به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: کاخ سفید روز دوشنبه در بیانیهای اعلام کرد معافیت مشتریان نفت ایران از اجرای تحریمهای یکجانبه آمریکا که کمتر از دو هفته دیگر به پایان میرسد، تمدید نخواهد شد.کشورهای عمده خریدار نفت از ایران، مثل چین، هند و ترکیه و حتی کره جنوبی به این موضوع واکنش نشان دادند.
جنگ شوانگ سخنگوی وزارت امور خارجه چین درباره عدم تمدید معافیت تحریمی نفت ایران توسط آمریکا اعلام کرد که کشورش با این اقدام مخالف است.سخنگوی وزارت امور خارجه چین در این خصوص گفت: همکاریهای ما با ایران بر اساس قانون است.
در همین حال، وزارت خارجه کره جنوبی در بیانیهای اعلام کرد: دولت کره جنوبی در همه سطوح در حال مذاکره با ایالات متحده برای تمدید معافیتها بوده است و تلاشهای خود را در این زمینه تا ضربالاجل دوم (12 اریبهشت ماه) ادامه میدهد.
از سوی دیگر، یک منبع آگاه به مذاکرات آمریکا و هند نیز اعلام کرد: هند معتقد است آمریکا باید مدتی اجازه خرید نفت از ایران را بدهد زیرا قرار نبود خرید نفت به یکباره قطع شود. به گفته این مقام آگاه، مقامات آمریکا مجبور به حفظ همپیمانان و شرکای اصلیشان هستند.
روز جمعه وزیر اقتصاد و تجارت دولت ژاپن به صراحت اعلام کرد: «ژاپن همچنان متعهد به اجتناب از تاثیرات مضر تحریمهای آمریکا علیه ایران است، زیرا این کشور نفتی جایگاه مهمی در امنیت عرضه نفت خام ژاپن دارد.» هیروشیک سکو همچنین تاکید کرد حفظ روابط ژاپن با ایران بهعنوان یکی از کشورهای تولیدکننده نفت خام در جهان بسیار مهم است، چراکه ژاپن تقریبا تمام نیازهای نفتی خود را از طریق واردات تامین میکند.
اما جالب ترین موضع گیری را کشور ترکیه داشته است، وزیر امور خارجه ترکیه با انتقاد از تصمیم آمریکا برای عدم تمدید معافیت از تحریم خرید نفت ایران گفت زمانی که آمریکا به دیگر کشورها میگوید از کجا نفت بخرند رفتارش همانند شیطان است.
وزیر امور خارجه ترکیه که با شبکه انتیوی صحبت میکرد، گفت: پیشنهاد خرید نفت از کشور دیگری به جای ایران، گندهگویی است.
مولود چاووشاوغلو درباره عدم تمدید مهلت واردات نفت از ایران توسط آمریکا افزود: ترکیه با چنین اقداماتی و فشارهای مشابه مخالف است.
وی اضافه کرد: مشخص کردن اینکه به جای خرید نفت از ایران از کدام کشور نفت خریداری شود، عبور از مرزهای مجاز است.
زمزمه نفت 100 دلاری
گزارشهای جدید بینالمللی نشان میدهد احتمال اینکه قیمت نفت امسال جهش پیدا کند، بسیار زیاد است و حتی زمزمه نفت صد دلاری نیز شنیده میشود.
گزارش جدید بانک آمریکا مریل لینچ نشان میدهد احتمال اینکه قیمت نفت امسال جهش پیدا کند، بسیار بیشتر از انتظارات گذشته بازار شده است. یکی از دلایلی که برای این اتفاق مطرح میشود، کاهش عرضه نفت، با اقدامات خصمانه علیه کشورهای نفتی از جمله ونزوئلا، لیبی و ایران است.
به گزارش ایسنا، بازار نفت امسال به دلیل توافق کاهش تولید اوپک پلاس، تحریمهای آمریکا علیه ایران و ونزوئلا و کندی رشد تولید نفت شیل آمریکا، به سرعت دچار محدودیت عرضه شده است.
از سوی دیگر، ایران و تحریمهای آمریکا علیه صنعت نفت آن مهمترین مسئله عرضه نفت هستند که در صورت عدم تمدید معافیتها از تحریم نفتی ایران قیمت نفت رشد قابل توجهی خواهد یافت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از اویلپرایس، پس از افزایش 30 درصدی قیمت نفت، حالا عوامل بسیاری در زمینه عرضه میتوانند قیمت را از این هم بالاتر ببرند.
بازار به نفت ايران نياز دارد
فريدون بركشلي در تحليل لغو معافيتهاي نفتي ايران به «شرق» ميگويد: كشورهاي خريدار نفت ايران تمايل ندارند ارتباطشان با ايران ابعاد سياسي پيدا كند؛ بر همين اساس با سکوت با موضوع مواجه ميشوند.
بركشلي با بيان اينكه مطلقا امکان تحريم کامل نفت ايران ممکن نيست، ميافزايد: کيفيت و مشخصات نفت ايران به صورت خالص يا براي مخلوطکردن بسيار مهم است؛ بهويژه خروج ونزوئلا از بازار نیز به اهميت نفت ايران دامن زده است.رئيس مركز مطالعات انرژي وين با بيان اينكه بازار جهاني با عرضه مازاد مواجه است، تصريح ميكند: عرضه مازاد نفت سبک و فوقسبک اكنون در بازار به صورت مازاد وجود دارد كه با نفت ايران متفاوت است؛ به همين دلیل نفت ايران به نفتي پراهميت براي جهان تبديل شده و پالايشگاهها به آن نياز دارند.
دوگانه نفتي آمريكا
او با بيان اينكه آمريكا بر سر دوراهي ساختارهاي بازار نفت قرار گرفته است، ادامه ميدهد: آمريكا تمايل به نفت ۷۰دلاري دارد؛ زيرا نفت شيل در اين قيمت ميتواند آمريكا را به قدرت نفتي بازگرداند، اما قيمت ۵۰دلاري نفت براي قيمت بنزين در اين كشور بسيار بااهميت است؛ زيرا اين قيمت موجب ميشود قيمت بنزين در نرخ کمتر از چهار دلار در گالن به مصرفکنندگان برسد.تنها اين قيمت نفت است كه در انتخابات ۲۰۲۰ به پرزيدنت ترامپ كمک خواهد كرد تا رأي دوباره هديه بگيرد.
آیا سعودیها و اماراتیها میتوانند وعده خود را عملیاتی کنند؟
طبق تحلیل بلومبرگ، عربستان، روسیه، کویت و عربستان سعودی کشورهایی هستند که گفته میشود در صورت کاهش عرضه نفت ایران به بازار، میتوانند آن را جبران کنند.
به گزارش مهر، طبق گفته متخصصان بازار نفت، سعودیها برای افزایش تولید نفت خود به میزان حتی یک میلیون بشکه دچار یک مشکل اساسی هستند؛ نخست اینکه در ماههای گرم سال مصرف نفت در عربستان به دلیل افزایش استفاده از دستگاههای خنک کننده، صعودی است و مصرف نفت بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه افزایش مییابد. این بدان معناست که اگر به آخرین رقم رسمی تولید ریاض (۹.۷۹ میلیون بشکه - در ماه مارس ۲۰۱۹ میلادی) ۵۰۰ هزار بشکه دیگر افزوده شود تنها میتواند نیازهای خود را پوشش دهد.
این در شرایطی است که مصرف انرژی در عربستان طی چند سال اخیر به طور میانگین ۷.۵ درصد در سال افزایش یافته است. بر اساس گزارش اندیشکده بروکینگز، این شرایط باعث شده تا زنگ خطر برای عربستان به صدا درآید و این کشور به اصلاح نظام قیمت گذاری انرژی در کشورش بپردازد.
پالایشگاهها دست ریاض را میبندند
محدودیت دیگری که عربستان برای افزایش صادرات نفت خام خود با آن روبرو است، این است که حاکمان شبه جزیره طی سالهای گذشته سرمایه گذاری بزرگی روی صنایع پالایشی خود و صادرات فرآوردههای نفتی انجام دادهاند که از سود بیشتری برخوردار است؛ و دور از ذهن است که عربستان با کاهش ظرفیت پالایشی خود در کشورهای خارجی، بخواهد با شرکای خود وارد یک چالش بزرگ شود زیرا این کشور در اغلب پالایشگاههایی که حضور دارد، به عنوان شریک به فعالیت مشغول است.
بر اساس آمار رسمی، عربستان قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ میلادی ظرفیت پالایشگاهی خود را به ۲ برابر افزایش داده و به بیش از ۱۰ میلیون بشکه در روز برساند که این رقم معادل تولید کنونی نفت این کشور است. در همین راستا پالایشگاه ٤٠٠هزار بشکهای جدیدی در منطقه جازان در مرحله نهایی قرار دارد و به زودی به بهره برداری میرسد. این راهبرد ریاض برخلاف خواسته ترامپ برای افزایش صادرات نفت است زیرا این کشور نه ظرفیت مازادی فعلاً برای افزایش تولید دارد و نه میتواند به صورت پایدار، کمبود نفت ایران، ونزوئلا و لیبی را در بازار پوشش دهد.
نکته مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت افت شدید تولید میدان نفتی «القوار» به عنوان بزرگترین میدان نفتی جهان است. به این ترتیب که میزان تولید نفت این میدان از ۵ میلیون بشکه در روز به زیر ۳.۸ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
امارات چه در مشت دارد؟
اما در ارتباط با امارات متحده عربی که به عنوان یکی از جایگزینهای نفت ایران در بازار مطرح شده است باید گفت این کشور ظرفیت تولید ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز را دارد؛ رقم تولید این کشور در سال ۲۰۰۲ میلادی معادل ۲.۵۶ میلیون بشکه در روز و در سال ۲۰۱۸ میلادی معادل ۳ میلیون و ۳۴ هزار بشکه در روز بوده است. این در حالی است که بر اساس تازهترین اعلام اوپک تولید نفت امارات در ماه مارس ۲۰۱۹ میلادی رقمی حدود ۳ میلیون و ۵۹ هزار بشکه در روز را به خود اختصاص داده است که از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت تولیدی ابوظبی، یک میلیون آن صرف تأمین نیاز پالایشی داخلی میشود و باقی آن نیز روانه بازار صادراتی.
با امارات و عربستان چه کنیم؟
پیروز مجتهدزاده از تحلیلگران مسایل بین الملل طی یادداشتی در لزوم واکنش قاطع ایران به امارات و عربستان تاکید کرد: موضع ایران در مقابل این عدم معافیت نفتی باید اینگونه باشد که صراحتا به دولتهای عربستان و امارات هشدار داده شود که افزایش صادرات در جهت جانشینی نفت ایران با عکسالعمل قاطع ایران مواجه خواهد شد. نباید اجازه دهیم که پادوهای منطقهای آمریکا به گزندگی این ظلم ترامپ کمک کرده و وسایل لازم آن را نیز فراهم کنند.
در اینباره کیهان نیز نوشت: برخورد منفعلانه دولت با اقدامات خصمانه و آشکار آمریکاییها و همپیمانان منطقهای او در حالی صورت میگیرد که آمریکا تلاش میکند با استفاده از توان تولید نفت این کشورها، ایران را از بازار انرژی بیرون کند.به این ترتیب، حالا که کشورهای دستنشانده آمریکا در منطقه به ابزار آمریکا برای جنگ اقتصادی با ایران بدل شدهاند، ایران هم باید در اقدامی متقابل، صادرات نفت این کشورها را صفر کند.
چنانکه پیش از این نیز در گزارشهای کیهان آمده بود، هماینک وقت آن فرا رسیده است تا به سخن رئیسجمهور که چند ماه پیش بیان کرد و با صراحت گفت: اشکالتراشی بر سر راه اقتصاد ایران باعث توقف اقتصادی مزدوران آمریکا میشود، جنبه عملی بدهیم.
سیاست ما باید مبنی بر صفر کردن صادرات نفت عربستان باشد و میدانیم که لااقل 75درصد نفت سعودی از دریای سرخ میگذرد و طرفهای اصلی این نفت صادراتی هم اروپاییها یعنی مهمترین شرکای آمریکا در اعمال تحریمهای ضدایرانی هستند این در حالی است که تنگه هرمز، محل صدور نفت به شرکای آسیایی ما که مخالف اقدامات ضدایرانی آمریکا هستند، میباشد و البته توقف صدور نفت از این تنگه، آسیبی هم به دولتهای عربستان و امارات میزند که به نظر میآید آنان خود را برای چنین روزی آماده کردهاند.
این نکته را هم در نظر داشته باشیم که به احتمال خیلی زیاد به محض آنکه بخش اول صادرات نفت سعودی متوقف شود، اروپاییها و سعودیها، رایزنی با محافل مؤثر آمریکایی نظیر کنگره آمریکا برای متوقف کردن اقدامات ضدایرانی را شروع میکنند و لابیها در داخل آمریکا نیز به راه میافتند.
پشت پرده یک بلوف سیاسی
روزنامه فرهیختگان نوشت: آمریکا به خوبی نسبت به پیامدهای تحریم نفتی کامل ایران واقف است. جدیت در اجرای آنچه امروز مایک پمپئو اعلام کرد یعنی ایالات متحده باید طبق قانون تحریم اعلام شده با کشورهایی که از این تحریمها تبعیت نکرده و قصد دارند همچنان به خرید خود از ایران ادامه دهند، برخورد کند. برخوردی که در عالم واقع میتواند منجر به درگیری دو دولت شود و این چیزی نیست که کاخ سفید به این سادگیها به هزینههای آن تن دهد. از سوی دیگر، در گیرودار موافقتها و مخالفتها برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، گروه بینالمللی بحران با ترسیم خط قرمزی هشدار داد که نباید برای کاهش صادرات نفت ایران به زیر 800 هزار بشکه فشار آورد چراکه از آنجا به بعد موضوع برای ایران از وضعیت اقتصادی صرف خارج شده و بعد امنیتی پیدا میکند. شرایطی که پیش از این مقامات در تهران به اندازه کافی نسبت به آن هشدار دادهاند. آمریکا در این مسیر بسیار محتاطانهتر از آنچه نشان میدهد عمل میکند و این را در ماجرای تحریم سپاه به وضوح میتوان مشاهده کرد.
بعد از قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا و فضاسازیهای صورت گرفته در پی آن، خبرها حکایت از آن دارد که واشنگتن در حال طراحی استثنائاتی برای تحریمهای مربوط به همکاری شرکتها، سازمانهای مردمنهاد و دولتهای خارجی با سپاه پاسداران است بهگونهای که این طرفها بابت همکاری با سپاه، «بهصورت خودکار» مشمول تحریم نشوند و کارشان را بدون ترس از مواجهه با تحریم آمریکا ادامه دهند. «پیتر هارل»، حقوقدان سابق وزارت خارجه آمریکا در این باره میگوید: «قرار دادن یک سازمان در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی، همانند هر اقدام تحریمی دیگر، برخی تبعات ناخواسته دارد که اگر آنها را رها کنیم تا طبق روال طبیعیشان عمل کنند، میتوانند به منافع آمریکا ضربه بزنند. وزارت خارجه بهدنبال کاستن از این تبعات است.» بر این اساس روشن است که هدف اصلی از این تحریمها نمیتواند چیزی جز ایجاد ترس در افکار عمومی و متشنج کردن جو روانی جامعه باشد. گزارهای که روز گذشته «بیبیسی» خیلی شسته و رفته از آن رونمایی کرد.
براساس گزارش بیبیسی حتی در شرایط تحریم نفتی کامل ایران، تهران خواهد توانست دستکم به اندازه سالهای ابتدایی جنگ با عراق - قریب به 650 هزار بشکه در روز- نفت بفروشد. رقم مورد اشاره «بیبیسی» در حالی است که فروش نفت ایران در همان سالها -که با توجه به واقعیتهای بینالمللی بازگشت به آن و ورود به جنگ نظامی غیرممکن به نظر میرسد- هم بهطور غیررسمی بیش از یک میلیون بشکه در روز بود.
سناریوهای محتمل پیش روی ایران/ نیازی به بستن تنگه هرمز نیست!
نتیجه نهایی عدم تمدید معافیت تحریمی ایران برای هشت کشوری که از مجموعه تحریمهای ایالات متحده معاف بودند، حداقل در دو صورت قابل جمعبندی است؛ اول اینکه ایالات متحده مانند آنچه که در مورد سپاه انجام داد، بیشتر از آنکه تصمیم به اقدام عملیاتی داشته باشد، با هدف مدیریت افکار عمومی پا پیش گذاشته و به کشورها برای به صفر رساندن خرید نفت از ایران آنچنان فشار جدی وارد نکند و صورت دوم اینکه با تمام قوا وارد میدان شود و عزم به صفر رساندن فروش نفت ایران را داشته باشد. قاعدتا شرایط از این دو حالت خارج نیست، اما اینکه درگیری نهایی در هرکدام از این دو به چه سرنوشتی خواهد رسید، قابلارزیابی است.
اول: آمریکا نشان داده که برخلاف گذشته توان محقق ساختن ارادههای خود را ندارد، علاوهبر اینکه در شرایطی مانند ماجرای تروریستی خواندن سپاه بیشتر از آنکه نیت اعمال فشار یا آغاز جنگ و درگیری داشته باشد، بنای عملیات روانی داشته و احتمال آن میرود که امروز و در ماجرای به صفر رساندن فروش نفت ایران به دلایلی از جمله احتمال افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و تاثیر در قیمت فرآوردههای سوختی در آمریکا یا ایجاد درگیری با کشورهایی چون چین، اساسا در این مسیر اقدام عملیاتی نکند. این احتمال هرچند که بعید است، اما ممکن است به خاطر جلوگیری از تنش بهویژه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا محقق شود و ترامپ برای جلوگیری از نارضایتی داخلی وارد فاز عملیاتی جدی در فشار به خریداران نفت ایران نشود.
دوم: سناریوی دوم اصرار عملی آمریکا بر به صفر رساندن فروش نفت ایران است؛ اتفاقی که احتمالا انجام خواهد شد که در این صورت باید نتیجه این اقدام و احتمالا موفقیت ایالات متحده را بررسی کرد.
1- در دوره قبلی تحریمها علاوهبر آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل نیز ایران را تحریم کرده بودند و همگی بنای این را داشتند که ایران را به شرایطی شبیه شرایط عراق و ماجرای نفت در برابر غذا برسانند. در آن شرایط ایالات متحده به مراتب منسجمتر از امروز عمل میکرد و وزرای خارجه و خزانهداری آن با سفر به بسیاری از کشورها برای همراهی با تحریمها تلاش کردند. در آن شرایط به گواه بسیاری از منابع داخلی و خارجی، نفت ایران چیزی حدود یک میلیون بشکه در روز در بازارهای جهانی به فروش میرسد و هیچ چیز جلودار آن نبود و حالا امروز که تنها تحریمهای آمریکا برگشته، به احتمال قوی فشاری کمتر از دوره قبلی به بازارهای جهانی و خریداران نفت ایران وارد خواهد شد.
2- ایران در شرایط تحریمی نشان داده که توانایی بالایی در استفاده از بازارهای غیررسمی دارد و میتواند با اقداماتی مانند سوآپ یا استفاده از نفتکشهای کشورهای دیگر یا دهها راه دیگر نفت خود را به پالایشگاههای هدف برساند. این فرآیند قبلا یک بار تا به انتها در ایران تجربه شده و امکان موفقیت آن آزمون شده است.
3- اساسا تحریم مربوط به بخشهای خصوصی است و کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، در دامنه شمول تحریمهای آمریکا قرار نمیگیرند. چین، هند و ترکیه از جمله کشورهایی هستند که همچنان بخشی از اقتصاد کشور خود را دولتی نگه داشتهاند و از آن مسیر به فعالیت اقتصادی ادامه میدهند. این کشورها از این فرصت استفاده خواهند کرد و همچون گذشته از ایران نفت خریداری خواهند کرد.
4- عربستان و امارات برخلاف فضاسازیهای رسانهای مدتهاست با تمام توان در حال تولید نفت سنگین و میعانات گازی هستند و به هیچ عنوان امکان جهش تولیدی برای بلندمدت را ندارند و لذا به نظر میرسد آنها نیز آنچنانکه گفته شده، نتوانند افزایش تولید مستمر داشته باشند.
5- ونزوئلا و لیبی جایگزینهای نفت سبک ایران هستند، با این تبصره که ونزوئلا امروز تحریم است و لیبی در شرایط جنگی به سر میبرد، از اینرو بسیاری از کارشناسان معتقدند احتمالا استفاده از این دو برای پوشش فروش 5/2 میلیون بشکهای ایران سخت است.
با توجه به دلایل گفتهشده و البته مسائلی که در بخشهای دیگر این یادداشت ذکر شد، به نظر میرسد آمریکا در مسیر به صفررساندن فروش نفت ایران با چالشهای بزرگی همراه است که احتمال موفقیت را برایش به صفر میل میدهد.