توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 60671
يکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۹
درباره دومین جلسه رسیدگی به اتهام «محمدرضا خاتمی»
دادگاه بالاخره یقه فتنه‌گران را گرفت/ مدعیان اصلاحات به هذیان‌گویی افتادند/
امثال محمدرضا خاتمی و برادر وی و سران دیگر فتنه و هر آن کس که با ادعای دروغ تقلب، زمینه‌ساز آشوب، قتل انسان‌های بی‌گناه و خسارت به کشور شدند و دست‌شان در این جنایات آلوده است، باید اکنون در حال گذراندن محکومیت‌های سنگین و پاسخ به اعمال مجرمانه خود می‌بودند
دادگاه بالاخره یقه فتنه‌گران را گرفت/ مدعیان اصلاحات به هذیان‌گویی افتادند/
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: جریان اصلاح‌طلب در انتخابات سال 88 مدعی تقلب شد؛ اما پس از آنکه بعدها فرصت حضور مجدد در عرصه سیاسی را یافت، از ادعای سابق دست کشید و با لفاظی دست‌به‌دامان اصطلاح غریب «تدلیس سیستماتیک» شد. حالا دوباره یکی از سرشاخه‌های این جریان، یعنی محمدرضا خاتمی، دوباره هوای طرح مجدد موهومات خود را کرده است.

رضا خاتمی، برادر حجت‌الاسلام خاتمی، رییس دولت اصلاحات، سال گذشته در گفت‌وگو با یکی از برنامه‌های اینترنتی گفت: در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری، هشت‌میلیون رأی تقلب شده است. این اظهارات پس از گذشت یک دهه از آن انتخابات عجیب می‌نمود، از این منظر که چهره‌های شهیر اصلاح‌طلب بارها شهادت داده بودند در آن انتخابات، نه تقلب، بلکه تخلفاتی در برخی حوزه‌ها شده است.

محمد خاتمی: تقلب نشده است
به گزارش صبح نو، حجت‌الاسلام خاتمی، رییس دولت اصلاحات، سال 91 در نشستی با برخی جوانان اصلاح‌طلب که فایل صوتی آن در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها منتشر شد، تأکید کرد در انتخابات 88، تقلبی نشده است. وی گفت: «من نمی‌گویم تقلب شده است». البته، این فقط محمد خاتمی نبوده که در این سال‌ها، مسأله تقلب در انتخابات را رد کرده و چهره‌های دیگری نظیر مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان و فائزه هاشمی بارها‌وبارها موضوع تقلب را رد کرده‌اند.

آغاز دور جدید اتهامات
با وجود اعترافات عینی چهره‌های اصلاح‌طلب در رد ادعای تقلب، سال گذشته محمدرضا خاتمی، نایب‌رییس مجلس ششم، باردیگر دور تازه‌ای از ادعاسازی علیه نهادهای قانونی و مشروع نظام را شروع کرد. او در گفت‌وگویی صراحتا از وقوع هشت‌‌میلیون تقلب سخن گفت: «در ستاد انتخاباتی وزارت کشور، تقلب و هشت‌میلیون رأی به صندوق‌ها اضافه شده است». آقای عباس جعفری‌دولت‌آبادی، دادستان وقت تهران، آذر97 در اظهاراتی با اشاره به دعاوی خاتمی بیان کرد: «اخیرا آقایی گفته بود در انتخابات سال ۱۳۸۸، هشت‌میلیون رأی تقلب شد و وقتی دادسرا او را احضار کرد و از او سوال شد که چه مدرکی دارید، به اظهارات زید و عمرو استناد می‌کرد؛ بنابراین، این فرد تحت‌تعقیب قرار گرفته و پرونده اتهامی در شُرُف صدور کیفرخواست است».

آغاز برگزاری دادگاه‌ها
پس‌ازاین، دادگاه‌های رضا خاتمی برای بررسی ادعاهای او تشکیل شد. جلسه اول 10اردیبهشت سال جاری به‌صورت علنی برگزار شد. دومین جلسه نیز روز گذشته 11خرداد با حضور اهالی رسانه برگزار شد. در جلسه روز گذشته، چهره‌های اصلاح‌طلب مانند آذر منصوری، مصطفی تاجزاده و علی شکوری‌راد، رضا خاتمی را همراهی کردند. حضور این افراد نشان از این داشت که ادعاهای خاتمی نوعی طرح موضوع از سوی کل جریان اصلاح‌طلب و باقی‌ماندن آن‌ها روی مواضع 10 سال قبل‌شان است.

با وجود علنی‌بودن دادگاه، رسانه‌ها با حکم رییس دادگاه از انتشار جزئیات جلسه معذور بودند. باوجوداین، پس از پایان جلسه، رضا خاتمی به میان خبرنگاران آمد و اظهارات جالبی مطرح کرد. با اینکه خاتمی سابقا گفته بود در انتخابات هشت‌میلیون رأی تقلب شده، در جمع خبرنگاران اعلام کرد اساسا برایش عدد مهم نیست. این فعال اصلاح‌طلب گفت: «عددی که من به آن رسیده‌ام، بین هفت‌میلیون و خرده‌ای تا هشت‌میلیون است و باید بگویم برای من با وجود اینکه عددم را ثابت می‌کنم، عدد مهم نیست؛ بلکه این مهم است که نشان دهم در این انتخابات چقدر جفا هم به مردم و هم به جمهوری اسلامی شده است». او ضمنا در اظهاراتی جالب‌تر گفت: «اگر دومیلیون تقلب هم ثابت شود، موضوع سالم‌نبودن انتخابات سال ۸۸ اثبات شده است».

تکیه بر باد
اینکه خاتمی صراحتا می‌گوید عدد برایش مهم نیست، از ذهن آشفته او و همپالگی‌هایش در بیان ادعاهای خود مبنی بر تقلب حکایت می‌کند. این در حالی است که هر فردی در اجتماع، برای دقیقه‌دقیقه ادعاهای خود باید در پیشگاه دستگاه قضا استدلال اقامه کند؛ در‌غیر این‌صورت، نظم و ترتیب مناسبات اجتماعی به‌هم می‌ریزد و با این وضعیت هرکسی از راه برسد، می‌تواند بدون برهان و دلیل اقناع‌کننده، حیثیت و آبروی دیگری را به بازی بگیرد.

چرا 10 سال بعد؟
نکته مهم دیگری که باید مطرح شود، این است که با وجود تکذیب تقلب از سوی برادر رضا خاتمی، یعنی آقای محمد خاتمی، طرح مجدد مسأله تقلب آن‌هم 10 سال بعد از انتخابات 88، اساسا چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ اگر رضا خاتمی بنا به اظهارات خودش، دلایل کافی برای تقلب دارد و دستش به‌هیچ‌وجه خالی نیست؛ چرا در تمام این 10 سال، آن‌ها را رسانه‌ای نکرده است؟ آیا اسناد و مدارک او به‌حدی نبوده که بتواند برادرش را اقناع و مجاب کند؟

چرا گزارشی از تقلب ارائه نشد؟
در همه انتخابات‌های ریاست‌جمهوری، معتمدان نامزدها از پایین‌ترین سطوح (افراد فعال در ستاد انتخاباتی) تا بالاترین سطوح، سر صندوق‌ها حضور دارند و اگر تخلفی شود، عینا به نامزد متبوع خود گزارش می‌دهند. باوجوداین، چرا در تمام این 10 سال حتی یک نفر از افراد معتمد آقایان موسوی و کروبی، گزارشی دال بر وقوع تقلب آن‌هم در مقیاس هشت‌میلیون رأی منتشر و علنی نکرده‌اند؟

دوباره قشون‌کشی؟
از همه این‌ها گذشته، سوال مهم‌تر این است که چرا آقایان موسوی و کروبی مانند آقای محسن رضایی که او نیز به روند انتخابات معترض بود، برای پیگیری مدعیات خود، به ابزارهای قانونی متوسل نشدند و با ابتذال و هوچی‌گری، هواداران‌شان را به حضور پرخاشگرانه در خیابان‌ها ترغیب کردند؟ تجربه چنین رفتارهای غیردموکراتیک نامزدهای موردحمایت اصلاح‌طلبان، آیا نمی‌تواند ما را به این نتیجه مستقیم برساند که درصورت اعلام حکم دادگاه علیه رضا خاتمی، دوباره باید تحریک هواداران به قشون‌کشی خیابانی را شاهد باشیم؟

محرومیت از حضور در سپهر سیاسی
جریان اصلاح‌طلب پس از سال 88، به‌موجب طرح ادعاهای واهی ازجمله تقلب، علیه ساختارهای قانونی کشور مورد تعقیب کیفری و قضایی قرار گرفت؛ اما پس از چهار سال، باردیگر در عرصه سیاسی ایران ظاهر شد و با حمایت از دکترروحانی، بازگشت به ساختارهای رسمی را آغاز کرد. شاید اگر چنین تجربه‌ای در دیگر کشورها رخ می‌داد، مدعیان تقلب مادام‌العمر از تنفس در سپهر سیاسی محروم می‌شدند. این در حالی است که مدعیان تقلب در ایران پس از مدت کوتاهی تحملِ محکومیت‌های مرسوم، فرصت حضور در انتخابات و جنگیدن بر سر تصاحب منزلت سیاسی را پیدا کردند. حال پس از گذشت 10‌ سال از آن انتخابات و با وجود انعطاف نظام درقبال مدعیان، چرا چهره‌ای از چهره‌های اصلاح‌طلب مجددا بر صفیر تقلب می‌دمد و دیگرانی نیز در حمایت از او صف می‌کشند؟

اینکه جریان اصلاحات نتوانسته در سال‌های پس از انتخابات 88، به مفهوم مشترکی برای توصیف آنچه در انتخابات آن سال گذشته برسد، خود دلیل واضحی از پوچی و پوکی هیمنه ادعاهای طرح‌شده ایشان است. 13میلیونی، تقلب هشت‌میلیونی، تخلفات گسترده، «تدلیس سیستماتیک» و... تنها بخش ناچیزی از مفهوم‌ورزی‌هایی بوده که اصلاح‌طلبان در این سال‌ها برای توصیف ماوقع انتخابات دهم ریاست‌جمهوری عاجزانه به آن دست یازیده‌اند. آخرین سوال اینکه آیا ناتوانی اصلاح‌طلبان در اثبات ادعای تقلب، نمی‌تواند بهترین ادله برای نظام به‌منظور محروم‌کردن آن‌ها از حضور در اتمسفر رسمی سیاسی باشد؟ وجدان‌های بیدار قضاوت کنند.

نگاه متعجب مردم به هذیان‌گویی مدعیان اصلاحات
در همین حال کیهان نیز نوشت: به راستی مردم از خود چه می‌پرسند وقتی این مواضع ملون و متناقض را از سوی سران اصلاحات می‌بینند و می‌شنوند؟ آیا از خود نمی‌پرسند این تقلب چطور ادعایی و با چه اهدافی است که یک روز سران و فعالان فتنه در آتش آن می‌دمند، یک روز آن را رد می‌کنند یا اسم رمز آشوب می‌خوانند و یک روز دیگر فردی که گویا تازه از خواب بیدار شده است دوباره ادعای تقلب می‌کند؟ آیا واکنش مردم به این هجم از هذیان‌گویی و مواضع پریشان غیر از فاصله گرفتن و انزجار است؟

حضور در انتخابات، سند رد تقلب
جا دارد جناب محمدرضا خاتمی پاسخ دهند که اگر ادعای تقلب درست بود چرا مردم هر بار در انتخابات‌های پس از سال 88 با شکوه هرچه تمام‌تر و با اعتماد به نظام خود در انتخابات شرکت کرده‌اند؟ اگر ادعای تقلب درست بود چرا برادر ایشان هر بار با ارائه لیست انتخاباتی عملا با تأیید خود مردم را به شرکت در انتخابات دعوت می‌کند؟

امثال محمدرضا خاتمی و برادر وی و سران دیگر فتنه و هر آن کس که با ادعای دروغ تقلب، زمینه‌ساز آشوب، قتل انسان‌های بی‌گناه و خسارت به کشور شدند و دست‌شان در این جنایات آلوده است، باید اکنون در حال گذراندن محکومیت‌های سنگین و پاسخ به اعمال مجرمانه خود می‌بودند و حال که با رأفت و مصلحت‌اندیشی نظام اسلامی که پنجه در صورت آن کشیده بودند از مجازات و مکافات عمل خود جان سالم به در برده‌اند، نباید با تکرار یک دروغ نخ نما شده، بیش از این در توهم و هذیان دست و پا بزنند.

چه کسی پاسخگوی مردم است؟
راستی مردم یک سؤال دیگر نیز دارند و آن اینکه افرادی که با حمایت و تأیید این مدعیان و به قول خودشان بدون تقلب! کرسی‌های مسئولیت را برعهده گرفته‌اند چه در کارنامه خود دارند و آیا حالا که موقع پاسخ به عملکرد اصلاح‌طلبان در رای آوردن این افراد و مطالبه و بازخواست مردم رسیده است ادعای بی‌پایه تقلب در انتخابات 10 سال قبل نوعی رد گم‌کنی و غبارآلود کردن فضا نیست؟!

ذکر این نکته نیز ضروریست که دستگاه قضا وظیفه دارد با برخورد قاطع با این مدعیان که گویا از چشم‌پوشی بر عملکرد و مواضع نادرستشان عبرت کافی نگرفته و همچنان سوءاستفاده می‌کنند، وظیفه خود در دفاع از نظام و انقلاب اسلامی را به‌طور کامل ایفا نماید.
Share/Save/Bookmark