کد مطلب: 37765
يکشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۲۸
به بهانه تلاش خنده دار برای سیاسی کردن خنده مردم
بیانیه سران جنبش سبز به مناسبت خیزش مردمی ژوژولی‌ها!
امروز از هر گوشی موبایل شما بوی سطل آشغالهای نیم سوخته خیابان انقلاب به مشام می‌رسد. امروز هر پیامک شما نماد یک راهپیمایی آرام و بدون خشونتی است که چهار نفر در آن کشته شدند! امروز در پس هر ستاره و مربعی که فشار می‌دهید خون شهدای جنبش سبز فرتی فوران می‌کند.
مردم شریف ایران! درود به شرفتان که بار دیگر تسلیم این صحنه‌آرایی‌های خطرناک نشدید و دست رژیم را که از آستین رامبد جوان بیرون آمده بود دیدید و نترسیدید! بر هر زن و مرد خداجویی واضح و مبرهن است که آنچه شب گذشته بر صفحه تلویزیون نیرنگ و فریب نقش بست نه یک مسابقه ساده برای خنداندن مردم که یک نمایش نفرت‌آور از تزویر و دروغ بود. وگرنه مگر نمی‌توان با یک جوک ساده مردم را خنداند؟ مگر خود من در مناظرات مردم را نخنداندم؟ آیا سینه‌خیز رفتم؟ نرفتم! پس مشخص است که پشت این ماجرا یک سناریوی ضد مردمی نهفته است. و افسوس که کسی چون رامبد جوان عمله جور شده و اجرای این سناریو را بعهده گرفته است و چه باک، که تاریخ جنبش سبز مملو است از این خیانتها، چه ابطحی چه رامبد!
مردم آگاه ایرانقرار دادن کسی چون امیرمهدی ژوله در برابر فرد معلوم الحالی چون امین حیایی یک اتفاق ساده نیست. ژوله کسی است که بچه‌دار شدنش را محور اجرایش قرار داده است. بچه‌دار شدن ژوله در این سن و سال بالا آیا مقابله علنی با سیاستهای جمعیت افزایی رژِم نیست؟! ژوله کسی است که حتی در اسمش هم به مقابله با رژیم برخاسته است (ژوله در واقع نوعی تمسخر و تخفیف ژاله است. همانطور که ما مثلا به دکان می‌گوییم دکون یا مثلا به ایشان می‌گوییم ایشون!) او با اسمش میدان ژاله را که به نوعی یکی از نمادهای هویتی نظام و انقلاب است به سخره گرفته؛ ژوله! اما از آن سو امین حیایی حتی در اسمش هم همراهی مشمئز کننده‌ای با رژیم و چارچوبهای متسلب فرهنگی آن دارد! آیا نمیشد حیایی را در برابر مسعودی قرار می‌دادند تا مشخص شود که حیا در برابر سعادت است! می‌شد اما این کار را نکردند تا من و شما را بفریبند (البته من را که نه، چون فرهیخته‌ای چون زهرا رهنورد در کنارم است و از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد این ماجرای ژوله و ژاله را او به من آموخت؛ که خدا بر روشنفکری‌اش بیفزاید، ایدون باد!).
مردم قشنگ ایرانامروز بار دیگر فرصت آن است تا ثابت کنیم ما بیشماریم. امروز وقت آن است که با رای های خود ثابت کنیم که باز باران با ترانه می‌خورد بر سقف خانه و حتی صد دانه یاقوت با نظم و ترتیب یکجا نشسته. امروز وقت آن است که حداقل برای ۴۸ ساعت فریاد برآریم سگ تف کنه به شعار هنر برای هنر!
مردم شومبوسگومبولی ایرانامروز از هر گوشی موبایل شما بوی سطل آشغالهای نیم سوخته خیابان انقلاب به مشام می‌رسد. امروز هر پیامک شما نماد یک راهپیمایی آرام و بدون خشونتی است که چهار نفر در آن کشته شدند! امروز در پس هر ستاره و مربعی که فشار می‌دهید خون شهدای جنبش سبز فرتی فوران می‌کند. رای بدهید و بدانید که روح ندا آقا سلطان نظاره گر شماست. رای بدهید و باور داشته باشید دعای مریم رجوی پشت سر شماست. این را هم زهرا رهنورد فرهیخته گفت بنویسم: رای بدهید و یقین داشته باشید لبخند رضایت مردم لرستان نصیبتان خواهد بود چون من بارها گفته‌ام که خودم لر هستم و همسرم هم داماد لرستان است و مردم لرستان داماد خودشان را رها نمی‌کنند بیایند لبخند رضایتشان را نصیب یکی دیگر کنند!
(کروبی عزیز هم یک چیز گفت بنویسم که درست نفهمیدم چی گفتاما منظورش کلا این بود که دمتون گرم! ... نوشتم .... بابا نوشتم دیگه! بیا ببین! ای بابا...)
خوشگله!پاشو دیگه... جون من پاشو دیگه، بابا ساعت دو بعد از ظهره! پاشو آفرین... بخدا کاری نداره، چهار تا عدد میگیری و تموم! جون مادرت پاشو بزار تو این یکی لااقل پوز رژیم رو بزنیم. دمت گرم!
رجانیوز
