به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: به تازگی نشست مشترک روسیه و کشورهای عربی در قالب مجمع همکاریهای روسیه و اعراب برگزار شد و در قالب بیانیه پایانی آن، شاهد طرح مواضع جنجالی علیه کشورمان بودیم. در این راستا، در بیانیه پایان نشست مذکور که سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه و شماری از وزاری خارجه کشورهای عربی در آن حاضر بودند، به این نکته اشاره شده که ایران و امارات باید در مورد به اصطلاح مناقشه بر سر جزایر سه گانه خلیج فارس(تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی)، یا از طریق گفتگوها و مذاکرات دو جانبه و یا حل مساله از طریق دیوان بین المللی دادگستری و نهادهای تحت نظر سازمان ملل متحد، به یک راه حل برسند.
این جنس از همراهی روس ها با ادعاهای اعراب به صورت کلی، و امارات متحده عربی به صورت خاص علیه کشورمان، پیشتر در جریان نشست پیشین روسیه و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که در تابستان سال جاری برگزار شده بود هم انجام گرفت و در آن زمان نیز با جار و جنجال های فراوانی همراه شده بود. در این راستا، "علی اکبر ولایتی"، مشاور مقام معظم رهبری در حوزه سیاست خارجی در موضع گیری، اقدام اخیر روس ها را مایه تاسف خواند.
رئیس مجلس شورای اسلامی هم در واکنش به این ماجرا نوشت: «روابط با روسیه بر اساس منافع ملی ایران و احترام متقابل تنظیم شده است. هرگونه ادعایی که قصد خدشه به تمامیت ارضی ایران را داشته باشد حتما خلاف این اصول است، از سوی ایران برخلاف این روابط ارزیابی شده و با پاسخ جدی مواجه خواهد شد. روسیه باید مراقب سوءاستفادۀ غرب از اشتباهاتش باشد».
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی(حجت الاسلام ذوالنوری) نیز به کنایه از آمادگی ایران جهت اعزام شماری معلم تاریخ و جغرافیا به روسیه جهت آشنایی بیشتر و بهتر ان ها با واقعیت های تاریخی و جغرافیایی خبر داده است.
با این همه، بسیاری نسبت به طرح این سوال اقدام می کنند که پشت پرده و محرک های اصلی همراهی روس ها با ادعاهای اعراب علیه جزایر سه گانه ایرانیِ خلیج فارس چیست؟ به نظر می رسد جهت پاسخ به این پرسش، توجه به چهار مولفه عمده و محوری از اهمیت زیادی برخوردار است.
یک: روسیه و طمع جذب دلارهای نفتی اعراب
پس از آغاز جنگ اوکراین، روسیه با سیلی از تحریم های جهان غرب به ویژه در حوزه اقتصادی و مالی رو به رو شده و مناسبات تجاری آن با کشورهای اروپایی به عنوان اصلی ترین شرکای تجاری روس ها نیز متحمل آسیبها و خسارات جدی شده است. در این فضا، روسیه با نگاهی عملگرایانه و فرصت طلبانه سعی داشته و دارد تا به هر نحو ممکن، فرصت ها و ظرفیت های تازه ای را در عرصه بین المللی در راستای منافع خود فعال کند تا شاید بتواند تا حدی از شدت چالش های اقتصادی ناشی از تحریم های غرب علیه خود بکاهد.
در این میان، تردیدی نیست که دلارهای نفتی اعراب از جذابیت قابل توجهی برای روسیه برخوردارند و درست به همین دلیل، روس ها در دوره پس از جنگ اوکراین، اقبال قابل توجهی را به توسعه روابط با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نشان داده اند. از این منظر، روس ها به واسطه همراهی با ادعاهای اعراب در مورد جزایر ایرانی خلیج فارس، سعی دارند خود را چند پله در دستورکار جذب منابع مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس جلو بیندازند و منافع و امتیازات اقتصادی قابل توجهی را کسب کنند.
دو: نیاز روسیه به اتحاد با اعراب در اوپک
پس از آغاز جنگ اوکراین، جهان غرب و به طور خاص دولت های اروپایی، به نحو گسترده ای راهِ تحریم انرژی روسیه را در پیش گرفتند و حتی اتحادیه اروپا بر آن است تا در یک یا دو سال آینده، به کل واردات انرژی از روسیه را قطع کند و به صفر برساند. در این میان، روسیه تا حد زیادی به حمایت های دولت های عربی حاشیه خلیج فارس که از نقش قالب توجهی در تشکیلات اوپک برخوردارند، نیاز دارد.
معادله ای که پیشتر در قالب همراهی امارات و عربستان با روسیه در زمینه تعیین سقف تولید نفت در قالب تشکیلات اوپک نیز خود را نشان داده است. مساله ای که با انتقادهای جدی از سوی کشورهای غربی علیه اعراب حاشیه خلیج فارس و به طور خاص سعودی ها همراه بوده است. در این فضا، روسیه با تعریف پیوندهای راهبردی با اعراب حاشیه خلیج فارس در حوزه انرژی، عملا همراهی با ادعاهای این دسته از کشورها در رابطه با مسائلی نظیر جزایر سه گانه ایرانی را به مثابه مولفه ای در نظر می گیرد که می تواند پشتوانه تحکیم پیوندهای دو طرف باشد و منافع اقتصادی قابل ملاحظه ای را برای مسکو به همراه داشته باشد. البته که روسیه عملا از این موضوع برای خود یک کارت بازی نیز ساخته که از طریق آن پالس های معناداری را نیز به اعراب حاشیه خلیج فارس میفرستد.
سه: فرصت طلبی روس ها در بحبوحه شکاف در روابط اعرابِ حاشیه خلیج فارس و آمریکا
یکی از نکات مهم و قابل تاملی که در سال های اخیر به وضوح قابل مشاهده بوده، فاصله گرفتن کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از آمریکا و مجموعه دولت های غربی بوده است. به طور خاص دولت های عربستان و امارات در قالب موارد مختلفی که در سال های گذشته در سطح منطقه غرب آسیا رخ داده اند نظیر: عقب نشینی آمریکا از افغانستان و یا تعیین قطر از سوی دولت آمریکا به عنوان اصلی ترین متحد واشینگتن در خارج از سازمان ناتو و یا انفعال غرب در مساله حملات گسترده حوثی های یمنی به خاک عربستان و امارات، به این درک راهبردی رسیدهاند که ایده تکیه کردن به غرب جهت تامین منافع و امنیت خود، تا حد زیادی پوچ و بی اساس است و دولتهای غربی در بزنگاه های مهم تاریخی برای دولت های عرب حاشیه خلیج فارس، منافع خود را بر آن ها اولویت می بخشند و اقدام خاصی را انجام نمی دهند.
حال در فضای سردیِ روابط اعراب حاشیه خلیج فارس و کشورهای غربی(به طور خاص با آمریکا)، روسیه در مقام یک بازیگر فرصت طلب سعی دارد تا جای غرب را در رابطه با کشورهای مذکور بگیرد و در این معادله، روس ها همراهی با ادعای اعراب حاشیه خلیج فارس علیه جزایر سه گانه ایرانی را به مثابه یک مولفه مهم و تاثیرگذار در افزایش و تقویت قابل توجه روابط خود با این دسته از کشورها ارزیابی می کنند. رویکردی که البته از سوی چین نیز به نحوی فعال در منطقه راهبردی حاشیه خلیج فارس دنبال می شود.
چهار: تلاش روس ها برای فرار از انزوا
و در نهایت باید گفت که روسیه به واسطه همراهی با ادعاهای اعراب حاشیه خلیج فارس در مورد جزایر سه گانه ایرانی، به نوعی سعی دارد تا از انزوای تحمیلی علیه خود در دوره زمانی پس از جنگ اکراین نیز فرار کند. انزوایی که با چالش های ژئوپلیتیکی قابل توجهی نیز برای کرملین همراه شده و روسیه توسعه هر چه بیشتر روابط خود با کشورها و دولت های مختلف در اقصی نقاط جهان به ویژه در حوزه های راهبردی نظیر حاشیه خلیج فارس را به مثابه یک مولفه ضروری و مهم برای خود ارزیابی می کند. اقدامی که هم برای روس ها فرصت ساز است و هم می تواند نوعی نبرد پنهان روسیه با جهان غرب تلقی شود.
با این همه، شاید مفروض غلط همراهی روس ها با ادعاهای اعراب حاشیه خلیج فارس در مورد جزایر سه گانه ایرانی این باشد که آن ها فکر می کنند ایران در مواجهه با رویه های بعضا نادرست آن ها، رویکردی منفعل در پیش میگیرد. گزاره ای که در طی سال های پس از انقلاب نیز به کرات از سوی دیگر بازیگران بین المللی اتخاذ شده با این حال، در برهه های زمانی مختلف، شوک های قابل توجهی را به آن ها وارد کرده است.