توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 52245
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۷
این حجم از بیکاری روحانی و دولت عادی است؟!
این حجم از کار نکردن عادی نیست. بحران‌های اقتصادی متعددی در ماه‌های اخیر گریبان کشور را گرفته است. از گران شدن ارز و کاهش ارزش پول ملی گرفته تا گران شدن سکه و خانه و ماشین. انگار مسئولین در قبال این اخبار کرخت شده‌اند. چرا؟
این حجم از بیکاری روحانی و دولت عادی است؟!
به گزارش خط نيوز، این بی‌ثباتی اقتصادی برای رشد، سرمایه‌گذاری، توزیع درآمد و پیشرفت مضر است و سبب افزایش نرخ سود و سرمایه‌گذاری پایین‌تر در کالا‌های قابل جابجایی می‌شود و ممکن است بخش بزرگی از سرمایه و نیروی کار (به ویژه در اقتصاد‌های وابسته به فروش منابع طبیعی مانند نفت) به طور ناکارامد در تولید کالا‌های غیرقابل مبادله با خارج (مسکن و خدمات) متمرکز شود.

در عین حال هیچ پروژه بزرگ و درآمدزایی هم در کشور پیگیری نشده است. سواحل مکران و بندر چابهار به عنوان یکی از ظرفیت‌های مهم برای اصلاح روند اقتصادی و تجارت رها شده است. بحران‌های محیط زیستی و آب گلوی کشاورزان را گرفته است؛ و مردم می‌بینند که با نچرخیدن چرخ هسته‌ای، چرخشی در زندگی آن‌ها در این سال‌ها پدید نیامده است.

در این روز‌ها که بحران‌های ارزی و مالی کم‌کم اثر خود را بر زندگی مردم گذاشته است و در ابتدای موج اجاره و خرید و فروش خانه ۱۰۰ رصد افزایش قیمت را شاهدیم، مردم جای خالی وزیران را در رسانه‌ها برای پاسخگویی بیشتر درک می‌کنند.عدم پاسخگویی وزیر راه و شهرسازی درباره قرارداد بدون ضمانت خرید هواپیما، عدم پاسخگویی وزیر صنعت درباره گرانی فزاینده خودرو، سکوت وزیر اقتصاد درباره علل بحران ارزی در کشور و ... نشانه‌هایی عجیب از یک وضعیت شکننده و احتمالا در شرف طوفان دارد. دولت یازدهم از ابتدای تشکیل خود، خلق پول را خط قرمز خود دانست و تلاش کرد تورم را مهار کند. اما با این وجود افزایش افسارگسیخته نقدینگی به مثابه بمب ساعتی بود که کشور را در لبه بحران‌ها قرار داده بود. نبود فرماندهی واحد برای مقاوم سازی اقتصاد و تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان یک ضرورت در کلام باقی ماند و در عمل به جایی نرسید. سیاست نگاه به بیرون و قرار دادن همه تخم‌مرغ‌ها در سبد مذاکرات هسته‌ای و تعامل با خارج، باعث شد تا نه تنها بحران‌ها کاهش نیابد، بلکه تنها با تعویق آن، به صورت شدیدتر به کشور بازگردد.

در عرصه سیاست داخلی نیز دولت نتوانسته است دستاوردی برای خود و حامیانش کسب کند و به مرور انتظاراتی که در زمان انتخابات با شعار‌های این تیم و نیز با تخریب رقبا شکل گرفته است، به صورت موج «من پشیمانم» بروز کند. با همه این‌ها دولت کاری برای مقابله با مشکلات نکرده است. شنیده‌هایی تاسف بار از ساعت کاری مسئولین اجرایی کشور هم شنیده می‌شود که ما را قانع می‌کند دولت عزمی برای حل مشکلات مردم ندارد.

نامه روز گذشته جمعی از حامیان دولت که گره‌های متنوعی را هم در بر می‌گرفتند، کمی برای روشن شدن سیاست دولت کمک کند. هرچند آقای کرباسچی (از امضا کنندگان این نامه) گفته است: «تحلیل و نظری که در این نامه ارایه شده برای مقابله با افراطیون خارج‌نشینی است»، اما به نظر نمی‌رسد این خط تفاوت چندانی با نظر ترامپ داشته باشد. این نامه تلاش دارد تا با جدی کردن خطر جنگ و بحران‌هایی که کشور با تعبیر «وضعیت ناامن و پر خطر منطقه پیرامون ایران و نیز بحران‌های مختلف و متراکم در داخل» از حکومت جمهوری اسلامی خواسته شده است: «با یک تصمیم ملی شجاعانه اعلام کند که حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با آمریکا است تا قدمی در راه حل مشکلات و اختلافات برداشته شود.» اگر سخنان ترامپ را هم بررسی کینم چیزی غیر از این نمی‌بینیم: فشار و تحریم‌های شدید از بیرون برای مذاکرات جدید و کسب امتیازات تازه!

با این مقدمات شاید روشن‌تر شود که بپرسیم دلیل این همه بی‌عملی چیست؟ آیا فشار به مردم از روی ناتوانی دولتمردان است یا هم‌دستی با آمریکا برای فشار بیشتر به حکومت و دادن امتیازات تازه؟ آیا امروز تجربه شکست‌خورده برجام برای اعتماد به غرب فراموش شده است؟

کاش به جای گفتاردرمانی و حاشیه‌سازی کمی هم به فکر مشکلات واقعی باشیم و برای درمان مشکلات کشور با تکیه به توان داخلی راه حل‌های دائمی هم‌چون مقابله با قاچاق و کمک به تولید داخلی پیگیری شود. مشکلات کشور به دلیل رفاه‌زدگی و اشرافیت و نیز دوری از روحیه جهادی و انقلابی است. راه حل ما همین‌جاست: رو به میهن و پشت به دشمن!

محمد صالح مفتاح

منبع: فردا
Share/Save/Bookmark