به گزارش خط نیوز به نقل از فارس _ ایران در سطح اقتصاد کلان و نه در معیشت مردم دچار «رکود» شده است.
مسئلهای که این روزها دیگر هیچ مخالفی هم ندارد و غیر از شخص رئیس جمهور و سخنگوی دولت، بسیاری از مسئولین و مردم از دولتیها گرفته تا اقتصاددانان و وزرا در نامهها و مصاحبهها و گعدهها به آن اشاره میکنند.
«رکود» نه یک سرطان کشنده که یک تب زودگذر است. تبی که البته اگر اسباب ایجادش قطع نشود، به همان سرطان کشنده تبدیل میشود و کار را به ناکجا میکشاند...
و اما عامل این رکود که از ابتدای دولت یازدهم تاکنون دست از سر اقتصاد کلان برنداشته چیست؟! و چه شد که این رکود ایجاد شد؟!...
*از رکود عبور کردیم، از رکود عبور نکردیم!
نخستین باری که بحث رکود پررنگ شد، زمانی بود که رئیسجمهور روحانی آن را در صحبتهای شهریورماه سال گذشته خود در مشهد مورد اشاره قرار داد.
او در آن مقطع، یعنی 13 ماه قبل گفته بود: اعلام میکنیم که خوشبختانه از رکود عبور کردهایم…محاسبات سه ماهه اول سال 93 به ما اعلام میکند که دولت از رکود عبور کرده است و امروز روزی است که باید برای رونق دست به دست هم بدهیم.
پس از این اظهار نظر رئیسجمهور نیز برخی تریبونهای همیشهطرفدار دولت به صحنه آمدند و در نوشتهها و تیترهای درشت خود مژده پر طمطراق «عبور از رکود» را به مردم دادند.
عبوری که البته اشارهاش همواره به سمت چیزی به نام «مذاکره و رسیدن زمان پساتوافق» بود.
یکماه پس از اظهارات روحانی، مسعود نیلی، مشاور وی به رسانه ملی آمد و اینطور گفت که «برای اینکه مردم خروج از رکود را احساس کنند زمان لازم است».
چند ماه پس از اظهارات روحانی درباره خروج از رکود اما یک مقام دولتی اعلام کرد که مفاد بسته خروج از رکود دولت، تازه به تصویب رسیده. پس از او آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت به صحنه آمد و درباره اضرار رکود سخن گفت و مدتی بعدتر هم سعید لیلاز فعال سیاسی اصلاحطلب که به اقتصاددانی شهره است طی صحبتهای اعلام کرد که همچنان با رکود مواجهیم.
البته لمس این واقعیت که صحبتهای اظهار شده مبنی بر خروج از رکود، واقعی نیستند کار سختی نبود و بیش از همه، مردم بودند که غیر از لمس یک آرامش در بازار اقتصاد و قیمتها، نه معنی چندانی از آن رکود ادعا شده احساس میکردند نه تغییرات چندانی را پس از اعلام خروج از رکود لمس کردند. (به این معنی که رکود وجود داشت اما نه در سفرههای مردم که در اقتصاد کلان)
و 13 ماه پس از آنکه روحانی در مشهد اعلام کرده بود از رکود عبور کردیم، یعنی در روزهای اخیر نیز، دولت باز هم یک بسته خروج از رکود را به منصه آورد و تصمیمات جدیدی را برای خروج از رکود اتخاذ کرد.
*پاسخی که 4 وزیر روحانی و جهانگیری به چرایی وجود رکود دادند!
با این حال اما سؤالی که در این فرایند عبور و توقف در رکود به ذهن متبادر میشد این بود که علت این رکود عارض شده در اقتصاد کلان چیست؟!
چرا خریدها کمتر شده است؟! چرا برخی بنگاههای اقتصادی کمتر کار میکنند و انبارهایشان پر از محصولات فروش نرفته است؟! چرا خریدهای خارجی برخی شرکتهای ایرانی معطل مانده است؟! چرا بورس کشور کمرونق شده است؟! و ...
آیا همانطور که دولت و اصلاحطلبان میگویند پای تحریمها و نبود یک توافق نهایی میان ایران و آمریکا در میان است؟!
پاسخ به این سؤالها را اما این 4 وزیر روحانی بودند که به یک باره در نامهای سرگشاده خطاب به رئیسجمهور دادند.
وزرای اقتصاد، کار، صنعت و دفاع طی نامهای که در مهرماه گذشته رسانهای شد، ضمن اذعان به وجود رکود در اقتصاد کلان ایران، در بند ششم از نامه خود خطاب به روحانی نوشته بودند:
«دستاوردهای بزرگ هستهای اگر چه موقعیت بسیار ممتازی برای کشور شده است و پیامدهای اقتصادی مثبت فراوانی در آتی به همراه خواهد داشت لیکن کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها مشهود است. ضمن اینکه توقع در بازار سرمایه ورود رقبای جدید خارجی برای شرکت های بورسی است و این نکته خود صنایع داخلی را با چالش مواجه نموده و می بایست برای آن سیاست شفافی اتخاذ و اعلام گردد»
و راز مگو از پرده برون افتاد...
وزرای دولت به یک انتظار غلط ایجاد شده اشاره کرده بودند که توقع دارد بر اثر توافقات هستهای، شاهد کاهش قیمتها و ورود گسترده شرکتهای خارجی به ایران باشد!
انتظار غلطی که لابد تا آن حد همهگیر شده است که بتواند سبب تقویت چالشی به نام «رکود» در اقتصاد کلان شود.
علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت روحانی بعداً همین بند از نامه را به طریقی دیگر در یک مصاحبه مطبوعاتی مورد اشاره قرار داد و با بیان اینکه عوامل مختلفی در تهدید رشد اقتصادی کشور نقش داشتهاند، گفت: عامل دیگری که اضافه شد، پیشبینی مردم از رفع تحریمها بود و همین موجب شد که تقاضا برای خرید کالاهایی مانند خودرو و لوازم خانگی کاهش یابد!
در همان روزها نیز، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در بخشی از سخنان خود در نشست مدیران عامل بانکهای کشور بیان کرده بود: متاسفانه برخی تصور میکنند که با اجرای توافق هستهای قیمتها به یکباره شکسته میشود و این تصور، بازار را با رکود مواجه کرده و باعث شده حجم موجودی انبار برخی از واحدهای تولیدی افزایش یابد.
پس از نامه 4 وزیر، صحبتهای طیبنیا و اظهارات جهانگیری، خبرگزاری رویترز هم حتی در گزارشی تحلیلی، این مطلب را مورد اشاره قرار داد و صراحتاً نوشت: «اقتصاد ایران از زمان توافق هستهای در ماه جولای دچار رکود شده است چراکه مصرفکنندگان منتظر رفع تحریمها و ورود برندهای بینالمللی هستند»!
و جمشید پژویان، دبیر کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس سابق شورای رقابت نیز اخیراً در همین رابطه به فارس گفت: آن موفقیتی که دولت امید داده بود در زمینههای اقتصادی میتواند کسب کند و میخواهد کسب کند متأسفانه حاصل نشد...
*وقتی وعدههای باغ سبز، اقتصاد کلان را به رکود میکشاند
توقع ایجاد شده در زمینه لغو تحریمها و کاهش قیمتها، یکشبه و در خلأ به وجود نیامده است.
سوگمندانه باید گفت که مقامات دولت یازدهم و هواداران آنها در زمینه وعدههای باغ سبز توافق، بزرگنمایی اثر تحریمها و لغو آنها و قولهایی که در زمینه بهشت برین پسابرجام! به مردم داده شد، پرونده قطوری دارند.
آنها در این زمینه مشخصاً سخنانی را بر زبان راندهاند که عامل اصلی ایجاد همین انتظارات غیر واقعیست...
سعید لیلاز، فعال اصلاحطلب طی گفتوگو با روزنامه اعتماد پیشبینی کرده بود: از زمستان ٩٤ شاهد بهبود وضعیت اقتصادی در کشور باشیم و در نتیجه بورس و دیگر بخشهای اقتصادی هم از دی و بهمن امسال با روندی مثبت مواجه شوند و آثار رونق نسبی در اقتصاد ایران دیده شود!
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، در مقطعی دیگر، طی اظهاراتی گفته بود: برای اینکه طرف مقابل ما احساس نکند که تحریمهای دو ساله 90 تا 92 که منجر به رشد اقتصادی منفی 6.8 درصدی و نرخ تورم فزاینده بالای 40 درصد شد به نتیجه نشسته است ما تمام تدبیر خود را به کار گرفتیم!
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً در روزنامه ایران اظهار کرد: بحران در روابط خارجی ایران به حدی رسیده است که دیگر نمیتوان بدون حل آن، یک گام جدی برداشت!
روزنامه آرمان امروز، زمانی به قلم فردی به نام مهدی تقوی که گفته شد اقتصاددان است، نوشت: برای توافق نهایی میتوان انتظار داشت درآمدهای مردم افزایش یابد و وضعیت اشتغال بهتر شود.
محمدرضا تابش، از نمایندگان مجلس در صبح روز امضای توافق موقت ژنو در 2 سال قبل از تریبون مجلس اعلام کرد که با این توافق، سطح معیشت مردم ارتقا مییابد.
رئیسجمهور روحانی در سخنان خود در یک مراسم مربوط به محیط زیست، حتی «آب خوردن مردم» را هم به تحریمها مرتبط دانست.
علی شکوری راد، از فعالان اصلاحطلب، سال گذشته در یک مصاحبه گفته بود: مردم بهخوبی به این مساله آگاهند که تلاشهای دولت برای رسیدن به یک توافق هستهای به بهبود معیشت و وضعیت اقتصادی کشور منجر خواهد شد...به همین دلیل پرونده هستهای را دنبال میکنند و منتظر توافق نهایی هستند!
از اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در یک سخنرانی این جملات به گوش رسید: «هم اکنون مردم از دولت مطالباتی نظیر اشتغال و رفاه دارند و دولت نیز اهتمام دارد با استفاده از فرصت مطلوبی که به واسطه توافق هستهای ایجاد شده، با اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ رشد اقتصادی مثبت و آرامش حاکم بر اقتصاد کشور در جهت رفع مشکلات کشور گام بردارد»
حمیدرضا جلاییپور، دیگر فعال اصلاحطلبی است که زمانی پیرامون تحریمها گفته بود: این تحریمها نه از لحاظ اقتصادی بلکه از سایر شئون برای رونق اقتصادی ایران مانند طناب دار است.
علیاکبر صالحی، نفر بعدی از مقامات دولت روحانی است که از وی در این رابطه میخوانیم: به طور قطع جهان دیگر جهان قبل از برجام نخواهد بود و قطعا عوض میشود. کشور وارد فاز جدیدی شده و انشاءالله بعد به سرانجام رسیدن برجام تحریمها برداشته میشود و تمام زمینهها برای پیشرفت کشور آماده میشود.
و البته خوانش تیتروار این صحبتها نیز برای فهم بهتر ماجرا خالی از لطف نیست:
سعید لیلاز در سال 92 و مدتی قبل از توافق موقت ژنو: به طور کلی معتقدم این مذاکرات بر وضعیت اقتصادی، به خصوص در حل و فصل مسایل کوتاه مدت حتما تاثیر مثبت خواهد بود...در کوتاه مدت دریافتهای ارزی ایران بین 50 تا 100 درصد افزایش خواهد یافت و این نوید خوبی برای اقتصاد ایران است و میتواند در کنترل بازار تاثیر فراوانی داشته باشد...این توافق ما را قادر میکند که فوریترین مسایل معیشتی را حل کنیم و در صنایع مختلف مانند صنایع پتروشیمی پیشرفت داشته باشیم!
آقای هاشمی رفسنجانی: تحریمها پدر مردم را در آورده است. اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریمها استخوانهای آنها را خرد کرده است.
محسن رهامی: تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را 100 درصد حل کنیم!
احمد شیرزاد: شرکت های بزرگ تجاری از سراسر جهان خیز برداشتهاند تا در ایران سرمایهگذاری کنند.
فیضالله عربسرخی: با ملاحظه تحریمها جمهوری اسلامی به توسعه مورد انتظار دست پیدا نمیکند.
سعید لیلاز: به مردم اعلام میکنم رونق اقتصادی در کشور ایجاد شده، در مسیر سیاسی نیز در تعامل مناسب با دنیا هستیم و در مسیر هستهای دستاورد مثبت و سازندهای به دست آوردهایم.
محمد شریعتمداری(معاون اجرایی رئیسجمهور): امیدواریم با گشایشهای بینالمللی گره از پای فعالان اقتصادی برداشته شود و به تصمیمات راهبردی در تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه دستیابی به اقتصاد رقابتی دست پیدا کنیم!
غلامرضا تاجگردون: توافقی که قرار است تیرماه میان ایران و غرب به امضا برسد، قطعا بر اقتصاد کشور موثر خواهد بود. آثار رفع تحریمها بر اقتصاد ایران آثار بلندمدت و کوتاهمدتی را به وجود خواهد آورد...
*خودکرده را «تدبیر» هست؟!
وعدههای اشاره شده از سر تحلیل غلط بودند یا اینکه مغرضانه بیان شدند مهم نیست بلکه در حال حاضر مهم آن است که این وعدهها توانستهاند انتظاراتی غیر واقعی درباره تحریمها و اثر توافقات و مذاکرات خارجی ایجاد کنند و در کنار کمتوجهی دولت به مسئله «اقتصاد مقاومتی» که موجب نارضایتی رهبر انقلاب نیز شده است، «دولت روحانی» را به چالهای به نام «رکود» بیاندازند.
و البته ماجرا میتواند برای دولت، بسیار تلختر از این هم بشود اگر برجام به فرجام نرسد و همانند تجربه مذاکرات هستهای سال 83، بشکند و به مسئلهای «عبرتآموز» تبدیل شود.
رخدادی که سعید حجاریان طی گفتوگو با نشریه اندیشه پویا درباره آن، مسئله «استعفای روحانی» را هم پیش کشیده است!
سؤالی که در اینجا به هر ذهن دلسوزی متبادر میشود، اینست که دولت با وضع کنونی که هیچ مقصری غیر از خودش ندارد چه باید بکند؟!
رکود ایجاد شده فعلی نه به تحریمها مربوط است نه به فساد ادعا شده در دولت قبل و نه حتی به بابک زنجانی!
پای مشتی انتظارات و توقعات ایجاد شده در میان است که از بطن «وعدههای باغ سبز» متولد شدهاند.
با تمام این اوصاف اما همچنان شاهدیم که دولت اقدام به تهیه بسته ریالی برای خروج از رکود گرفته است، سخنگوی دولت از درست بودن حرف روحانی مبنی بر خروج از رکود! سخن میگوید و از نشست و برخاستهای دیپلماتیک رئیسجمهور روحانی هم با سفرای کشورهای هند، ژاپن، برونئی، هلند، مالی، اسپانیا، ازبکستان، دانمارک و دیگران! علیالدوام این سخن شنیده میشود که دولت امیدوار است ایران در فضای پسابرجام به پیشرفت اقتصادی برسد...
و هنوز هم خبری از شکوفایی اقتصاد مقاومتی و یا اقلاً اثر مذاکرات انجام شده در ژنو و لوزان و وین و نیویورک، بر اقتصاد کشور و معیشت مردم در دست نیست.
پاسخ آن سؤال ایجاد شده یقیناً آنست که باید نیشتری به این زخم عفونت کرده زد و درباره اینهمه وعدههای بی فرجام؛ با مردم صداقت به خرج داد.
باید به مردم گفت که مسئله القای وجود مشکل اقتصادی بر سر سفرهها و اقتصاد خرد کشور، اثر گسترده تحریمها، فلج شدن اقتصاد کشور به دلیل نبود توافق با غرب و چرخیدن سانتریفیوژها به شرط چرخش زندگی مردم تماماً یا بزرگنمایی بود یا اینکه واقعیت نداشت.
چه باک حتی اگر دولت اقدام به عذرخواهی کند و بیآلایش و صادقانه به افکار عمومی بگوید که درباره میزان اثرگذاری تحریمها و یا سطح تأثیر توافق بر معیشت مردم و قیمتها، به هر دلیلی، بزرگنمایی و آگراندیسمان صورت گرفته است؟!
اگرچه در این زمینه رگههایی از اعتراف در میان برخی مقامات دولتی و اصلاحطلبان دیده میشود که سعی دارند بصورت تکنفره در مقابل این هجم وعدههای ارائه شده درباره اثرات توافق و تحریمها بایستند و بگویند که «توافق اثری بر قیمتها ندارد و تحریمها مشکل چندان بزرگی نیستند»! اما کار از ترمز کشیدن یک نفر گذشته است و دست جماعتی باید، که 2 سال وعده و وعید بیفرجام را جراحی کند و برای افکار عمومی از واقعیتها بگوید.
تجربه نشان داده است که از بسته دولت و برجام و برجامها کاری ساخته نیست و جراحی اشاره شده در کنار اقتصاد مقاومتی، تنها راهیست که میتواند دولت روحانی را از تب رکود خارج کند.