به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: روز گذشته سالن اجلاس سران، شاهد انتقادات دوباره رئیسجمهور به وزرا بود؛ انتقادی سختگیرانهتر. روحانی اینبار به بهانه سخنرانی در بیستونهمین جشنواره ملی قدردانی از کارگران تصریح کرد که در ذهنش وزرای کابینهاش را به دو دسته ناامید و امیدوار تقسیم کرده است و گفت: «عدهای از وزرا از اول سال نوای ناامیدی سر میدهند و صحبتهای آنها ناامیدانه است و چند نفر هم داریم که امیدوارانه سخن میگویند و همواره پیشنهادات خوبی هم ارائه میدهند.»
رئیسجمهور در بخشی دیگر از سخنانش فربه و چاق شدن دولت را هم به نقد کشید. تا آنجا که تصریح کرد با این وضعیت دویدن که هیچ، راه رفتن هم برای دولت سخت است و باید عصا و ویلچر برای دولت بگیریم.
قبلا، یعنی دقیقا 9 روز پیش، رئیسجمهور در سالن اجلاس سران و به بهانه نشست هماندیشی مدیران دولت، تیغ نقدش را به سمت مدیران ارشد و وزرای کابینه انتخابیاش برده و گفته بود که برخی مدیران دولتی ما روزه سکوت گرفتهاند، نمیدانم از چه کسی میترسند!
رئیسجمهور در ادامه در حالی که عقل دستگاههای نظارتی را «ناقص» خوانده بود، خطاب به مدیران ارشد گفت که اگر از اخم این و آن میترسند، کنار بروند. واجب نیست چهار سال به صندلی بچسبند، مدیران دارای اختیارات هستند و باید از اختیارات خود استفاده کنند؛ آدمی که از اخم یکنفر میترسد، حق ندارد این صندلی را بچسبد، رها کند برود.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور هم سه ماه قبل، هشدار بیانگیزه شدن برخی مدیران را داده و گفته بود: مدیران ملی کشور باید حضور جدی و فعالیت تمام وقت و ٢٤ ساعته داشته باشند و هرکس هم که حس میکند توان مدیریت در این شرایط را ندارد بهتر است میدان را به افراد دیگر که امید و انگیزه دارند، بسپارد.» جهانگیری یک بار دیگر هم در سال 96 گفته بود: برخی مدیران آویزان کشور شدهاند، به شکلی که نه خودشان انگیزه کار کردن دارند و نه کسی شجاعت دارد آن ها را از کار برکنار کند.(1)
اما نهیبهای علنی رئیسجمهور به کابینهاش به آنجا رسیده که برخی کارشناسان برای این انتقادات تعبیر تهدید کابینه را به کار برده و این همانی عملکرد روحانی با ژنرالهای کابینه و عملکرد دولت احمدینژاد با برخی وزرا را نتیجه گرفتهاند.
فارغ از این نگاه، شاید تاکید رئیسجمهور بر اینکه «با مردم کم حرف میزنیم» باعث شده انتقادات به مدیرانی را که خود منصوب کرده است، نه در هیات دولت، که به گوش افکار عمومی و مردم برساند. از این رو مخاطب قرار دادن افکار عمومی، بهعنوان راه برونرفت از نارضایتیهای کنونی از عملکرد دولت، بهعنوان نسخهای شفابخش تجویز شده است.
این در حالی است که این روزها مردم آشفتگی در اموری مثل مسائل اقتصادی را بیش از هر زمان دیگری در زندگی خود لمس میکنند. آشفتهبازار ارز از یک سو و رکود و بیکاری که مطابق آماری که رئیسجمهور اعلام کرده به سه میلیون نفر رسیده، از سویی دیگر شواهدی بر همین ماجراست. آن روی ماجرا اما برجام است.
مذاکرات هستهای از همان روزهای تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در سال 92، بهعنوان راه اصلی برونرفت از تمامی مشکلات داخلی و خارجی از سوی روحانی در اذهان مردم ترسیم شد. با تبلیغات دولت تدبیر نهتنها چرخ سانتریفیوژها به چرخ سفره مردم گره خورد که حتی آب خوردن مردم هم به برجام بستگی پیدا کرد و بهعنوان ایده و برنامه اصلی دولت تدبیر و امید بجد پیگیری و به عبارتی تمامی تخممرغهای دولت در سبد توافق هستهای چیده شد.
در حال حاضر، یعنی اردیبهشت 96 و در ابتدای ششمین سال ریاستجمهوری روحانی، سران دولت و مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور به این رسیدهاند که برجام نسخهای کماثر شده است.
کارشناسان اما معتقدند برجام دیگر اثری ندارد و حتی پروژه استفاده سیاسی از آن هم پایان یافته است. آنها میگویند بیبرنامگی دولت در پیشبرد امور از طرفی و اثبات بیثمری برجام بهعنوان اصلیترین برنامه عملیاتی دولت یازدهم و دوازدهم از طرف دیگر، به استفاده از زبان کنایه برای خطاب قراردادن وزرا و انتقادات رئیسجمهور از مدیرانش آنهم از تریبونهای عمومی منجر شده است.(2)
*دولت هیچ برنامهای ندارد و به دنبال مقصر میگردد
در همین باره حسین شمسیان عضو شورای سردبیری کیهان معتقد است: "دولت هیچ برنامهای ندارد و به دنبال مقصر میگردد. علت اینکه آقای روحانی گاهی از روزه سکوت کابینه و گاهی از ناامیدی وزرا انتقاد میکند، این است که دولت یازدهم و دوازدهم فاقد یک استراتژی و برنامه بود و هست که بتواند کمترین تحول و تحرک را در کشور ایجاد کند؛ یعنی بهرغم همه آن ادعاهایی که در ایام انتخابات بهخصوص سال 92 میشد مبنیبر اینکه ما تیم کارآمد و توانمند و متخصص داریم، تجربه نشان داد نهتنها برنامه، که اساسا چنین تیمی در دولت وجود ندارد. شاهد این مساله هم اتفاقی بود که در رابطه با بودجه سال 95 براساس گزارش دیوان محاسبات رخ داد. دیوان محاسبات میگوید دولت 85 درصد از برنامه بودجه سال 95 انحراف داشته است و دولت حداقل 15 هزار خطا از آنچه بهعنوان بودجه مصوب شده، دارد؛ این یعنی دولت هیچ استراتژیای ندارد. در چنین فضایی طبیعی است که راحتترین کار، دنبال مقصر گشتن باشد.در دولت اول آقای روحانی با این بهانه که همهچیز تقصیر دولت قبل است، زمان تلف شد. به یاد داریم که بعد از سال سوم همچنان میگفتند ما هنوز آوار دولت قبل را برمیداریم. ولی چهار سال دوم دولت را که نزدیک به یک سال از آن میگذرد، نمیتوان به دولت قبل پاس داد. از این رو آقای روحانی به وزرای خود بازگشته است و باز دنبال مقصر دیگری میگردد. رئیسجمهور حاضر نیست بپذیرد که هیچ انسجام و برنامهای در کار نیست.از نظر من، کل دولت یازدهم یک وزارتخانه به نام وزارت امور خارجه بود. این وزارتخانه هم تنها یک ماموریت داشت و آن هم بحث ارتباط با آمریکا بود. تبلور و اوج آن دیدارهای پیدرپی آقای ظریف با جان کری بود که میوه آن برجام شد. به عبارتی برجام ابرپروژه دولت آقای روحانی بود. ماحصل این ابرپروژه در حال حاضر این است که شخص وزیر خارجه بیان میکند حتی در یک بانک انگلیسی نمیتوانیم حساب باز کنیم. هفتهنامه «Newsweek» در شماره اخیر خود نوشت: «نهتنها در یک بانک انگلیسی، که ایرانیها در هیچ بانکی در اروپا نمیتوانند حساب باز کنند!»مردم میوه برجام را میبینند؛ نهتنها هیچ تحریمی برداشته نشده که اوضاع هم سختتر شده است و فضا به سمتی میرود که دستاوردی را که برای ما بسیار گران تمام شد، به راحتی از دست دادیم. این فضا آقای روحانی را عصبیتر کرده است. پرخاش ایشان به وزرای خود ناشی از عصبانیت شدید آقای روحانی است؛ یعنی در حالت عادی کسی وزیر خود را اینچنین مفتضح نمیکند. آقای روحانی انتظار دارد همه از جمله وزرا دنبال ایشان بدوند و برای دستاوردهای نداشته کف و سوت بزنند. درحالیکه بسیاری از این وزرا پیشینه سیاسی و کاری خوبی داشتند و در آینده هم میخواهند در این کشور زندگی کنند. پای حرفهای بیمحتوای آقای روحانی ماندن برای وزرا گران تمام میشود و به همین علت حقگویی میکنند و این حقگویی آقای روحانی را ناراحت کرده است."(3)
از سوی دیگر، در پاسخ به چراییِ بروز رفتارها و گفتارهای اخیر حسن روحانی، شاید بشود نقد همه جانبه اصلاحطلبان از عملکرد دولت - بهخصوص در حیطه عملکرد اقتصادی - را در مقام علت قرار داد. این نقدهای جستهوگریخته، روز نهم فروردینماه سال جاری، با دیدار رییس دولت اصلاحات با حسن روحانی، «عینیت» و «رسمیت» هم پیدا کرد.
خاتمی بنابر آنچه عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات روایت کرده، در جلسه خصوصیاش با رییسجمهوری که با حضور آقایان علیاکبر ناطق نوری و اسحاق جهانگیری همراه بوده است، توپ را در زمین حسن روحانی انداخته و مشخصاً از رییسجمهوری خواسته، وعدههای انتخاباتیاش را به طور جدی پیگیری کند.
علاوه بر عبدالله نوری، یک عضو شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با خبرگزاری «ایلنا» جزئیات بیشتری از این دیدار ارائه کرد. وی گفت: آقای خاتمی با صراحت به آقای روحانی گفتند که شما وعدههای انتخاباتی دادهاید که تقریباً به بسیاری از آنها عمل نکردهاید مردم حساس شدهاند این ناامیدی کار اصلاحطلبان را برای انتخابات بعدی مشکل میکند.
این عضو شورای مشورتی، رییس دولت اصلاحات تصریح کرد: وی در بخش دیگری از سخنان خود انتقاداتی را نسبت به تیم اقتصادی دولت و اینکه دولت برنامه اقتصادی مشخصی ندارد، مطرح کرد و گفت: که چرا از ظرفیت آقای جهانگیری استفاده نمیکنید؟ دولت باید برنامه خود را در زمینه اقتصاد مشخص کند و با یک تیم منسجم آن را جلو ببرد.
شاید سخن گزافی نباشد، اگر انتقادات حسن روحانی عملکرد وزرایش را در جهت همزادپنداری و کوشش رییس جمهوری برای رسیدن به فهم مشترک با اصلاحطلبان از مسائل و مصائب کشور تحلیل کنیم. از طرف دیگر، با تأمل در مستندات تاریخی که مُبین تغییر ملموس در چیدمان هیأت دولت دوازدهم و جمع مشاورین و معاونین رییس جمهوری - آن هم پس از انتقادات توفنده روحانی به جمع مقربین دولت - بوده است، شاید تحلیل مذکور(اشاره به همزادپنداری روحانی با اصلاحطلبان، جهت جلب حمایت این جریان سیاسی) به زودی رنگ باخته و اعتبار خود را از کف بدهد، اما این مستندات تاریخی چیست؟
حسن روحانی کمتر از دو هفته پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 96، طی ضیافت افطاری با مدیران دولتی و استانداران، اظهارات کنایهآمیزی نسبت به برخی چهرههای منتسب به دولت که در چهار سال فعالیتشان در دولت یازدهم، به قول وی «پاشنهها را ورنکشیدند»، مطرح کرد.
روحانی در همین باره، با لفافهگویی خاص خود اظهار داشت: ما در 4 سال دولت یازدهم، به دلایلی یک خورده سختگیری نکردیم. همه افراد در دولت بدون استثنا زحمت کشیدند، اما همه هم یک جور نبودند، مختلف بودند. بعضیها با همه توان آمدند. ما روستایی هستیم، به قولی بعضیها گیوه را بر کشیدند و به میدان آمدند، آستینها را بالا زدند و به میدان آمدند، اما بعضیها پاشنه گیوهشان خوابیده بود و بر نکشیدند. لخ لخ کردند. یک مقدار راه آمدند و مسیر را آمدند و زحمت کشیدند.
پس از این، برخی رسانههای اصلاحطلب، گفتههای حسن روحانی را عمدتاً ابراز گلایه وی از تعدادی وزرای دولت یازدهم، به دلیل سکوتشان در ایام انتخابات ریاستجمهوری 96 و شاید، آمادگی ضمنی ایشان جهت حضور احتمالی در کابینه رقیب(قالیباف یا رییسی)، تعبیر و تأویل کردند.
در همین باره، سایت اصلاحطلب «انتخاب» روز 27 خردادماه 96 در گزارشی نوشت: همان مناظره نخست کافی بود که روحانی برآوردی از چگونگی آرایش آنها برای شکست خود را داشته باشد . روزهای بعد از مناظره نخست هم به او نشان داد که برخی از وزرا و حلقه نزدیکانش در دولت چگونه پشت او را خالی کردهاند . باز همان تعداد از یاران همیشگیاش بودند که با همه توان به میدان آمدن و خلأ حضور دیگر همکاران را پر کردند.
این سایت با تأکید بر لزوم تغییر در ترکیب دولت آینده نوشت: انتخابات تمام شده و حالا این حسن روحانی است که باید در مورد کابینه آینده تصمیم بگیرد. او ملاحظاتی برای کابینه دارد؛ ملاحظاتی که البته نه برای تسویه حساب شخصی که برای پیشبرد بهتر امور با وزرا و همکارانی است که به شکل واقعی دل در گرو گفتمان این دولت دارند.
شاید تحلیل سایت «انتخاب» یا رسانههایی از این دست، چندان بیراه هم نبوده باشد. چند روز پس از سخنان روحانی، محمدعلی نجفی، مشاور اقتصادی وقت دولت، در گفتوگویی اعلام کرد که 50 درصد هیأت دولت دوازدهم تغییر خواهد کرد.
رونمایی از سیمای دولت دوازدهم، به خوبی «پاشنه ورنکشیدهها» را برای مخاطبان اهل فن، عیان ساخت. وقتی ترکیب دولت جدید معرفی شد، دیگر نه خبری از مجید انصاری بود، نه حمید چیتچیان، فخرالدین دانش آشتیانی، مصطفی پورمحمدی، محمد فرهادی، حسین دهقان و محمدرضا نعمتزاده. پس از طرح این مُطولات تاریخی، به بحث امروز خود
بازمی گردیم. بر اساس آنچه از سابقه انتقادات حسن روحانی از وزرایش - که پس از آن شاهد تغییری چشمگیر در ترکیب دولت بودیم - در ذهن داریم که شرح آن به اختصار آمد، شاید این تحلیل به ذهن کنجکاومان خطور کند، که تغییرات گستردهای در آینده در دولت بروز خواهد کرد. باید به انتظار نشست و دید...(4)
مشاور خاتمی: هیچکس این توجیهات را از روحانی نمیپذیرد!
عبدا... ناصری، مشاور خاتمی در گفتوگو با «فرهیختگان» گفته است: مردمی که به آقای روحانی رای دادند، همه انتظارات را از شخص آقای روحانی دارند و رئیسجمهور بوده که این کابینه را چیده و مدیران ارشد و استانداران را منصوب کرده است، بنابراین طبیعی است اگر آقای روحانی احساس میکند هر کدام از این وزرا یا مدیران ناهماهنگ با یکدیگر هستند، بدون فضاسازی باید آنها را تغییر دهد. این برای جامعه قابلقبول نیست و برعهده آقای روحانی است. در مجموع این نوع ادبیات در فضای عمومی از رئیس دولت یا رئیس قوهمجریه مقبول و پذیرفتنی نیست.
رئیسجمهور با گفتن این حرفها نمیتواند از اتفاقات احتمالی آینده شانه خالی کند. در هر صورت خیلی از وزرایی که امروز ابراز ناامیدی میکنند، در موقع انتصاب توسط دلسوزان جریان اصلاحات و حتی بعضا آدمهای اصولگرای منصفی همانند آقای ناطق نوری درخصوصشان به آقای روحانی تذکر داده شده بود. گفته شده بود برخی از نیروها با شما در دولت همراهی نمیکنند و همانها امروز حرف از ناامیدی میزنند.
اگر محدودیتها و مشکلاتی بیرون از دولت وجود دارد، رئیسجمهور میتواند در حیطه اختیاراتش این مشکلات را مرتفع کند. سادهترین و کمهزینهترین کار، عزل یک وزیر یا عضو کابینه یا استاندار یا یک معاون وزیر است. حتما این راه سادهتر و کمهزینهتر از این است که آقای روحانی توقع داشته باشد مجلس فردی را استیضاح کند.
بخشی از نخبگان کشور به دلیل همین ادبیات بسیار زمانبر و غیرقابل عمل آقای روحانی تقریبا از ایشان و اینکه بخواهد دست به تغییر رویهای بزند، ناامید هستند. بنابراین آقای روحانی هرچه دیرتر به جمعبندی برسد و عمل کند، حتما هزینه پرداختی در آینده سنگینتر خواهد بود، بنابراین امیدواریم آقای روحانی تصمیمات جدی بگیرد.
اگر هر کاستیای وجود دارد، متوجه دولت و شخص رئیسجمهور است. اگر دولت پیر شده، چرا پیر شده؟ و اگر لنگان لنگان است، چرا اینچنین است؟ با انتصابات و انتخابهای آقای روحانی این فضا ایجاد شده است، لذا هیچکس این توجیهات را از آقای روحانی قبول نمیکند.
واقعیتهای ناامیدی را در صورت و تصویر جامعه میبینیم و دامن زدن به این ناامیدی توسط رئیسجمهور نتیجه خوبی نخواهد داشت. اگر این مسائل را مخالفان آقای روحانی بیان میکردند، عیبی نداشت، ولی حتما از سوی خود آقای روحانی این امر شنیدنی نیست و این توجیهات ناامیدی جامعه را تقویت میکند. من معتقدم قطعا رأی و محبوبیت آقای روحانی کاهش پیدا کرده است.
آقای روحانی اگر به دامنه رای و تاثیر در آینده سیاسی و اجتماعی خود نیاز دارد، باید تغییر و تحولات را انجام دهد. اصلاحطلبان سال 92 نامزد تشکیلاتی خود را زمین گذاشتند و از آقای روحانی حمایت کردند. آقای روحانی باید این رای را نگه دارد. اصلاحطلبان ممکن است امروز هم اگر بخواهد رایگیری انجام شود، بنا به ضرورتهای اجتماعی دوباره از آقای روحانی حمایت و او را نامزد خود معرفی کنند، اما واقعیت این است که اصلاحطلبان هوشمندی و ظرفیت لازم را دارند که صادقانه با مردم صحبت کنند.
بازتاب سخنان رئیس جمهور در فضای مجازی
اظهارات روحانی در فضای مجازی هم بازتاب هایی داشت که گزیده ای از آن در ادامه آمده است.
* شاید دلیل این حرفا این باشه که خیلی از این وزرا تحمیلی هستن که خوب طبعاً از رئیس جمهور حساب نمی برن و روحانی هم پس از بارها تذکر در جلسات اجباراً به ماجرا جنبه عمومی میده تا مثلاً اعلام برائت کنه.
* چرا باید نگهشون داره؟ اگر واقعا رئیس جمهوره و ما بهش رای دادیم این ها رو برکنار کنه.
* به این کار میگن "دست پیش گرفتن" آقای روحانی خود بیش از هر وزیری روزه سکوت گرفته لذا با این روش بقیه وزرا را فدای اشتباهات خودش می کنه.(5)
منابع:
1)http://khorasannews.com/?nid=19808&pid=16&type=0
2)http://newspaper.fdn.ir/?nid=2482&pid=3&type=0
3)http://newspaper.fdn.ir/?nid=2482&pid=3&type=0
4)http://sobhe-no.ir/newspaper/461/4/18324
5)http://khorasannews.com/?nid=19808&pid=16&type=0