به گزارش خط نیوز؛ رشد قیمت اجناس مختلف به یکباره و بالا رفتن آنها، این روزها باعث شده تا بسیاری از مردم از خرید عمدهای به خرید دانهای میوهها روی آورند و کمکم باید وزنهها را در میوهفروشیها حذف کرد، چراکه صف خریداران کیلویی در حال آب رفتن و کوتاه شدن است! بسیاری از مردم برنامه و لیست خرید ماهانه خود را تغییر دادهاند و حذف کالاهای غیرضروری و موکول کردن آنها به روزها و ماههای دیگر در صورت نیاز و همچنین نخریدن کالاهایی که هر روزه با رشد قیمت مواجهند، از جمله کارهایی است که شهروندان و به ویژه خانمها انجام میدهند. بیشک این امر راهکار خیلی خوبی برای مقابله با ریخت و پاش و اسراف و تجملگرایی نیز خواهد بود، چراکه آمارهای فائو (سازمان بینالمللی غذا) از حجم بالای ضایعات غذا در ایران روایت میکند. در این زمینه با چند کارشناس گفتوگو کردهایم که نظرات آنان را میخوانید.
دورریز، نتیجه خرید بیش از نیاز است
دکتر مجید ابهری، رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی
از آنجا که مصرف به عنوان یک رفتار اقتصادی توسط توانایی مالی تعریف شده و سبک زندگی به آن شکل میدهد، بنابراین با نمونهبرداری و ارزیابی آن میتوان به بعضی از رفتارهای فردی و اجتماعی پی برد. روزگاری بود که هر خانواده یا فرد بیش از نیاز خود خوراکی اعم از میوه یا غذا تهیه میکرد و در بسیاری از موارد مازاد بر احتیاج خود را دور میریخت. این کار ناپسند نه تنها موجب زیان مالی میشد، بلکه نوعی ناسپاسی به درگاه خداوند متعال و حتی ظلم به کشاورزان و تولیدکنندگان به حساب میآمد.
در حال حاضر با توجه به تنگناهای مالی و پایین آمدن قدرت خرید افراد جامعه، بسیاری از مردم مایحتاج خود را به صورت محدود و دانهای تهیه میکنند. هر چند این روش خرید از سالها قبل در بسیاری از کشورها رایج بوده، اما در جامعه ما بعد از کاهش توانایی خرید و گرانی صعودی رایج شده است که البته باید آن را توفیق جبری در ساماندهی به مصرف تلقی کرد. در بسیاری اوقات دیده میشود یک کودک سیب بزرگی را یک بار گاز میزند و بقیه آن را دور میاندازد. اینگونه اسرافها باید توسط والدین جلوگیری و روش درست مصرف به کودکان آموخته شود. چه بسیار مواد غذایی که پس از میهمانیها و مجالس متعدد دور ریخته میشدند که در همان شرایط افراد مختلفی گرسنه بوده یا دسترسی به مواد غذایی مطلوب نداشتند.
هیچ مکتب و آیینی به اندازه دین مبین اسلام اسراف و زیادهروی را ناپسند و زننده نشمرده است. قناعت به معنای مصرف نکردن نیست بلکه رعایت اعتدال در تهیه و مصرف مصداق بارز قناعت است.
گاهی دیده میشود برخی افراد جامعه، اشخاصی که اقدام به خرید محدود میکنند را مورد تمسخر قرار میدهند. این نقطه ضعف رسانههاست که به علت عدمآگاهسازی و اطلاعرسانی باعث مغفول ماندن شیوههای درست مصرف کردن گردیدهاند. چرا باید مردم ما چهار برابر مردم دنیا نوشابه، شش برابر آنها شکر و سه برابر نمک مصرف کنند و در مورد مصرف انرژی پیشتاز و رکورددار جهان باشیم؟ همه این زیادهرویها ناشی از تربیت مصرفی غلط و نادرست خانوادهها و نهادهای آموزشی است که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
با توجه به اینکه در بسیاری از اقلام زیانآور بخشی از جامعه ما رکورددار است، در مورد مواد مفید و ضروری مانند سویا و شیر رکورد منفی را دارا هستیم. بیشک با توجه به ضرورت زمانی و محدودیت منابع باید آموزش کاربردی مصرف درست در دستور کار خانوادهها و مراکز آموزشی و رسانهها قرار گیرد تا به این وسیله بتوانیم از منابع جامعه خود حفاظت کنیم.
وقتی به مزرعه برنج میرویم، تازه به زحمات طاقتفرسای کشاورزان زحمتکش پی میبریم که چگونه با صرف جان و عمر خویش دانههای برنج را در زمین میکارند و دانه به دانه آنها را به عمل میآورند. آن وقت برخی از ما چگونه این نعمات الهی و حاصل دسترنج کشاورزان را دور میریزیم.
باید مصرف محدود یعنی دانهای در جامعه ما ترویج یابد تا هم افرادی که توانایی کافی ندارند دچار شرمساری نشوند و هم هر کس و هر خانواده به اندازه مصرف واقعی خود اقلام ضروری را تهیه کند. شیر آب را باز نگذاریم، هنگامی که با تلفن صحبت میکنیم. چراغهای اضافه را خاموش کنیم و تا حد امکان از وسایل نقلیه عمومی استفاده نماییم تا با این روشها به اقتصاد جامعه کمک کنیم.
نمودار واقعی اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی اسلامی - ایرانی در مصرف درست و واقعی است که میتوان با این رفتار به مقابله با دشمنان جامعه و نظام خود رویم چراکه اقتصاد به عنوان یک حربه در سیاست به کار گرفته میشود و کودکان امروز مدیران فردا هستند و نقش قناعت، سادهزیستی و درست مصرف کردن و دوری از تجملات در استقلال اقتصادی و سیاسی بسیار مهم و پر رنگ بوده و شعارها باید به شعور و عمل تبدیل شوند.
گاهی متأسفانه فضای نگرانکننده تبلیغاتی باعث بروز رفتارهای افراطی در مصرف میشود که در بسیاری از جوامع نکوهیده و ممنوع است. مثلاً وقتی شایع میشود که دستمال کاغذی یا پوشک کمیاب است، به جای عدممصرف یا کممصرفکردن عدهای به مغازهها و فروشگاهها هجوم برده و در آن زمینه احتکار میکنند. به خاطر دارم در دوران تحصیلم در انگلستان قرار بود نانوایان یک روز اعتصاب کنند. من بر اساس تربیت خود فوراً به سوپر محله مراجعه و چندین بسته نان تهیه کردم. هنگام خروج یک بانوی سالمند با عصا مقابلم ایستاد و پرسید: شما چند نفر هستید؟ من با شرمندگی گفتم: یک نفر و او گفت: نانوایان یک روز اعتصاب میکنند و تو یک نفر هشت بسته نان برای چه میخواهی؟ برگرد و آنها را سر جایشان بگذار!
سبک خرید کیلویی در بسیاری از کشورها حذف شده است
دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس
سالیان سال بود که ما در جامعهمان سبک خرید، سبک مصرف و سبک زندگیای را داشتیم و دنبال میکردیم که در آن به دلیل جمعیت کم و وفور نعمت در کشورمان به این سبک از خرید کیلویی عادت کرده بودیم و این سبک برای ما جا افتاده بود و معمولاً در آن بخش اعظمی از خریدمان منجر به اسراف و دورریز میشد و چیزهایی که میخریدیم بیشتر تلف میشدند تا استفاده.
میدانیم که بحث محیطزیست بسیار مهم بوده و همیشه مسائلی از قبیل: اینکه برای یک کیلو گوجه، سیبزمینی و سایر صیفیجات و ... مقدار زیادی آب مصرف میشود، مطرح بوده و هست. سبک مصرفی ما سالیان سال است که در جهان مطرود و خرید کیلویی در جوامع مختلف کنار گذاشته و به دست فراموشی سپرده شده است. امروزه دیگر کسی اینطور خرید و مصرف نمیکند.
من معتقدم سبک خرید دانهای دو مزیت عمده دارد. یکی اینکه انسان به اندازه مصرفش خرید میکند و در نتیجه این سبک از خرید، دیگر اسراف رخ نمیدهد. حسن دوم سبک و سیاق خرید دانهای نسبت به خرید فلهای و عمده، این است که در اثر خرید نکردن اضافی فشار به بازار نمیآید و قانون عرضه و تقاضا رعایت میشود. در نهایت هم بدین طریق قیمتها متناسب میمانند و ارزانتر هم میشود.
به نظر من اگر ما بتوانیم سبک خرید دانهای و به اندازه مصرف روز را به مردممان آموزش داده و این سبک از خرید دانهای را جایگزین خرید کیلویی کنیم، در اثر این امر هم بازار تنظیم میشود و هم قاعده شرعی پیشگیری از اسراف رخ میدهد. در نتیجه دست مسئولان ذیربط و متولیان امر برای تنظیم بهتر بازار بازتر میشود و در نهایت هم به دلیل احتکار در درون خانهها، ما با کمبود کالا مواجه نخواهیم بود.
اسراف و تجملگرایی ناشی از سوءمدیریت زنان است
حجتالاسلام حسین جامهبزرگی، مدیر مرکز تحقیقات سبک زندگی و طب اسلامی
تجملگرایی یک عامل ویرانکننده و خانمانسوز است و مولای متقیان حضرت علی (ع) در اوصاف اینگونه افراد میفرمایند: «زخارف لدنیا تفسد العقول الضعیفه: زرق و برقهای دنیا عقل انسانهای ضعیف را فاسد میکند»، چراکه ما هنوز شاید فرق بین تجملگرایی و آراستگی و مرتب بودن را نمیدانیم. حقیقتاً بین این دو تفاوتهای زیادی به چشم میخورد. اگر در معنای لغوی این دو نگاهی بیندازیم این موضوع را کاملاً متوجه میشویم، چراکه تجمل را به معنای زیبا و گرا به معنای گرایش است و آراستگی یعنی هر چیزی در جای خود در عین حال به صورت منظم و تمیز. آنچه اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام از ما خواستهاند آراستگی است نه تجملگرایی و مصرفگرایی. بیش از حد مرتب بودن و تمیز بودن سر و وضع ظاهری و زندگی غیر از ریخت و پاشهای اضافی زندگی است، چراکه اگر این تعبیر تجملگرایی در یک زندگی رواج پیدا کند هر روز با عوض شدن مد، او نیز یک مد عوض میکند.
کسی که درآمد بالایی دارد شاید به راحتی بتواند ریخت و پاش کند، اما طبقه پایین با هزار سعی و تلاش و هزاران هزار مشکل و دردسر تلاش میکنند مثلاً لباسی بخرند که شبیه یا نزدیک به طبقه بالای جامعه باشد و همین کار طبقه بالای جامعه را وادار میکند که سراغ لباسی دیگر برود که قیمتش از قبلی بیشتر بوده و مانع از این شود که قشر پایین به او شبیه شود و مدام این تفکر و دام شیطانی مصرفگرایی و اسراف و تجملگرایی غیرمنطقی و ناعاقلانه و سفیهانه را تکرار کرده و مدام ادامه میدهد و نکته جالبتر از همه اینکه این چشم و همچشمی را یک نوع منزلت و جایگاه اجتماعی میپندارند و این عادت غلط را در تمام شئونات زندگی خویش جاری و ساری میسازند.
این به مثابه یک غده سرطانی تمام بافتهای محکم زندگی فرد را تحتتأثیر خود درمیآورد که در صورت کوچکترین مشکل و عدم تأمین و تهیه آن شئ چنان لرزهای بر بافتهای حیاتی و ریشههای اصلی زندگی میاندازد که تا بنیان اصلی زندگی که مقدسترین بنیان در اسلام است را از بین نبرده و آن را نابود نکند، دستبردار نیست و ریشههای سبز این نهال یا گاهی درخت تنومند را با این تفکر غلط و شیطانی میتوان درکام مرگ خشکاند و این همان چیزی است که خطر آن در روایات ائمه هدی علیهمالسلام بارها و بارها بر آن تأکید شده است.
یکی دیگر از آثار شوم این تفکر نامعقول این است که تربیت فرزندان را تحت تأثیر خود قرار میدهد و با همین تفکر فرزند رشد یافته و همچنین زندگی او را نیز تحت تأثیر قرار داده و به مخاطره میاندازد و از این بدتر سن ازدواج را نیز تحتالشعاع خود قرار میدهد. فردی که در یک خانواده معمولی بزرگ شده، معیارهای ازدواج خود را سخت نمیگیرد ولی شخصی که در خانوادهای بزرگ شده که همیشه اهل تجملات در برخی موارد یا در تمام موارد بودهاند به سادگی نمیتواند معیارهای خود را از بین هزاران مورد انتخاب کند چراکه یکی از معیارهای اصلی او و شرایط خانوادگی آنها وضعیت مالی بالایی است که جوابگوی همه دغدغههای مالی فرد باشد و اینگونه موارد هم بسیار کم هستند و ممکن است فردی به خاطر همین مشکل و معضل خانواده و بالا بودن سطح توقعات آنها از زندگی گاهی به گناه هم بیفتد و این واقعاً خطری بزرگ است برای خانوادهها که در صورت توجه نکردن به آثار نافرجام آن یک عمر پشیمانی غیرقابل جبران را باید تحمل کنند.
اساساً تجملگرایی امروز از معضلات بزرگ جامعه جهانی به شمار میرود و از آثار روشن بیعدالتی در میان بشر معاصر است. گاهی برخی افراد در جوامع مختلف و متعدد برای ارضای این عطش درونی و میل به مصرفگرایی، از زندگی معنوی خویش چشمپوشی کرده و آنقدر با این صفت رذیله اخلاقی آمیخته میشوند که به صورت داوطلبانه برای رفع نیازهای خود، همه عمر را صرف نیازهای به وجود آمده از تبلیغات غلط و چشم و همچشمیها به فراموشی میسپارند و انسانی میشوند که اگر از بیرون نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که او یک ابزار است برای به دست آوردن مادیات است و به سادگی زندگی خود را تهدید کرده و نمیتواند آرامش را برای اهل خانه به ارمغان آورد. این آسیبها و اسرافها و تجملگراییها غالباً ناشی از سوءمدیریت از سوی مدیر خانه یعنی زنان است. زنان میتوانند با قدرت نفوذی که نسبت به همسران خود دارند، این موضوع را کنترل کرده و به جای آن، فرهنگ غنی اهل بیت علیهمالسلام را در زندگی خود و فرزندان خود نهادینه کنند و به تحکیم بنیان خانواده کمک کرده و از تنشهایی که در اثر تجملگرایی و اسراف و مشکلاتی که از آنها ناشی میشود، به خوبی جلوگیری کنند.
منبع: روزنامه جوان