فروردین سال ۴۰ آیتالله العظمی بروجردی مرجع تقلید شیعیان جهان که مرجعیت عامه را عهدهدار بود از دنیا رفت. رحلت او ایران را تکان داد. صدها هزار نفری که به قم برای تشییع رفته بودند قدرت مرجعیت را پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ به رخ استبداد داخلی و استعمار خارجی کشیدند.
برخی با اشاره به عظمت و گستردگی حضور جمعیت در تشییع آیتالله بروجردی و نیز مقام علمی وی میگفتند دیگر تشییع رجلی چون او را نخواهد دید.
اسفند همین سال آیتالله کاشانی رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت رحلت فرمود. تجلیل بیسابقه از او حیرت همگان را بر انگیخت. پیکر پاک وی بر دستان مردم قدرشناس تهران تا شهر ری مشایعت شد و جمعیت انبوهی در این مراسم به پاس خدمات آیتالله کاشانی برای استقلال و عظمت ایران حضور یافتند. آن روزها هم گفته میشد دیگر ایران یک رجل سیاسی، دینی در اندازه آیتالله کاشانی به خود نخواهد دید.
اما اراده خداوند بر این تعلق گرفت و مردی در سپهر سیاست ایران ظهور کرد که هم قدرت علمی و مرجعیت دینی آیتالله بروجردی را و هم هوش خلاق سیاسی، شجاعت و تدبیر آیتالله کاشانی را داشت. کوران حوادث سیاسی در ایران در دهه ۴۰، ۵۰، ۶۰ نشان داد اندازه حضور سیاسی امام خمینی (ره) و ماموریت وی در پدیداری جامعه جهانی اسلام و پنجه در پنجه ابرقدرتها انداختن اصلا قابل مقایسه با حضور ملت و رهبران دینی و سیاسی در دو نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت نیست. امام (ره) افقهایی را پیش روی ملت ایران گشود که متضمن استقلال،آزادی وکرامت ایرانیان و مسلمانان جهان بود.
او در اندیشه زلال سیاسی خود سقوط دیکتاتورها و فروپاشی قدرتهای مسلط جهانی را طراحی کرده بود و به پشتیبانی ملت و ایثار و از خودگذشتگی مردم اطمینان کامل داشت. او اراده خداوند در این رویکرد تاریخی را به خوبی لمس میکرد و با بهرهگیری از دو تجربه گرانسنگ (انقلاب مشروطیت و نهضت ملی) نهضت اسلامی را به پیش برد.
***
۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ روز ملیشدن صنعت نفت ایران و روز پایان دادن به سلطه انگلیس بر حیاتیترین ثروت ملت ایران است. نقش آیتالله کاشانی در این نهضت یک نقش کلیدی، تعیین کننده، حساس و مردمی بود. ملت ما در همین ماه آیتالله کاشانی را از دست داد.
آیت الله کاشانی مظلومترین چهره سیاسی معاصر است و در راه استقلال و عظمت ایران و اسلام زحمتها و مرارتها کشید.
متاسفانه نهادهای فرهنگی و سیاسی در تکریم شخصیت ایشان و نقش تاریخی وی خیلی کم مایه گذاشتهاند. جا دارد به بهانه تکریم و تعظیم شخصیت ایشان و خدمات ماندگار تاریخی ایشان یک همایش در سطح ملی تشکیل شود و در این همایش نسبت به دو موضوع مهم که مبتلا به عصر ماست روشنگری صورت گیرد.
اولا از نقش تاریخی حضرت آیتالله کاشانی در نهضت ملی تجلیل شود و حق او در این معرکه تاریخی ادا گردد.
ثانیا مهندسی غرب و بویژه انگلیسیها در فعال کردن شکاف سنت و مدرنیته و شکاف بین نخبگان دینی و به اصطلاح روشنفکران دینی در ضربه زدن به نهضت ملی و تداوم این سیاست استعماری در انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) مورد ارزیابی و واکاوی قرار گیرد.
آمریکاییها و انگلیسیها بعد از پیروزی انقلاب پروژه تضاد
مصدق - کاشانی را میخواستند در تضاد بین بنیصدر- امام خمینی(ره) باز تولید کنند اما موفق نشدند.
غرب بویژه آمریکا در دوم خرداد ۷۶ و ۲۲ خرداد ۸۸ همین پروژه را میخواستند بازسازی کنند و عدهای ابله وغافل را هم میخواستند در این سناریو وارد کنند،اما شکست خوردند. ۹ دی سال ۸۸ روز پایان بازتولید مصدقیسم درتاریخ ایران است. واکاوی این شکست در یک همایش علمی فوقالعاده اهمیت دارد. کشف ویروس مصدقیسم که مرتب در غرب برای تزریق در رگ حیات حرکتهای اسلامی برای فروپاشی انقلابها به کار میرود مهم است. این کشف کمک میکند ما انقلابهای اسلامی معاصر در منطقه را واکسینه کنیم والا آنها از همان سوراخی گزیده میشوند که ما در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ گزیده شدیم.
۲- مسئله نفت و تاریخ ورود آن به حیات سیاسی و اقتصادی ایران در این همایش ملی باید مورد واکاوی قرار گیرد.
"نفت" با تاریخ سیاسی یکصد سال اخیر ایران عجین شده است. خداوند متعال به این ملت لطف کرده است که با کمترین تلاش اقتصادی سالی ۱۰۰ میلیارد دلار در خزانه ملت ایران به عنوان یک هدیه الهی در سرفصل انفال جای گیرد اما حساب دقیق آن را به دلیل غفلت از این ماده حیاتی نداریم.
خونی که در رگهای حیات تمدن امروز جریان دارد نفت است. اگر نفت را از این تمدن بگیریم بشر مجبور است دو قرن به عقب بر گردد. شاهرگ اصلی حیات غرب در دست ماست. اگر قرار باشد روزی در همین خلیجفارس هیچکس نفت صادر نکند تیر خلاص به کسانی شلیک شده که در اندیشه مرگ ملت ایران هستند. همه میدانند اهمیت نفت فقط به جایگاه آن در اقتصاد ایران و جهان بر نمیگردد. نفت سلاحی است که اگر در وقت مناسب مورد استفاده قرار گیرد از هر سلاح دیگری مرگبارتر است. درست ۱۴۰ سال پیش که ناصرالدین شاه امتیاز راهآهن را به انگلیسیها داد غرب نفت ایران را هدف گرفت چون متن قرارداد بوی نفت میداد و در مفاد آن به این مهم اشاره شده بود. ملاعلی کنی در مقابل این قرارداد ایستاد و آن را لغو کرد. ۳۰ سال بعد ویلیام ناکس دارسی موفق به اخذ امتیاز استخراج و بهرهبرداری و لولهکشی نفت در سراسر ایران به غیر از ۵ ایالت به مدت ۶۰ سال میشود و اولین چاه در مسجد سلیمان در سال ۱۲۸۷ شمسی به نفت میرسد.
از این تاریخ به بعد نفت وارد تاریخ، اقتصاد و سیاست ایران میشود. انگلیسیها در دوران رضا خان و پسرش کارنامهای از غارت اموال ملت ایران را به جای گذاشتند. لذا قیام ملت ایران علیه مظالم انگلیس در دهه ۳۰ معطوف به این مهم بود که نفت را ملی کند و بدین ترتیب نهضت ملی شدن نفت به رهبری آیتالله کاشانی شکل گرفت. اینکه حساب و کتاب نفت قبل از انقلاب و بعد از انقلاب چه بوده است نیاز به یک مطالعات عمیق و ژرف دارد.
ما این مطالعات را باید در یک همایش فنی و مالی و محاسباتی مورد نقد و بررسی صاحبنظران قرار دهیم تا بتوانیم جایگاه نفت را در اقتصاد کشور دقیق ارزیابی کنیم. این ارزیابی حتما باید توام با مطالعات دقیق در حوزه مالی و محاسباتی بودجههای پس از انقلاب نیز باشد.
نفت را در برنامه دیدن یک مسئله است و در بودجه دیدن مسئله دیگری است و این دومی به عقیده من مهمتر میباشد. اینکه پس از ۳۳ سال بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور یعنی شرکت ملی نفت اساسنامه ندارد حکایت از یک بیحساب و کتابی در نگاه مالی به نفت است. تفریغ نفت در سالهای پس از انقلاب این تلخی در بیحساب و کتابی را واتاب میدهد. با آنکه قانون اساسی و قوانین مربوط به نفت بسیار شفاف است اما یک نیروی گریز از شفافیت وجود دارد که باید تکلیف آن حداقل در این همایش معلوم شود. هدف این همایش باید این باشد که نفت را به عنوان یکی از مهمترین عواید مربوط به انفال در بودجه سالیانه در جایگاه خود قرار دهد.
مقام معظم رهبری دیروز طی یک بازدید سه ساعته از دستاوردهای صنعت نفت ضرورت تغییرنگاه مسئولان کشور به مقوله نفت را یاد آور شدند و فرمودند : " در آمدهای نفتی باید به منبعی برای پیشرفت و اقتدار اقتصادی کشور تبدیل شود." این می تواند اولین دستور همایش یاد شده باشد .
منبع خبرگزاری تسنیم