کد مطلب: 68004
سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۳
پنج تفاوت حضور اول و دوم کیروش در فوتبال ایران
کارلوس کیروش نخستین بار اواخر سال ۸۹ برای ارزیابی شرایط به تهران آمد و اوایل سال ۹۰ هدایت تیم ملی را پذیرفت. حالا بیش از ۱۱ سال از آن اتفاق میگذرد و دست سرنوشت دوباره ایران و کیروش را کنار هم قرار داده. این بار اما با آن بار تفاوتهایی دارد.
به گزارش خط نیوز، روزنامه همشهری نوشت: «سرانجام اتفاقی که همه میدانستند وقوعش قطعی است، رخ داد و کارلوس کیروش رسما به عنوان سرمربی تیم ملی ایران معرفی شد. این دومین حضور کیروش در ایران است. او نخستین بار اواخر سال ۸۹ برای ارزیابی شرایط به تهران آمد و اوایل سال ۹۰ هدایت تیم ملی را پذیرفت. حالا بیش از ۱۱ سال از آن اتفاق میگذرد و دست سرنوشت دوباره ایران و کیروش را کنار هم قرار داده. این بار اما با آن بار تفاوتهایی دارد که مرورش خالی از لطف نیست.
پیرتر آمد
کارلوس کیروش در نوبت اول حضورش روی نیمکت تیم ملی ۵۹ ساله بود و حالا ۷۰ ساله است. ۷۰سالگی سن بالایی برای مربیگری است و اگر قرار بود فدراسیون فوتبال ایران سراغ یک مربی جدید در این سن و سال برود، حتما باید انتقادات زیادی را تحمل میکرد. داستان کیروش اما به خاطر تجربه مشترک قبلی فرق میکند.
بازگشت در قامت «ناکام»
کیروش بار اول حضورش در تیم ملی در قامت یک مربی فاتح به ایران آمد. او با پرتغال به جام جهانی ۲۰۱۰ رفته بود و پس از صعود از مرحله گروهی، در یکهشتم نهایی با یک گل به اسپانیا باخت و حذف شد؛ اسپانیایی که در نهایت به مقام قهرمانی رسید. این بار اما کیروش در قامت یک ناکام به ایران بازمیگردد. او پس از خروج از تیم ملی، دو دوره ناموفق روی نیمکت کلمبیا و مصر داشت و با این دو تیم مجموعا در پنج تورنمنت شکست خورد. بدیهی است که این بار مخالفان حضور او پرشمارتر باشند.
شناخت بیشتر
طبیعتا کارلوس در نوبت اول حضورش روی نیمکت تیم ملی شناخت چندانی از فوتبال ایران نداشت و مدتها وقت صرف شد تا نسبت به مسائل فنی، تاکتیکی، زیرساختی و باشگاهی ایران و نیز روحیه بازیکنان اشراف پیدا کند اما این بار او با شناخت صددرصدی وارد کشور میشود. بسیاری از بازیکنان فعلی تیم ملی سابقه کار زیر نظر او را دارند. اصلا به خاطر همین شناخت بود که فدراسیون فوتبال در فاصله کوتاه باقیمانده تا جام جهانی ریسک تغییر مربی را پذیرفت.
بدون حامی اصلی
دفعه قبلی از روزهای اول حضور کیروش در ایران، عادل فردوسیپور به حامی سرسخت او تبدیل شد و این حمایت جانانه را تا روز آخر و شکست سنگین تیم ملی برابر ژاپن در جام ملتهای آسیا ترک نکرد. او همواره به سود کیروش جریانسازی میکرد و این اواخر بابت چنین رویکردی متحمل انتقادات فراوان شد. حالا اما از عادل در تلویزیون خبری نیست. او البته در فضای اینترنتی برنامه دارد اما برد و نفوذ آن قابل مقایسه با زمان حضور فردوسیپور در جام جم نیست.
توقعات بالا
نهایتا اما باید به این نکته اشاره کرد که این بار توقعات از کارلوس کیروش بسیار بالاتر از نوبت قبل است. اوایل دهه ۹۰ زمانی که او وارد فوتبال ایران شد، تیم ملی در اثر همکاری با سه سرمربی داخلی پیاپی دچار هرج و مرج و فروپاشی کامل شده بود. در آن زمان افکار عمومی قدر و قیمت مربیان خارجی و دانش وارداتی را فهمیده بودند و اجماع چشمگیری در حمایت از کیروش وجود داشت. همین که او میتوانست دستی روی سر و گوش این تیم بکشد، کافی به نظر میرسید. حالا اما شرایط فرق کرده است. کیروش تیمی را تحویل میگیرد که در غیاب او سریعترین صعود تاریخش به جام جهانی را تجربه کرده و حقیقتا باید گفت چیزهایی مثل حذف با سر بالا یا شکستهای نزدیک، کسی را راضی نمیکند. کیروش باید تیم ملی را از مرحله گروهی جام جهانی بالا ببرد تا بازگشتش توجیه شود. فراموش نکنیم این سومین حضور پیاپی کارلوس در جامهای جهانی روی نیمکت تیم ملی است که بالاخره باید با دو نوبت قبلی فرق داشته باشد.»