ساعاتی قبل از اعلام خبر شهادت سید حسن نصرالله، رهبر انقلاب، پیام مهمی پیرامون قضایای لبنان صادر و در آن تاکید کردند:
یک: جنایتکاران صهیونیست بدانند کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزبالله لبنان صدمه مهمی وارد کنند.
دو: همه نیروی مقاومت منطقه در کنار حزبالله و پشتیبان آن است
سه: سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزبالله سرافراز رقم خواهد زد.
چهار: بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند.
پس از اعلام خبر تلخ شهادت سید مقاومت، رهبر انقلاب پیام دیگری به مناسب شهادت دبیرکل حزب الله لبنان صادر کردند و گفتند:
یک: دنیای اسلام، شخصیتی باعظمت، جبهه مقاومت پرچمداری برجسته، و حزب الله لبنان رهبری کمنظیر را از دست داد.
دو: برکات تدبیر و جهاد چند ده سالهی سید حسن نصرالله با فقدان او هرگز از دست نخواهد رفت.
سه: سید مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت.
چهار: خون شهید سید عباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند.
پنج: ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است.
شش: ضربات جبهه مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، بحول و قوه الهی کوبندهتر خواهد شد.
از کنار هم گذاشتن پیام های رهبرانقلاب چه میتوان فهمید؟
یک: از جمع بندی دو پیام مهم رهبرانقلاب پیرامون قضایای لبنان و شهادت سیدمقاومت در یک روز، اینگونه میتوان گفت که علی رغم ترور و به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت از جمله شهید نصرالله اما این موارد برای رژیم صهیونیستی پیروزی به حساب نمیآید چون حزب الله همچنان برقرار است و مستحکمتر هم خواهد شد. خون سیدحسن نصرالله هم مثل سیدعباس موسوی کار را برای اسرائیل سختتر خواهد کرد؛ چرا که اولا سید حسن نصرالله یک مکتب بود. ثانیا جانشین احتمالی شهید نصرالله از سن بیشتر، پختگی و تجربیات به مراتب بیشتری نسبت به سید حسن 32 سالهای دارد که رهبری حزب الله را به دست گرفت. ثالثا حزب الله یک نظام حکومتی دیکتاوری نیست که با حذف پادشاه، دچار فروپاشی شود، بلکه یک سازمان عقدیتی، سیاسی و نظامی است که حتی با شهادت اعضای آن نیز دچار فروپاشی نخواهد شد.
دو: رژیم صهیونیستی، فرسوده و رو به افول است. از رویای گسترش سرزمینی به پذیرش موشکها در داخل سرزمینهای اشغالی و مهاجرت معکوس گسترده این افول را به خوبی مشخص می کند. از طرف دیگر رژیم صهیونیستی بدون آنکه کشوری به آن حمله کند، یک سال است که درگیر جنگ نه با یک کشور قدرتمند بلکه توسط گروهها و سازمانهای عقیدتی مورد حملات موشکی قرار میگیرد. پریشانی سران اسرائیل از اقدامات اخیر حزب الله در سرزمینهای اشغالی باعث شد تا به فکر حذف همزمان رهبران آن بیفتند و حتی دبیرکل حزب الله را با بمب های سنگرشکن شهید کردند. این ترورها خسارت است اما به ساخت مستحکم حزب الله ضربه وارد نکرد.
سه: موضوع وقتی جالب تر میشود که در میانه این ترورها، اتفاقا رهبرانقلاب تاکید کردند سرنوشت منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزبالله سرافراز رقم خواهد زد و همه نیروی مقاومت منطقه هم در کنار حزبالله و پشتیبان آن هستند. بر همه مسلمانان هم فرض کردند که با امکانات خود در کنار حزبالله بایستند. از قبل هم که مشخص بود هدف حزب الله چیزی جز آزادی قدس، نابودی اسرائیل و بازگشت سرزمین های غصب شده توسط کفار خبیث به صاحبان اصلی آنها نیست.
چهار: تدقیق در فرمایش رهبری این را میگوید که خط شروع شده حزب الله علیه اسرائیل کاملا درست است و همین خط و همین ضربات باید تا نتیجه پایانی کوبندهتر دنبال شود. محور نابودی اسرائیل حزب الله است و همه مقاومت و همه مسلمانان(بدون اشاره به دولتها) باید در کنار آنها برای ضربات کوبندهتر قرار بگیرند. پایان این مسیر انتقام خون همه شهدای مقاومت اینگونه حاصل خواهد شد؛ نابودی رژیم صهیونیستی.