوز جنگ رسانهای را رها نکرده است و اولین هدف خود را ایران قرار داده است.
جهت دهی غربزده رسانهها با همه ابزارهای رنگیشان آنها را وادار میکند که در مقابل مشکلات داخلی خود سکوت کرده و عادی برخورد کنند و در مقابل مشکلات ایران و حامیان منطقه ای اش شروع به بمباران رسانهای کنند.
تا جایی که دیکتاتوری رسانهای آمریکا تیک تاک را از ترس نفوذ اطلاعاتی شرق در غرب ممنوع میکند یا خبر جنازه یخزده بیخانمان در بوفالو "نیویورک" و کشته شدن بیش از 50 نفر آمریکایی از سرما در انبوهی از اخبار ضد آسیایی گم میشود! باید در مقابل مارپیچ سکوت جریان داخلی و خارجی غرب زده ایستاد و روایتگر روزهای سختی بود که تفکرات استعمارگرایانه بر سر غرب آورده است.