کد مطلب: 72227
چهارشنبه ۲ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۰۷
محمد هادی صحرایی
یحیی نمیمیرد
یحیی نامی است که از حیات و زندگی میآید. یادآور یحیای نبی و میراث زکریاست. داستان شهادت سیدالشهدا را در برخی موارد به داستان غمبار شهادت یحیی تشبیه کردهاند. هر دو این عزیزان با دستور و به دست ناپاکان به شهادت رسیدند. یحیی و حسین بن علی که سلام و درود خدا و خوبان نثارشان، بهگونهای زندگی کردند که شهادت مظلومانه مزد آنها و ماندگاری ابدی، نتیجه مجاهدتشان شد و در تاریخ ماندگار شدند. نمیتوان حسین بن علی را با هیچ کسی غیرِ او توصیف کرد چراکه همچون قلب تاریخ، پیوسته خون تازه به رگهای بشر روانه میکند و دلیل حیات انسان است و مجاهدتش بینظیر و حماسهاش بیهمتا و شهادتش بیقرینه و اثرش در خلقت، گویاتر از هر توصیفی است و همه ادیان و تمام بشریت مدیون حسیناند و اگر او نبود، زحمات هزاران پیامبر خدا و صالحان و مؤمنین بینتیجه بود.
حسین نمیمیرد و پی درپی در جانهای پاک و اندیشههای ناب و غیرتهای بیتاب و روحهای زلال و آینه دلهای صاف مؤمنین تکثیر میشود. او منشأ حیات است و مرگ را میرانده و میمیراند و زندگی میبخشد. زندگی با او زیباست و با او میتوان تا ابدیت را تجربه کرد و معنای زندگی را فهمید و طعم حیات طیبه را چشید. زندگی با او نه خستهکننده است و نه افسردهکننده. امید و انگیزه زندگی است و نشاط زندگانی با اوست. چه از این بالاتر که معنی حیات طیبه است. زندگی بدون او نقاشی بیرنگ است و خانه بیدر و پنجره، و دنیا بدون او وحشتناک است و مُردن، آخرِ کار. حسین، عطر گلها و آرامش جهان خلقت است. و نفرین ابدی بر آنها که آرامش جهان را به هم زدند.
یحیای زکریا هم که خدای متعال در موردش فرمود: «درود بر او، روزى كه زاده شد و روزى كه مىميرد و روزى كه زنده برانگيخته مىشود» شاید بدینمعنی است که یحیی و امثال یحیی، هم حیات دارند و حیات میبخشند و هم با شهادت بهشت و حیات برزخی را تجربه میکنند و هم برای زندگی ابدی و نامیرا احیا میشوند. یحیی و یحییها نمیمیرند. ماندگارند و با ما ماندگان، حرفها دارند. ما در نهضت و انقلاب اسلامی خود از بس آن را تجربه کردهایم که برایمان محکمترین قانون شده که شهیدان زندهاند و انسانها با شهادت قدرتمند میشوند. آنچه آقا در خطبه جمعه نصر و ظفر به مجاهدان عزیز عرب فرمود همین است. در تابستان60 که ترورها حیات انقلاب اسلامی را به مو رساندند را باید به یاد آورد.
محمد نوری کجایی که برای ما و نسل امروز و برادران جهادی بخوانی «ما برای بوسیدن خاك سر قلهها / چه خطرها كردهایم، چه خطرها كردهایم / ما برای جاودانه ماندن این عشق پاك / رنج دوران بردهایم، رنج دوران بردهایم». قیصر تو بیا و بسرا «اگر داغ دل بود ما دیدهایم / اگر خون دل بود ما خوردهایم / اگر دل دلیل است ما آوردهایم / اگر داغ شرط است ما بردهایم / اگر دشنه دشمنان گردنیم / اگر خنجر دوستان گردهایم / گواهی بخواهید اینک گواه / همین زخمهایی که نشمردهایم». ای تمام تاریخ قهرمانان این سرزمین! بیایید و بگویید که عزت، رایگان و بیهزینه نیست و به دست آوردنی است. ای تمام دلاوران فرهنگ و ادب پارسی بسرایید و بخوانید و بگویید که برای رسیدن به آرزوهای بزرگ، باید بزرگ شد و بزرگ بود و بزرگ اندیشید و هزینههای زیاد داد.
کجایید ای شهیدان خدایی؟ ای رها گردیدگان آن سوی هستی قصه چیست؟ بیایید و دلهای بیقرار را آرام کنید. بگویید آنچه دیدهاید و از آن فضلی که خدا به شما داد روایت کنید که آقا حکم جهاد تبیین داده است. برای ما که از پی شماییم بگویید تا مبادا کسانی از ما در دل، بیم و اندوهی داشته باشند و از راه خسته شوند. جنگ، جنگ است و در مقابل ما کسانیاند که جنگ و جنایت را تئوریزه و افکار عمومی را کانالیزه کرده و سگ هار صهیونی را با انواع تسلیحات نظامی مکانیزه و انواع حمایت سیاسی کرده و ستون پنجم و رسانههای زنجیرهای را مثل بردگان فرعون به زنجیر کردهاند تا نسل بشر و رسم بشریت را درآورند. آنچه در این یک سال اخیر از فلسطین و لبنان میبینیم همان داستانهای هولناکی است که از خشونت اروپاییان و آمریکاییان در تاریخ خواندهایم.