"و حالا پس از گذشت ۶ مقطع تاریخی که ناکامیهای انتخاباتی هاشمی و خاتمی را در خود ثبت کرده است, بار دیگر نام این دو به عنوان کاندیداهای احتمالی اردوگاه اصلاحات مطرح شده است."
نسخه قابل چاپ
خط نیوز : این روزها کمتر رسانه و چهره اصلاحطلبی را میشود پیدا کرد که از اکبر هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی به عنوان رأیآورترین و خوشاقبالترین کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم یاد نکند.
از نظر آنها، هاشمی و خاتمی از بیشترین پایگاه رأی اجتماعی و اقبال عمومی و مردمی برخوردار هستند و اگر در انتخابات ۹۲ کاندیدا شوند، هیچ کاندیدای دیگری را یارای رقابت با این دو نخواهد بود.
این پروپاگاندای تاحدودی گسترده اصلاحطلبان سعی دارد این گزاره را القا کند که اکثریت جامعه رأیدهندگان ایران خواهان کاندیداتوری هاشمی و خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو هستند و تمام و کمال آمادهاند در روز جمعه ۲۴ خرداد سال ۹۱ آرای خود را به نام این دو به صندوقهای رأی بریزند.
این گزاره به اشکال و طرق مختلف در قالب یادداشتها, مقالات, مصاحبهها, گزارشها، پروندههای ویژه و ویژهنامههای نوروزی متعدد در رسانهها و روزنامههای وابسته به طیف اصلاحطلبان منتشر و به مخاطب القا میشود؛ گزارهای که البته نگاهی گذرا به انتخابات برگزار شده در طول سالیان گذشته درستی یا نادرستی آنرا به وضوح مشخص میکند.
این نوشتار به بازخوانی ۶ شکست انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در ۶ مقطع تاریخی میپردازد؛ مقاطعی که این دو چهره برجسته اردوگاه اصلاحات به صورت مستقیم و غیرمستقیم به عنوان بازنده و ناکام بزرگ و اصلی از میدان رقابتهای انتخاباتی بیرون آمدند.
۱- دوم خرداد سال ۷۶
بهار سال ۷۶ از راه رسیده و تلاش اطرافیان و نزدیکان آیتالله هاشمیرفسنجانی برای مادامالعمر کردن دوره ریاستجمهوری وی که در دوره دوم ریاستجمهوریاش با کاهش ۳۰ درصدی آرای مردمی خود مواجه شده بود، بینیتجه مانده است.
رقابت اصلی در هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری میان دو جناح اصلی کشور یعنی راست و چپ شکل گرفته و علیاکبر ناطقنوری و سیدمحمد خاتمی دو قطب اصلی انتخابات را تشکیل دادهاند.
جناح چپ که خاتمی را روانه میدان رقابت کرده است, همزمان با دولت سازندگی خود را منتقد شماره یک رفتارها و سیاستهای هاشمی رفسنجانی نشان داده و این مشی را در ماههای منتهی به انتخابات دوم خرداد ادامه داده و انتقادات خود را تشدید و تقویت کرده است.
در مقابل ناطقنوری از سوی سیاسیون, رسانهها و افکار عمومی به عنوان کاندیدای مدنظر و مورد حمایت رئیس دولت سازندگی شناخته و تلقی شده و خود نیز تأکید میکند که در صورت انتخاب به عنوان رئیسجمهور, راه دولت سازندگی یعنی دولت هاشمی را ادامه خواهد داد.
سرانجام در روز جمعه دوم خرداد ۱۳۷۶ مردم به فردی رأی میدهند که خود را نقطه مقابل و منتقد و معترض به آیتالله هاشمیرفسنجانی به جامعه معرفی کرده است و این میشود اولین شکست و ناکامی انتخاباتی برای آیتالله سیاستمدار.
۲- ۲۹ بهمن سال ۷۸
مجلس پنجم آخرین ماههای عمر خود را سپری میکرد که انتخابات مجلس ششم در تاریخ ۲۹ بهمنماه سال ۱۳۷۸ برگزار شد.
آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی که بیش از ۲ سال از جایگاه قدرت به دور بود, عزم بازگشت به قدرت کرد اما این بار برای تکیه زدن دوباره بر صندلی ریاست مجلس شورای اسلامی.
او از حوزه تهران کاندیدا شد و سرلیست کاندیداهای جناح راست قرار گرفت. با این حال در اقدامی قابل پیشبینی هاشمی رفسنجانی فقط توانست به عنوان آخرین نفر از تهران اجازه ورود به مجلس را پیدا کند. همین مسئله و مزید بر آن نگرانی او از اینکه نتواند آرای نمایندگان مجلس را برای نشستن در جایگاه ریاست مجلس با خود همراه کند, سبب شد که هاشمی پیش از تشکیل و افتتاح مجلس ششم انصراف دهد و عطای مجلس را به لقایش ببخشد.
این دومین باری بود که رئیس دولت سازندگی به عنوان بازنده از زمین بازی انتخابات خارج میشد.
۳- ۲۷ خرداد سال ۸۴
چیزی از عمر ۸ ساله دولت اصلاحات باقی نمانده بود اما خاتمی و اصلاحطلبان در فکر تداوم این دولت بودند. مصطفی معین وزیر علوم دولت خاتمی با حمایت اکثریت اصلاحطلبان پا به عرصه انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری گذاشت.
پوسترهای تبلیغاتی معین که در آن تصویر وی در کنار تصویر بزرگ خاتمی گنجانده شده بود, استان به استان, شهر به شهر و روستا به روستا توزیع شد. روی برخی از این پوسترها جمله بزرگ "خاتمی: معین باید بیاید" نقش بسته بود.
سیدمحمد خاتمی نیز در برخی سخنرانیها و اعلام مواضع خود رسماً و علناً از وزیر دولت خود حمایت کرد؛ حمایتی که مورد اعتراض مهدی کروبی که او هم کاندیدا شده بود قرار گرفت.
این اعتراض اما نتیجه نداد و در نهایت معین به عنوان گزینه اصلی و نهایی و مورد حمایت صددرصدی خاتمی خود را در معرض آرای مردمی قرار داد با این حال او طرفی نبست و به جایگاهی بهتر از پنجم دست نیافت.
با این وجود افکار عمومی بیش از آنکه معین را ناکام بداند, خاتمی را شکستخورده این انتخابات دانست.
۴- سوم تیر سال ۸۴
اکبر هاشمیرفسنجانی و محمود احمدینژاد به مرحله دوم انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری راه یافتهاند. اکثریت اصلاحطلبان و نیز طیف راست سنتی تمامقد از رئیس جمهور پیشین حمایت کردهاند. خاتمی هم به جمع حامیان هاشمی پیوسته است.
این بار نیز هاشمی رفسنجانی نتیجهای جز شکست عایدش نشد و باز هم ناکامی انتخاباتی دیگری برای او رقم زده شد.
۵- ۲۴ اسفند سال ۸۶
نفسهای سال ۱۳۸۶ به شماره افتاده بود و مردم علاوه بر انتخاب اجناس مورد نیاز خود برای شب عید و سال جدید, باید نمایندگان خود برای مجلس جدید را هم انتخاب میکردند.
اصلاحطلبان یک پای این انتخابات یعنی انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بودند. لیستی شامل چهرههای مطرح و برجسته جریان اصلاحات ازجمله حجتالاسلام مجید انصاری، نجفقلی حبیبی، اسحاق جهانگیری، الیاس حضرتی، سهیلا جلودارزاده, الهه راستگو و ... روانه بازار داغ تبلیغاتی انتخاباتی شد.
اصلاحطلبان عنوان این لیست را "یاران خاتمی" برگزیدند و در پوسترهای تبلیغاتی خود، تصاویر بزرگ خاتمی را در کنار اسامی کاندیداهای خود و آرمهای جبهه منحله مشارکت و ائتلاف اصلاحطلبان گنجاندند و با فونت بزرگ در صدر لیست نوشتند: "به یاران خاتمی رأی میدهیم".
سیدمحمد خاتمی هم رسماً اعلام کرد که از این لیست حمایت میکند اما از اسامی این لیست فقط تعداد اندکی توانستند با رأی مردم جواز حضور در مجلس را کسب کنند.
این دومین شکست انتخاباتی بود که در کارنامه سیاسی شخص محمد خاتمی ثبت میشد؛ شکستی که موجب شد اصلاحطلبان در دور دوم انتخابات مجلس هشتم بیخیال استفاده از اسم و رسم و عکس خاتمی در تبلیغات انتخاباتی خود شوند.
۶- ۲۲ خرداد سال ۸۸
انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ حال و هوای پُرشورتری نسبت به انتخابات گذشته داشت. چند ماه قبل از برگزاری انتخابات بود که محمد خاتمی با فشار اصلاحطلبان مانند کارگزاران، جبهه مشارکت، مجمع روحانیّون، سازمان مجاهدین و... اعلام کاندیداتوری کرد. با این حال جمله "یا من میآیم یا میرحسین" مدام از زبان خاتمی شنیده میشد.
ستادهای انتخاباتی متعدد خاتمی در سراسر کشور فعال شده بودند که به یکباره میرحسین موسوی اعلام کرد که کاندیدای انتخابات دهم میشود.
طبق قول و قرارها و توافقات قبلی و همان جمله معروف و بارها تکرار شده رئیس دولت اصلاحات, خاتمی به نفع موسوی کنارهگیری کرد و وعده داد ستادهای انتخاباتی خود را در اختیار میرحسین موسوی قرار میدهد؛ وعدهای که بلافاصله عملی شد و این ستادها تمام توان و زمان خود را صرف تبلیغ برای موسوی کردند.
از سوی خاتمی اعلام میشود که وی شهر به شهر سفر کرده و در تبلیغ میرحسین موسوی سخنرانی میکند. این اتفاق رخ میدهد و علاوه بر آن پوسترهای تبلیغاتی کاندیدای اصلی اصلاحطلبان با تصاویر خاتمی به سراسر کشور ارسال میشود.
میتینگ انتخاباتی هواداران موسوی نیز با سخنرانی خاتمی و فائزه هاشمی رفسنجانی در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی تهران برگزار میشود.
انتخابات کاملاً دوقطبی شده است. یک قطب احمدینژاد با حمایت اصولگرایان است و قطب دیگر موسوی با حمایت اصلاحطلبان و خاتمی و البته شخص آیتالله هاشمیرفسنجانی.
آیتالله آشکارا حامی میرحسین شده و برخی از فرزندان خود را هم روانه ستادهای انتخاباتی وی کرده است.
سرانجام جمعه ۲۲ خردادماه فرامیرسد و مهندس اصلاحات با فاصله حدود ۱۱ میلیون رأی, عرصه را به رقیب واگذار میکند و این بار شکستی مشترک برای هاشمی و خاتمی رقم میخورد.
۷- ۲۴ خرداد سال ۹۲؟!
و حالا پس از گذشت این ۶ مقطع تاریخی که ناکامیهای انتخاباتی این دو چهره را در خود ثبت کرده است, بار دیگر نام هاشمی و خاتمی به عنوان کاندیداهای احتمالی اردوگاه اصلاحات مطرح شده است؛ احتمالی که باید منتظر ماند و دید در صورت تبدیل به واقعیت, چه سرنوشتی را برای این دو لیدر اصلاحطلبان رقم خواهد زد؟!
خبرگزاری تسنیم ـــــــــــ سیدمحسن میرشمسی