به گزارش خط نیوز ، روز گذشته دادگاه ویرجنیا، جفری ای استرلینگ، افسر ارشد سابق سیا را به جرم افشای اطلاعات محرمانه درباره برنامه های خرابکاری هسته ای در ایران محکوم کرد.
جفری ای استرلینگ، افسر سازمان سیا، در سال ۱۹۹۵ افسر عملیاتی در کارگروه ویژه ایران در بخش شرق نزدیک و جنوب آسیا شد. استرلینگ دارای یک دسترسی محرمانه درجه بالا بوده و به اطلاعات محرمانه حساس، شامل مکاتبات محرمانه، خبرچینها و عملیاتهای سیا دسترسی داشت.
به گزارش نیویورک تایمز، وی پس از اینکه در سال ۱۹۹۷ زبان فارسی را یاد گرفت، به بن، آلمان، و دو سال بعد به نیویورک اعزام شد تا ایرانیها را به عنوان عوامل سازمان سیا و بخشی از یک عملیات اطلاعاتی محرمانه شامل جاسوسی از توانمندیهای تسلیحاتی ایران استخدام کند. استرلینگ در آوریل سال ۲۰۰۰، شکایتی را علیه سازمان سیا در "دفتر استخدام برابر" ارائه کرده و مدیریت سیا را متهم به تبعیض نژادی کرد. متعاقب این امر مقامات سیا دسترسی استرلینگ به اطلاعات و اسناد محرمانه را متوقف کرده و در مارس سال ۲۰۰۱ وی را اخراج کردند.
اما آنچه که باعث شد پای استرلینگ به دادگاه باز شود به رابطه وی با «جیمز رایزن» خبرنگار و نویسنده آمریکایی باز می گردد.
جیمز رایزن (متولد ۱۹۵۵) یک روزنامهنگار آمریکایی است که برای نیویورک تایمز و پیش از آن لوسآنجلستایمز فعالیت میکرد. وی مقالههای زیادی درباره فعالیتهای دولت آمریکا نگاشته و دو کتاب نیز درباره سازمان سیا و کتاب دیگری درباره گفتمان عمومی آمریکا در موضوع سقط جنین به رشته تحریر در آورده است.
رایزن همچنین مؤلف کتاب "وضعیت جنگی: تاریخ محرمانه سیا و دولت بوش" (ژانویه ۲۰۰۶) است. در این کتاب پرده از بسیاری فعالیتهای سازمان سیا به ویژه برنامه های این سازمان در موضوع هسته ای ایران برداشته شده است.
منابع آمریکایی ادعا کردند، زمانی که رایزن تحقیقاتش را برای کتاب «وضعیت جنگی» انجام میداد ایمیلها و تماسهای تلفنی وی با استرلینگ، کارمند سابق سیا، توسط دولت آمریکا مورد استراق سمع قرار میگرفت.
رایزن در کتاب خود به نقل از یک منبع ناشناس و اما ارشد جاسوسی در آمریکا که بنابر ادعای دادگاه ویرجنیا این فرد آقای «استرلینگ» است به اطلاعات فوق سری چند عملیات سری سازمان سیا به ویژه در موضوع هسته ای ایران دست داشته است.
یکی از مسائل مطروحه در کتاب "وضعیت جنگی" عملیات ماریلین بود این عملیات آنگونه که ادعا میشود یک برنامه پنهانی دولت آمریکا در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون است و طی آن قرار بودطرحهایی ناقص و اشتباه برای ساخت سلاح هستهای در اختیار ایران قرار گیرد تا برنامه ادعایی هستهای تسلیحاتی ایران کند شود.
رایزن در کتاب "وضعیت جنگی" مینویسد که سیا سعی داشته ایران را در دام ساخت بمبی هستهای با نقشهای غلط اندازد.
در این کتاب به نقل از افسر ارشد سازمان سیا آمده، که سیا یک دانشمند هستهای را استخدام کرد تا طرحهای ناقص و اشتباه کلاهک هستهای را در فوریه سال ۲۰۰۰ به ایرانیها ارائه کند. رایزن در کتابش مینویسد که کلینتون این عملیات را تأیید کرده بود و دولت بوش نیز آن را ادامه داد.
رایزن در کتابش مدعی میشود که عملیات مرلین با افشای آن توسط دانشمند روسی به مقامات ایرانی به شکست میانجامد. به گفته نویسنده کتاب "وضعیت جنگی" این دانشمند روس که هویتش مشخص نیست برای اعتبار افزایی نزد ایرانیها و مصونیت از تلافیجویی احتمالی آنها دست به این کار زده بود.
هر چند «رایزن» نویسنده کتاب وضعیت جنگی در جریان بازپرسی ها از افشای منابع اطلاعاتی خود، خودداری کرد، و استرلینگ نیز موارد اتهامی را تکذیب کرد اما دولت آمریکا اعلام کرد که ایمیل استرلینگ را زیر نظر داشته و ایمیل های حاوی اطلاعات محرمانه بوده است.
سکوت مقامات وزارت خارجه به چه معناست؟اما نکته قابل تامل در جریان رسیدگی به اتهامات استرلینگ آن است که دادگاه آمریکا با محکوم کردن آقای استرلینگ به صراحت نقشه های آمریکا علیه برنامه صلح آمیز و قانونی ایران را تایید کرده است.
پیش از این اطلاعاتی که در کتاب وضعیت جنگی آمده بود به صورت محکمهپسند نمی توانست مورد استفاده قرار گیرد اما حال که اطلاعات این کتاب توسط دادگاه ویرجینیا تایید شده است، این سئوال مطرح می شود که چرا تیم مذاکره کننده و مقامات دولتی سکوت کردند و سیاست ضد ایرانی دولت آمریکا را به چالش نمی کشند؟
چرا مقامات وزارت امور خارجه علی رغم افشای اطلاعات «محکمهپسند» آن هم از سوی دادگاه آمریکا، اقدامی برای اقامه دعوی علیه آمریکا انجام نداده و یا حتی واکنشی نشان نمی دهند؟
علاوه بر این سئوالی که مقامات دولتی باید به آن پاسخ دهند آن است که توافق برد – برد با کشوری که در پی انجام توطئه علیه برنامه هسته ای و تعطیلی سانتریفیوژهاست، محقق می شود؟
آیا آقای ظریف در دیدار آتی خود با وزیر امور خارجه آمریکا این موضوع خرابکاری هسته ای آمریکا علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران را یادآور می شود و یا آنکه در گفتگوی های آتی نیز «خندیدن ها» و «پیادوهرویها» تکرار می شود؟