کد مطلب: 45063
دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۶
طرف، رئیس سازمان محیط زیست است؛ به جای همدردی با مردم بینوای این همه کلانشهر آلوده، سفره دل پیش رسانه اجنبی باز میکند که توافق باید جوری تنظیم شود که بتواند هوای ما را در انتخابات 96 داشته باشد!
به گزارش خط نیوز، «حسین قدیانی» در روزنامه «وطنامروز» نوشت: برای دولت اعتدال، نتیجه انتخابات در کشوری واقع در آن سوی اقیانوس اطلس مهمتر است یا ریه شهروندانش؟! بگذارید این سوال را جور دیگری بپرسم: اینکه خانم کلینتون مغلوب آقای ترامپ شود، دولتمرد یا دولتزن ما را بیشتر باید مغموم کند یا این هوای آلوده بیرحم؟! از حسن روحانی جمله قصاری هست بدین منوال: «آمارهای اقتصادی را جیب مردم باید تایید کند»! باورم هست ذیل این جمله، اندازه یک کتاب میتوان جمله قصار نوشت! مثلا «آمارهای مربوط به سالم بودن هوای کلانشهرها را، نه سرکار خانم ابتکار، که ریه مردم باید تایید کند!» تایید میکند؟! وقتی مردم خوزستان و ایلام و اصلا همین تهران خودمان از خانم ابتکار ناراضی باشند، چه سود فلان نهاد بینالمللی، از ایشان به عنوان «بانوی زمین» یاد کند؟! وقتی فواید برجام از روی کاغذ فراتر نمیرود و وقتی لغو تحریمها تنها و تنها محدود مانده روی برگه توافق، چه سود از جایزه موسسه انگلیسی به وزیر امور خارجه؟! آری! چه سود اگر حسن روحانی ساعاتی بعد از اعلام شکست کلینتون از ترامپ، مدعی شود نتیجه انتخابات آمریکا تاثیری بر حرکت دولت ایران ندارد، وقتی رفتار و گفتار حضرات و شرکای رسانهای، دقیقا خلاف گفته رئیس قوه مجریه را نشان میدهد؟! آیا جز این است که ناظر بر حفظ برجام، دعا دعا میکردند کلینتون منتخب مردم آمریکا باشد؟! آیا جز این است که جلو جلو و هنوز یک روز مانده تا اعلام نتیجه انتخابات، پیروزی هیلاری را تبریک گفتند؟! چنان میگفتند ترامپ دیوانه، بیعقل، کمخرد، سفیه و نادان است، کأنه هیلاری، همان «مادر در افق محو شده هاچ زنبور عسل» است، نه «ام داعش»! و حالا هم، ذکر ایام هفته آقایان، مختصر در این وجیزه شده که برجام، یک توافق بینالمللی ثبتشده در سازمان ملل است که ماندگاری آن منوط به آمد و شد سران کاخ سفید نیست! کاش تنفس در هوای سالم هم اندازه نتیجه انتخابات آمریکا و تاثیر آن روی توافق، مهم بود برای حضرات! واقعیت آن است که هوا بس ناجوانمردانه، نه سرد است و نه گرم، بلکه «آلوده» است! شعرا واجب است یک تجدید نظر اساسی در سرودههای خود کنند! کجای پاییز، پادشاه فصلهاست؟! اینجایش که در کنار غم یار و دوری آفتاب، باید شاهد هجران هوای سالم هم باشیم؟! «وارونگی هوا» پدید نمیآید الا از «وارونگی سیاست»! طرف، رئیس سازمان محیط زیست است؛ به جای همدردی با مردم بینوای این همه کلانشهر آلوده، سفره دل پیش رسانه اجنبی باز میکند که توافق باید جوری تنظیم شود که بتواند هوای ما را در انتخابات 96 داشته باشد! باید هم مهاجرت کنند از این شهر، پرندههای محبوب! شده در حکم قفس! خاک گرفته پنجره «حوا» را! «آدم» جایی را نمیبیند، الا دود و گرد و غبار! «برج میلاد» گم شده! هوا نیست! «فردوسی» در میدانش هیچ حال خوشی ندارد! امان از این سیاست خاکستری! امان از وقتی که برای مسؤول ما، رای نیاوردن کلینتون در آمریکا مهمتر باشد تا جان مردم هموطن خودش! سیاست وقتی از صداقت، صفا، یکرنگی و خلوص تهی شود، تنفس در هوای سالم هم بدل میشود به آرزو! بله! هوا آنقدر آلوده هست که ما اصلاح و پیرایش آن را فقط از یک دولت متوقع نباشیم لکن مساله اینجاست که دولت فعلی، اصلا انگار نه انگار! حتی به روی مبارک هم نمیآورد! دولت فعلی، مذاکره بینتیجه با سران کدخدا را بلد است اما اینجا وقتی شهردار، چند ماه بعد از آنکه پیروزی روحانی را به وی تبریک گفت، حاضر شد در صورت گرفتن امکان و اختیار، مسؤول هوای شهر شود، دولت اصلا انگار نه انگار! این بیمحلی، بیمحلی دولت اعتدال به شهردار تهران نبود، بلکه بیاعتنایی حضرات به ریه شهروندان تهرانی بود! و تمثیلی آشکار از بیاعتنایی به ریه همه مردم ساکن در همه کلانشهرها! پس خوشا به حالت ای روستایی! سیاست اگر این همه کثیف و دروغ و آلوده است، همان به سر و کله زدن با گاو شیرده! ما در شهر، چشممان جز ذرات آلاینده وعده نمیبیند! وعده 100 روزه! وعده گلابی! و تازه! نعمتی را که در این هوای آلوده توان دیدنش را نداریم، باید شکرگزار هم باشیم! نعمت خانم ابتکار! نعمت احتکار هوا! نعمت بانوی زمین!
بروید از این شهر، کبوترها! اینجا به دشمن، ایمیل فرستاده میشود اما برای شما خبری از آسمان نیست! خوش به حالت خانم کلینتون! بیآنکه ترامپ را شکست دهی، روزنامه هوادار روحانی، رنگ لباس تو را با رنگ لباس رئیسجمهور، ست کرد! و قبلا هم لوگویش را با رنگ پرچم فرزندان تکفیریات! ما اما دیروز، در همین «وطنامروز» خود را هماهنگ کردیم با رنگ هوای شهر! و با ریه شهروندان! هموطن! هوایت را داریم، ولو آنکه هوایت را سرشار کرده باشند از سیاست و دغل و دروغ! چشم ما هنوز تو را میبیند حتی در «مجلس ختم هوا»! حالا دیدی «سمات» را از «سیاست» خیلی باید جدیتر گرفت؟! حالا دیدی «پادشاه فصلها»، نه این پاییز لعنتی که همان فصلی است که هوای تو را تازه کند؟! امروز تا هر روز که او بیاید، جنگ میان «سمات و سیاست» است! الا ای ابنای آدم! حالا حتی «هوا» هم غایب است!