کد مطلب: 34084
چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۲۰:۲۲
متن سخنان جالب توجه جان کری در جلسه استماع سنا/
جان کری نتیجه کدام راهبرد ایران را بزرگترین شکست امریکا معرفی کرد!؟/ روایت کری از سفرهای که «مقاومت» با هنرمندی برای مذاکرهکنندگان امروز
/ «برگ برنده جمهوری اسلامی» قرار است به چه بهایی معامله شود؟
امروز آنچه که بر روی آن مذاکره صورت می گیرد و نزدیک به دو سال بر سر ریزهکاریهای آن بحث میشود، سفرهای است که از ثمره به کارگیری رویکرد مقاومتی در سالهای گذشته به دست آمده است. فروش و معامله با این دستاورد که هنر خاصی نمیخواهد، هنر برای آن زمان است که با دستان خالی اینچنین سفرهای چیده شود.
سرویس سیاسی خط نیوز ، سخنان جان کری در جلسه استماع سنای امریکا درباره پرونده هستهای ایران، نشان میدهد به صورت ناخواسته اعلام کرد که امریکا از کدام راهبرد در پیش گرفته شده از سوی ایران احساس شکست کرده است و آنرا به عنوان نقطه ننگ و ضعف سیاست خارجی خود معرفی کرده است.
جان کری وزیر امور خارجه امریکا که روز گذشته برای ترغیب سنای امریکا به افزایش بودجه وزارتخانه متبوعش به جلسه استماع با موضوع «بررسی منابع، اولویت ها و برنامه ها در بودجه مورد تقاضا وزارت خارجه آمریکا برای سال مالی ۲۰۱۶» در کمیته امور خارجه مجلس سنا آمریکا رفته بود،
تلویحا اعتراف کرد، دستیابی ایران به ۲۰ هزار سانتریفیوژ در سالهای گذشته در نتیجه سیاست های مقاومتی این کشور، بزرگترین شکست سیاست خارجی امریکا در سالهای اخیر راه به دنبال داشته است.در این جلسه که به ریاست «باب کورکر» و با اظهارات «جان کری»، برگزار شد، «کری» عنوان کرد که هنوز نمی تواند نتیجه مذاکرات هستهای با ایران را پیش بینی کند.
وی در پاسخ به انتقادات برخی از نمایندگان در مورد روند مذاکرات هسته ای، گفت: «واقعیت این است که مسئله ایران قطعاً جنجال برانگیز است و ممکن است ریسک هایی داشته باشد. اما ما این جرأت را به خودمان داده ایم که بپذیریم که بتوان به جای جنگ یا اینکه از ابتدا تهدیداتی انجام دهیم که به تقابل منجر شود، با دیپلماسی ایران را از شر گزینه دستیابی به سلاح هستهای خلاص کنیم. به همین خاطر داریم تلاشمان را می کنیم. نمی توانم پیشبینی کنم که مذاکرات به کجا می رسد، اما داریم تلاش ها را رهبری می کنیم تا با همراهی شرکایمان در گروه ۱+۵، کمک کنیم که این کار انجام شود.»
وزیر خارجه آمریکا در بخش دیگری از این جلسه، به انتقاد از رویکرد دولت «جورج بوش» رئیسجمهور سابق آمریکا در قبال ایران پرداخت و گفت سیاست دولت قبلی برای برچیدن برنامه غنی سازی ایران با شکست مواجه شده است تا تلویحا به این موضوع اشاره کرده باشد که امریکا بیشترین آسیب را از در پیش گرفتن استراتژی مقاومتی ایران در سالهای اخیر دیده است. وی در این مورد گفت: «دولت جورج دابلیو بوش، سیاست عدم غنی سازی را پیش گرفته بود. ایران در سال ۲۰۰۳، ۱۶۴ سانتریفیوژ داشت و سیاست عدم غنی سازی در دستورکار بود، پنج سال هم فرصت باقی بود (از دولت بوش)، اما در آن سال ها، ایرانی ها به سمت جایی که الان هستند، رشد کردند، احتمالا ۲۰۰۰۰ سانتریفیوژ، که ۱۹۰۰۰ تای آنها نصب شده و تعداد سانتریفیوژهای فعال را هم که میدانید.»«کری» در ادامه افزود:
«خوب چه اتفاقی افتاد؟ چه کاری کردند؟ آن دولت کجا بود که سیاست عدم غنی سازی را اجرایی کند؟ خوب حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟ آنها یاد گرفتند که چطور غنی سازی کنند. آنها حالا دارند غنی سازی می کنند. حالا سوال اینجاست که آیا می توان سیستمی ایجاد کرد که ایرانی ها هم مثل دیگرانی که دارند غنی سازی می کنند، برنامه صلح آمیز هسته ای داشته باشند، که قابل مدیریت، قابل کنترل، قابل راستی آزمایی، قابل حسابرسی باشد یا نه.»وی گفته بود که انتظار دارد به زودی مشخص شود که آیا ایران یک توافق قابل قبول و قابل راستی آزمایی را میپذیرد یا نه.
وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع کمیته تخصیص بودجه سنا نیز نتیجه بدست آمده از سیاستهای اخیر ایران در قبال امریکا را به عنوان دستاورد بزرگ دولت اوباما برشمرده و اذعان داشته بود: «کسانی هم که این طرف و آن طرف می روند و می گویند که توافق چنین و چنان است، نمی دانند که توافق چگونه است، چراکه هنوز توافقی حاصل نشده است. به این افراد توصیه می کنم که منتظر بمانند و ببینند که این مذاکرات به کجا می رسد. از سال ۲۰۱۳ داریم می آزمائیم که ببنیم آیا می شود از طریق دیپلماتیک به نتیجه رسید یا نه، هنوز هم نمی دانیم. اما طی چند هفته و چند ماه آینده ثابت می کنیم که این شیوه، موثرترین راه است.»
وی ادامه داد:
«از زمان برنامه اقدام مشترک (توافق موقت)، مذاکرات ۱+۵ پیشرفت هایی داشته است. پیشروی برنامه هسته ای ایران تعلیق شده و ما به شناخت بیسابقه ای از این برنامه دست یافته ایم. فکر می کنم به زودی هم متوجه می شویم که آیا ایران حاضر است طرحی قابل قبول و قابل راستیآزمایی را بپذیرد یا نه.»آنچه جان کری به عنوان توجیه سیاستهای در پیش گرفته دولت اوباما در مقابل مخالفان این دولت مطرح میکند، در حقیقت روی دیگری نیز دارد و آن رویکرد طرف ایرانی در قبال این سیاستهاست. اوباما در توجیه سیاست خود، نتیجه رویکرد جرج بوش را افزایش توان ایران دانسته است و تلویحا به آن روی دیگر ماجرا یعنی مقاومت ایران در قبال این رویکرد جرج بوش نیز اشاره کرده و اصرار دارد که امریکا بیشترین ضربه را از آن رویکرد یعنی مقاومت ایران خورده است.از سوی دیگر اما اتفاقات نزدیک به دوسال اخیر را یک پیروزی بزرگ برای دولت اوباما میداند که بر اساس آن امریکا توانسته است ایران را متوقف کند و این رویکرد نیز تلویحا در دل خود نقطه مقابلی نیز دارد و آن رفتار مسالمت جویانه دولت جدید با کدخداست.
شاید همین نطق برای عیار سنجی آنکه امریکا از کدام رویکرد میهراسد و به کدام رویکرد اقبال دارد، برای سیاستگذاران عرصه سیاست خارجی کفایت کند. قطعا برگ برنده جمهوری اسلامی در تقابل با امریکا در سی وشش سال گذشته، رویکرد «مقاومت» و استقلال طلبی این نهاد مقدس در مقابل مستکبران بوده است، وگرنه که از دل تعامل با «شیطان بزرگ» آنچنان که این روزها جان کری معترف است، آنچیزی که به دست میآید، از دست دادن برگ برنده و توقف حرکت پیش رونده است.
امروز آنچه که بر روی آن مذاکره صورت می گیرد و نزدیک به دو سال بر سر ریزهکاریهای آن بحث میشود، سفرهای است که از ثمره به کارگیری رویکرد مقاومتی در سالهای گذشته به دست آمده است. فروش و معامله با این دستاورد که هنر خاصی نمیخواهد، هنر برای آن زمان است که با دستان خالی اینچنین سفرهای چیده شود.به تصریح وزیر امور خارجه امریکا، قطعا تعامل جمهوری اسلامی با شیطان بزرگ یک «برد» بزرگ برای امریکاست، اما آیا این تعامل، «بردی» هم برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت!؟
آنچه از شواهد و گزارشات مکتوب و مستند منابع غربیبر میآید که حکایت از یک «باخت» بزرگ و بلند مدت دارد. باختی که برای ۱۵ تا ۳۰ سال کام ملت ایران را تلخ خواهد کرد.
امروز و در این برهه تاریخی، سوال جدی و مهم آنجاست که معامله با برگ برنده جمهوری اسلامی یعنی «برند مقاومت» به آنچیزی که قرار است بدست آید میارزد، آنهم در شرایطی که دشمن خود معترف است از این برگ برنده، بزرگترین شکست را متحمل شده است!؟ سفره آمادهای که به برکت مجاهدت شبانه روزی دانشمندان جوان ایراین و خونهای پاک آنها و سختی و تنگنای مردم ایران در سالهای اخیر پهن شده است، قرار است به چه قیمیتی به فروش برسد!؟ براستی قرار است چنین گوهری به چه قیمت فروخته شود!؟