به گزارش خط نیوز به نقل از پایگاه 598، ماجرای خودکشی سید محمد 11 ساله از روز گذشته به خبر اول رسانه های کشور تبدیل شده است. خبر تکاندهندهای که طی روزهای اخیر از شهرستان دیر استان بوشهر مخابره شد. دادستانی بوشهر میگوید برای "حادثه مرگ" محمد موسویزاده، دانشآموز ۱۱ ساله اهل بندر دیّر پروندهای تشکیل شده تا "علت و انگیزه" آن مشخص شود.
ماجرا از این قرار است که یک دانشآموز 11 ساله ساکن شهرستان دیّر در جنوب استان بوشهر که در خانوادهای بیبضاعت زندگی میکرد به دلیل نداشتن گوشی همراه و عدم امکان حضور در کلاسهای آنلاین، خود را با طناب حلق آویز کرده است!
اما آموزش و پرورش خودکشی این دانشآموز به دلیل دسترسی نداشتن به تلفن همراه و کلاسهای مجازی را رد کرد.
روزنامه شهروند نیز در گزارشی نوشت:
«پدر و مادر به سوگ نشستهاند؛ به سوگ پسری که نخواست زنده بماند. تنها یک جان داشت که آن را هم داد. گوشی هوشمند میخواست اما نداشت. یک گوشی که بتواند با آن برای خانم رضایی معلم کلاس پنجم مدرسه باهنر دیر استان بوشهر فیلم و عکس ارسال کند. پاسخ سوالات درسی را بدهد. خود را کشت و حالا همه او را در گوشیهای هوشمند میبینند. این خبر دردناک را میخوانند و افسوس میخورند.
اما این درد برای پدر و مادر سید محمد دردناکتر است برای پدر و مادر بیبضاعتی که ٣ پسر داشتند؛ یکی ناتوان و پسر دیگر خردسال است و محمدی که دیگر نیست. دو روز از این فاجعه میگذرد؛ دو روز از آن صحنهای که مادر با پیکر بیجان محمد در آشپزخانه روبهرو شد. مادری که چشمانش مدام میبارد. اشک پشت اشک، ماتم تمام صورتش را پوشانده است. جوانیاش هم حالا با رفتن محمد رفته است. غم سنگینی است، به سختی سخن میگوید و تصورش را هم نمیکرد محمد روزی دیگر نباشد. حرف و روایت درباره علت خودکشی پسر یازده ساله زیاد است. هستند کسانی که او را قربانی فقر میدانند و دیگرانی که گوشی معیوب محمد و مشکلات تحصیلیاش را علت این حادثه تلخ بیان میکنند؛ اما هنوز علت دقیق مشخص نیست.
«در این هشت ماهی که دانشآموزان باید در فضای مجازی (شاد) درس میخواندند محمد هم همراه بود، تکلیفهای خود را مرتب انجام میداد.» اینها را فاطمه نجار، مادر محمد، میگوید و ادامه میدهد: «محمد کلاس پنجم بود؛ زرنگ و درسخوان. اما با این وضع کرونا برای درس، کلاس و مدرسه گوشی هوشمند لازم بود. گوشی که ما در خانه تنها یک عدد داشتیم ولی همان هم خراب و معیوب شده بود؛ نه فیلمبرداری میکرد و نه عکس و ویس ارسال میکرد. اوضاع بدی بود. از ما گوشی میخواست؛ یک گوشی که هوشمند باشد تا درسخواندن برایش عذاب نباشد.»
در آخرین شب زندگیاش آخرین شبی که هنوز زنده بود و نفس میکشید به آغوش مادر پناه برد. در آن شب سیاه از مادر رنگینک و یک آغوش آرامش خواست. اینها دو خواسته آخر محمد بود پیش از مرگ؛ پیش از آنکه بمیرد و دیگر نباشد.
خانواده محمد از قشر بیبضاعت شهر هستند؛ پدر بیمار است و مادر کارگر. در خانههای مردم کارگری میکند، خانههای مردم شهر را تمیز میکند. یک پسر معلول هم دارند و پسری خردسال. زندگی رو به راهی ندارند؛ پدر مستمریبگیر است و از کارافتاده. فقر و از کارافتادگی او را مددجوی بهزیستی کرده است؛ مستمری میگیرد و حتی اجارهخانهشان را هم بهزیستی پرداخت میکند. با همان حقوق ناچیز توانسته بود آن گوشی قدیمی را بخرد که خراب شد.
سید عادل میگوید: «محمد تکلیفهای مدرسهاش را با همان گوشی انجام میداد که خودم برایش خریده بودم؛ اما مدتی پیش خراب شد. یک گوشی جدید میخواست. میگفت نمیتواند تکالیفش را انجام دهد و از من گوشی خواست. قول دادم در اولین فرصت آن را برایش بخرم.
مدرسه هم اعلام کرده بود که به دانشآموزان تبلت میدهیم ولی ما هیچ گوشی و تبلتی از مدرسه دریافت نکردیم.
اگر چه محمد هر روز درخواست خرید گوشی نو و تبلت داشت اما هنوز نمیدانیم انگیزه محمد از خودکشی چه بوده است.
مدیر روابط عمومی آموزشوپرورش بوشهر هم گفت: «صداهای ارسالی دانشآموز در برنامه شاد و ارتباطی که با معلمش داشته همه موجود است و این نشان میدهد که علت حادثه نداشتن گوشی نبوده است.»
او در ادامه گفت: «هنوز ابعاد پنهان این ماجرا مشخص نشده است؛ یعنی دقیقا مشخص نیست که این حادثه قتل یا خودکشی بوده است. تحقیقات مراجع انتظامی و پزشکی قانونی هنوز کامل و منتشر نشده است. پس از انتشار نتیجه تحقیقات از سوی پزشکی قانونی ابعاد آن مشخص خواهد شد.
خودکشی و عواقب پس از آن
خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد میشود. خودکشی اغلب به علت ناامیدی صورت میگیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده میشود. اغلب، عوامل استرسزا مانند مشکلات مالی یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند.
سالانه حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خودکشی میمیرند، و این امر دهمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان است.
اما در ماجرای خودکشی دانشآموز بوشهری، فقط نمیتوان از یک زاویه به موضوع خودکشی نگریست. حتی اگر قبول کنیم که ماجرا خودکشی بوده و چیزی جز این نبوده باید بررسی بشود که یک بچه ۱۱ ساله چطوری یاد گرفته است که دقیق و بدون اشتباه خودش را بکشد. چرا نباید هیچ راهی جز خودکشی به ذهنش برسد و خیلی چراهای دیگر...
ماجرای سید محمد ریشه ای تر از نداشتن موبایل بوده و متاسفانه دوباره فضای احساسی رسانه ها اجازه نمی دهد که کارشناسان و فعالان اجتماعی از زوایای مختلف به بررسی این موضوع بپردازند تا دیگر شاهد وقوع اینگونه موارد نباشیم.
در همین خصوص یک کاربر توئیتر نوشت: سن خودکشی رسیده به 11 سال اونوقت یه عده آدرس ترامپ میدن میگن لعنت ها تون برای اونجا حواله کنید!
کاربر دیگری نوشت: ما تو اون سن بودیم درکی از خود کشی نداشتیم . واقعن این موضوع شک بر انگیزه و حتمن ریشع در مشکلات دیگه ای داره و گرن تو اطرافیان من هن خیلی ها شرایط این پسر بچه رو دارن ولی اصلن به خودکشی حتی فکر هم نکردن. باید برسی بشه که این اتفاق دقیقن از کجا نشات میگیره
یک کاربر هم نوشت:
خندهداره!.. یک کودک ۱۱ ساله چه درکی از خودکش و چه دانشی نسبت به گره زدن طنابی داره که بشه با اون کسی رو دار زد!؟اون هم به تنهایی. من باور نمیکنم خودکشی کردهباشه. دیدهم بچهای که رفته بالای درخت و هنگام بازی و تقلید از یک فیلم خودش را دار زده اما با کمک و همفکری دوستاش!
یک کاربر هم در نقد چاپ کتاب های مروج خشونت برای کودکان نوشت: نمونهای از محتوای کتابهای مروج خشونت (دار زدن) که تحت نظر وزارت ارشاد، برای گروه سنی الف منتشر شده است.
صداوسیما هم در واکنش به خودکشی سید محمد در گزارشی به علل خودکشی وی پرداخت:
در پایان به برخی از اخبار ناراحت کننده خودکشی کودکان در یک سال اخیر اشاره میکنیم. همانطور که پیداست اولین دلیلی که برای آنها می توان ذکر کرد، فقر خانواده هایشان می باشد.
* مرداد ۹۷، میثم ۱۲ ساله در آبادان خودش رو حلقآویز کرد. مادرش گفته بود موبایل و دوچرخه میثم رو فروخته تا اجاره خونه رو بده.
* اردیبهشت ۹۹، زینب ۱۱ ساله در ایلام به خاطر نداشتن لباس نو خودش رو کشت.
* خرداد ۹۹، آرمین ۱۱ ساله، کودک کار کرمانشاهی، با یک ورق متادون خودکشی کرد.