«هیئتها
«هیئتها نمی توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنى علاقهمند به اسلام سیاسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزادارى مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسى بشود، این غلط است.
نمی توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنى علاقهمند به اسلام سیاسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزادارى مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسى بشود، این غلط است. البتّه معناى این حرف این نیست که هر حادثهى سیاسى در کشور اتّفاق مىافتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّى - حالا یا این طرف، یا آن طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایى هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکى که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقى گذاشتند، اینها بایستى در مجموعهها و مانند اینها حضور داشته باشد.»بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای ستاد مرکزی هیئت رزمندگان اسلام (
+)
« سکولاریسم »، اندیشه ای است که پس از پیروزی انقلاب و بهتر می توان گفت پیش از آن به انحاء مختلف و به زبانهای گوناگون در تقابل با جریان اسلام ناب قرار گرفته و با استفاده از برخی کاستی های موجود در مسیر اجرایی نمودن اسلام ناب به دنبال خارج کردن این تز از صحنه اجتماعی و محدود نمودن دین به آداب و احوال شخصی و خصوصی بسیار کوچک بوده و هست.
رشد افرادی همچون سروش، کدیور و امثالهم در این بستر با حمایت های علنی جریان غرب از آنان و تئوری سازی آنان جهت علمی و عقلی نشان دادن سکولاریسم البته با آب و لعاب های عرفانی و روشنفکری همراه بوده است و غرب برای این خط فکری حمایت های مادی و معنوی فراوانی
اخبار مرتبط با ایران را در این رسانه ها در چند سال گذشته رصد کنید. در این رصد کردن به دو نکته ی اساسی برمی خورید. اول عدم انعکاس دستاوردهای مهم داخل ایران در حوزه های مختلف و دوم انعکاس گسترده ی اشکالات و احیانا خطاهای موجود از سوی دولت، مجلس یا سایر بخشهای کشور است.
را از خود نشان داده است.
در راه اثبات حقانیت « سکولاریسم »، غرب و پیروان اندیشه ایش، چه آنها که با زبان پارسی سخن می گویند و چه آنانی که زبانشان غیر از گویش مادری ماست،
ابزارهای مختلفی را به کار می برند که تمامی این ابزارها برخاسته از یک ضعف است و آن هم وجود اشکال و اشتباه و خطا در نظام حکومت اسلامی با پارامترهای اسلام ناب است.
غرب برای اثبات حقانیت خود بیش از تکیه و تاکید بر درست بودن اندیشه سکولار، بر ضعفهای حکومت دینی بر مبنای اسلام ناب تمرکز می کند.
اگر ما رسانه های غربی را به عنوان ویترین تفکر غرب قبول داشته باشیم که باید قبول داشته باشیم، نگاهی به رویکرد و عملکرد آنها در انعکاس مسائل مرتبط با ایران اسلامی تایید کننده ی این مسئله است که آنها بیش از اثبات حقانیت اندیشه سکولار، بر باطل بودن حرکت انقلاب اسلام ناب حداقل در زمان غیبت معصوم تاکید دارند.
از منظر شیعه هر حکومتی غیر از حکومت امام عصر-صلوات الله علیه- دارای نقاط قوت و ضعف است. حکومت اسلامی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما مسئله ی مهم این است که آیا آن حکومت در مسیری که معصومان خواسته اند حرکت می کند یا خیر؟ فلذا ایراد به برخی عملکردها در جمهوری اسلامی یک امر غیر قابل
الان بزرگترین اجتماع مردمی در جهان مرتبط با شهادت سید الشهداء - علیه السلام - است و از غرب تا شرق عالم در محرم نوای حزین و جان بخش حسین «ع» طنین انداز می شود که به واقع بخش عمده ای از آن مرهون جمهوری اسلامی است.به همین دلیل غرب و جریان سفیه و وابسته ی داخلیش تمام تلاششان را برای ضربه زدن به این اهرم پر قدرت شیعه به کار بسته اند تا آن را از حیز انتفاع خارج کنند.
انکار است. و البته این ایرادها مختص این حکومت نیست. ما در نظام های غربی شاهد وجود کارتل های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستیم که همه کاره هستند و در عین حال انباشته از گناه و اشتباه و رفتارهای غیر اخلاقی و انسانی هستند اما میزان انتقادهای جریان روشنفکری داخلی و خارجی و نان خورهای داخلی اجانب به این سیستم ها یک هزارم انتقادها و تخریبهایی که به جمهوری اسلامی می شود نیست.
و این همان نقطه ی سیاه در کارنامه ی روشنفکری ایران است که وابستگیش به غرب از نظر مادی و معنوی برملا می کند و نشان می دهد وابستگی این جریان به امیال نفسانی تا چه اندازه می تواند رخت عزت و حمیت و غیرت را به باد دهد.
جریان رسانه ای غرب در راستای انجام تعهدات خود به سکولاریسم درست در تقابل با جمهوری اسلامی عمل می کند. چگونه؟
لطفا اخبار مرتبط با ایران را در این رسانه ها در چند سال گذشته رصد کنید. در این رصد کردن به دو نکته ی اساسی برمی خورید. اول عدم انعکاس دستاوردهای مهم داخل ایران در حوزه های مختلف و دوم انعکاس گسترده ی اشکالات و احیانا خطاهای موجود از سوی دولت، مجلس یا سایر بخشهای کشور است.
این رویکرد دقیقا استراتژی غرب در جهت نفی اسلام ناب است که در رسانه هایشان منعکس می شود.
نمونه ی بارز این داستان را در قضیه ی کاملا مشکوک و پر ابهام تیراندازی محمود کریمی از مداحان با بصیرت انقلاب اسلامی می توان دید.
امام راحل می فرمودند : «ما هر چه داریم از محرم و صفر است» این سخن بلند امام خمینی «ره» منجر به آن شد که از ابتدای انقلاب اسلامی نقش هیئت های مذهبی در ترویج اندیشه ها و معارف الهی و اسلامی جایگاه بی بدیلی بیابد.
از آن روز تا امروز این نقش
با وجود شرکت هزاران نفر از مردم در مراسمات محمود کریکی، تاکنون حتی یک خبر کوچک از استقبال نسل جوان از مراسم مذهبی وی در رسانه ها منتشر نشده است اما همین که یک قضیه ی مشکوک که می تواند وجهه ی وی را تخریب کند روی می دهد رسانه های غربی همراه با برخی رسانه های داخلی که وابستگی فکریشان به غرب غیر قابل انکار است موتور تخریب وی را روشن می کنند و با تمام توان فحاشی می نمایند.
پر رنگ تر شده و هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی هیئت های مذهبی در کل کشور توانسته اند نقشی اساسی را در احیاء شعارهای اسلام ناب از اعتقادش گرفته تا سیاست و فرهنگش بازی کنند.
البته در جاهایی هم اشکالات بسیار کوچکی وجود داشته اما این اشکالات در مقابل عظمت فعالیت های صورت پذیرفته به سان کاهی در برابر کوهی است که به شمار نمی آید.
الان بزرگترین اجتماع مردمی در جهان مرتبط با شهادت سید الشهداء - علیه السلام - است و از غرب تا شرق عالم در محرم نوای حزین و جان بخش حسین «ع» طنین انداز می شود که به واقع بخش عمده ای از آن مرهون جمهوری اسلامی است.
به همین دلیل غرب و جریان سفیه و وابسته ی داخلیش تمام تلاششان را برای ضربه زدن به این اهرم پر قدرت شیعه به کار بسته اند تا آن را از حیز انتفاع خارج کنند.
نگاهی به تصاویری که غربی ها در مورد محرم منتشر می کنند و در آن تنها به قمه زنی و برخی رفتارهای خلاف شرع و عقل عده ای که واقعا در ماهیت شیعه بودنشان تشکیک وارد است می پردازد بیانگر این رفتار کثیف و ماکیاولیستی غربیهاست.
و داستان مشکوک محمود کریمی - مداح برجسته و جذاب اهل بیت - نیز از این قضیه مستثنی نیست.
با وجود شرکت هزاران نفر از مردم در مراسمات وی، تاکنون حتی یک خبر کوچک از استقبال نسل جوان از مراسم مذهبی وی در رسانه ها منتشر نشده است اما همین که یک قضیه ی مشکوک که می تواند وجهه ی وی را تخریب کند روی می دهد رسانه های غربی همراه با برخی رسانه های داخلی که وابستگی فکریشان به غرب غیر قابل انکار است موتور تخریب وی را روشن می کنند و با تمام توان فحاشی می نمایند.
حجم تخریب محمود کریمی در این روزها آنقدر وسیع و گسترده بوده که شاید کسی باور نمی کرد بابت یک قضیه فوق العاده مشکوک
جالب اینجاست که با وجود مشخص نبودن هیچ وجهی از این ماجرا، کسانی که در رسانه هایشان همیشه می گفتند رئیس جمهور سابق بدون محکومیت برخی آقایان و آقازاده ها اقدام به تخریب آنها نموده است در این مسئله حرفهای قبلیشان را به فراموشی سپردند و با تمام توان هر چه توهین و تهمت در چنته داشتند نصیب محمود کریمی کردند.
و پر ابهام این میزان زحمت ! و کار رسانه ای از سوی غربی ها و وابستگان داخلیشان صورت بپذیرد.
جالب اینجاست که با وجود مشخص نبودن هیچ وجهی از این ماجرا، کسانی که در رسانه هایشان همیشه می گفتند رئیس جمهور سابق بدون محکومیت برخی آقایان و آقازاده ها اقدام به تخریب آنها نموده است در این مسئله حرفهای قبلیشان را به فراموشی سپردند و با تمام توان هر چه توهین و تهمت در چنته داشتند نصیب محمود کریمی کردند.
در هر حال این داستان نشان داد که غرب و عمال داخلیش همچنان به دنبال انتقام از اسلام ناب هستند و الا یک برخورد مشکوک - حتی با فرض وارد بودن اشکال به کار مداح اهل بیت- نیاز ببه این همه غوغاسالاری نداشته و ندارد.
یعنی انتقام آنها در لایه اول از رویکرد ولایت محورانه ی محمود کریمی در لایه ی دوم انتقام از تاثیرگذاری شگرف هیئت های سیاسی و در عمیقترین و مهمترین لایه انتقام از اسلام ناب است.
اما قرآن نتیجه ی این رفتار منافقانه را بسیار خوب بیان فرموده است: « یریدون لیطفئوا نورا الله بافواههم والله یتم نوره ولو کره الکافرون»