به گزارش خط نیوز به نقل از فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
نمیتوان مشخص کرد کدام بخش اصلاحطلبان باید پیروز انتخابات باشند!
سؤال عجیب خرازی: کدام اصلاحطلبان؟!
محمدصادق خرازی، فعال اصلاحطلب و رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، اخیراً در یک مصاحبه مطبوعاتی که خبرگزاری ایلنا متن آنرا منتشر کرد، در پاسخ به این سوال که شما برای به اجماع رسیدن اصلاحطلبان چه کارهایی انجام دادید؟ گفته است:
«اصلاحات جریانی است که در منتهیالیه آن هم افرادی هستند که بسیار به اصول دینی و اعتقادی پایبند هستند و آن را اجرا میکنند و نیز افرادی هم در این جبهه هستند که به سکولاریزم نزدیک هستند که این قضیه در جناح اصولگرا نیز وجود دارد و به همین خاطر به صورت قاطع نمیتوان گفت منظور از پیروزی جبهه اصلاحات دقیقا کدام بخش از افرادی است که حاملان دیدگاه اصلاحطلبی هستند و این قضیه به گفتمان نیاز دارد»!
*مسئلهای به نام «چیستی گسترهی اصلاحات» و اینکه چه کسانی در دایره محاط اصلاحات تعریف میشوند و چه کسانی خیر؟! همواره یکی از معضلات اصلی اردوگاه جریان سیاسی خاص بوده است.
این سؤال که «اصلاحات چیست و اصلاحطلبان چه کسانی هستند؟» طی 20 سال گذشته بارها و بارها از مشاهیر اصلاحطلب پرسیده شده و گمانههایی نیز برای آن ارائه شده است.
اما همین مشخص نبودن دقیق پاسخ این سؤال، میتواند حاوی نکات فراوانی برای جویندگان حقیقت و نسلهای جوان باشد.
در این رابطه لازم به یادآوری است که مثلاً معاون وزیر کشور دولت اصلاحات زمانی در تعریفی پیرامون اصلاحات، از این گفته بود که دایره اصلاحات بسیار گسترده است. تا آنجا که حتی همجنسبازان هم میتوانند جزو واردین به این دایره تلقی شوند و این مسئله هیچ تعجبی ندارد!
به گزارش مشرق، عباس عبدی نیز زمانی در این باره طی یادداشتی در نشریه آسمان بیان کرده بود:
«اصلاحطلبی واجد مشخصات عامی است که هر فرد اصلاحطلب باید داشته باشد. در مقابل، کسانی که به نام اصلاحطلبان مشهور هستند ضمن اینکه آن مشخصات عام را دارند؛ به لحاظ تبارشناسی ویژگیهای خاص خود، از دیگر طرفداران اصلاحطلبی جدا میشوند»!
در اشاره به اظهارات خرازی پیرامون سکولاریسم برخی اصلاحطلبان همچنین بایستی این نکته را بیان کرد که عقایدی همانند سکولاریسم، لیبرالیسم، انحراف، تجدید نظرطلبی و فتنهخواهی ممکن است در ساحت هر نوع تفکر و طیف سیاسی پیدا شود اما مسئله اصلی که بایستی به آن توجه شود؛ بحث «برائتجویی» از این اغلاط است.
مسئلهای که سوگمندانه باید بیان کرد در اردوگاه اصلاحطلبان دیده نمیشود و آنها کسانی را در میانه خود که به این اغلاط آغشته باشند را هرگز از خود جدا نمیکنند و ابراز برائتی هم از آنها ندارند.
کما اینکه مثلاً شخص آقای خرازی همچنان از لیدر منزوی جریان اصلاحات با عنوان برادر مقام معظم رهبری یاد میکند! و یا مثلاً نسبت به نظر ابراز شده از سوی خود مبنی بر اینکه «برخی اصلاحطلبان با بیگانه در ارتباط بودهاند» هیچ الحاح و پافشاری را به خرج نداد و در مقابل هجوم انتقادات اصلاحطلبان نیز راه استعفا از حزب ندای ایرانیان را برگزید.
بدیهیست که سکولاریسم و سایر اغلاط فکری در برخی ساحتها محیط مناسبتری را برای رشد و تکثیر پیدا میکنند.
از باب کنایه نیز میتوان بیان کرد که اصولگرایان معتقدند یک فرد سکولار بصورت خواسته یا ناخواسته یک «نفوذی» است که باید با او و افکارش مبارزه کرد اما آیا چهرههای جریان سیاسی خاص هم چنین اعتقادی دارند...؟!
***
عارف، مظلومترین دولت تاریخ انقلاب را معرفی کرد!
محمدرضا عارف، فعال اصلاحطلب و رئیس شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان اخیراً طی اظهاراتی که روزنامه اعتماد آنها را منتشر کرده، گفته است: دولت آقای روحانی واقعا در شرایط بسیار سختی روی کار آمد و شاید تعبیر مظلومترین دولت بعد از انقلاب برای دولت تدبیر و امید تعبیر مناسبی باشد ولی با کمال تأسف میبینیم کسانی که مشکلات عظیمی را برای دولت تدبیر و امید به ارث گذاشتند اکنون طلبکار شدند و علیه دولت موضعگیری میکنند.
وی همچنین اظهار کرده است: انشاءالله مجلس آینده به همراه دولت محترم بتوانند اقدامات اساسی در رفع مشکلات اقتصادی اقشار آسیبپذیر انجام دهد.
*از باب کنایه باید اشاره کرد که اگر هم دولت تدبیر و امید مظلومیتی دارد این مظلومیت بواسطه عدم نام بردن از روحانی در متن کنارهگیری آقای عارف از انتخابات 92 و بواسطه عدم انتشار هیچگونه بیانیه رسمی در حمایت از روحانی از سوی آقای هاشمی و از سوی لیدر جریان اصلاحات در آن انتخابات است.
همچنین است که اگرچه باید پذیرفت برخی از انتقادات به دلیل حقد و ناهمسویی صورت میپذیرد (کما اینکه در رابطه با دولت قبل هم همین مصداق وجود داشت!) اما الحق و الانصاف برخی مقولات نیز نمیتوانند ربط چندانی به مسئله «مظلومیت»! داشته باشند.
مثلاً اینکه دولت یازدهم در سال جاری 12 تن سنگ پای چینی وارد کرده است، آب خوردن و اقتصاد مقاومتی را هم به تحقق عینی برجام گره زده، در مقابل نقض برجام از سوی طرف آمریکایی سکوت کرده، از حمایت آشکار از محور مقاومت منطقه در سوریه و لبنان استنکاف میورزد، درباره گذر از «رکود» سخنان متناقض بیان میکند، از بابت برجام وعده «ارزانی» به مردم داده و منتقدان را به سمت جهنم فرا میخواند هم آیا به دلیل مظلومیت این دولت است؟!
وانگهی مسئله مظلومیت و خدمتگذاری در عین هجمهها، شاقولی به نام دولت شهید رجایی نیز دارد که هیچگاه از خاطره تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد.
در اشاره به بخش دوم اظهارات آقای عارف نیز قابل بیان است که همواره تمام مجالس و دولتها باید نسبت به رفع مشاکل اقتصادی گام بردارند اما در موقعیت کنونی، چیزی که از قِبَل آن به مردم وعده ارزانی و رفع مشکلات اقتصادی داده شده مسئله «برجام» است نه مجلس دهم شورای اسلامی!
به سخن دیگر اینکه همانگونه که پیشبینی میشد، جریان سیاسی خاص به جای پاسخگویی از بابت عدم تحقق وعدههای دوران پسابرجام، در حال تغییر آدرس باغ سبز و تبدیل پسابرجام به پساانتخابات است.
جریان سیاسی خاص تصور میکند با این کار از مظان پاسخگویی به مطالبات موعود پسابرجامی میرهد.
***
تقبیح دخالت در قیمتگذاری از سوی وزیر دولت روحانی
آنها که مخالف گرانیاند «سوسیالیست» هستند؟!
عباس آخوندی، وزیر راه دولت رئیس جمهور روحانی اخیراً طی اظهاراتی در نشست با بخش خصوصی در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران ضمن اینکه دخالت در قیمت گذاری را مبتنی بر اندیشههای سوسیالیستی دانسته، اظهار کرده است: متاسفانه سختی اندیشه سوسیالیستی، سبب سرگردانی بازار شده و مانع بزرگی برای پویایی اقتصاد ملی ایران شده است.
به گزارش ایرنا، وی افزوده است: با نگاه به سیاستهای اقتصادی متوجه میشویم از ابتدا در دوره جدید، به مقابله با مشکلات گرایشهای سوسیالیستی توجه شده است.
آخوندی همچنین اظهار میکند: متاسفانه به جای اینکه این دیدگاه سوسیالیستی تضعیف شود، تثبت شده است و از سال 1305 تاکنون با قیمت گذاری و تثبیت قیمتها اندیشه سوسیالیستی همچنان در جامعه ایران، بازار و بخش خصوصی تداوم داشته است.
وی میافزاید: جان مایه اقتصاد ما با نگرش سوسیالیستی بوده و بازار و بخش خصوصی نیز حس واقعی نداشته است.
*آخوندی پیش از این نیز در اعتراض به دخالت سازمان حمایت از حقوق مصرفکنندگان در مسئله افزایش قیمت بلیط قطار و ممانعت از این مسئله، همین اظهارات را بر زبان آورده بود.
وی در آن مقطع نیز گفته بود: پیشنهاد میدهم چنین سازمانهای سوسیالیستی و مارکسیستی قیمتگذاری نظیر سازمان حمایت از مصرف کننده منحل شود و باید این پیشنهاد را به مجلس هم بدهیم تا بساط این تعالیم مارکسیستی و سوسیالیستی جمع شود. این سازمانها با تعالیم سوسیالیستی سنگ حمایت از مصرف کننده را به سینه میزنند، اینها مسلمان نیستند!
اظهارات آخوندی البته انتقاد اعضای سازمان دولتی حمایت از حقوق مصرفکنندگان را نیز برانگیخت. اما النهایه قیمت بلیط قطار گران شد.
میزان آسیبهای مختلفی که بر اثر سوسیالیستی نامیدن پیکره اقتصاد ایران و هر سازمانی که مخالف مستدلّ گرانی باشد؛ ایجاد میشود دقیقاً قابل احصا نیست.
از طرفی بایستی به این بحث مفهومی نیز توجه کرد که هر شعار مخالفت با سرمایهداری و یا هر عمل مدافع عدالت و مردم، برگرفته از تعالیم کمونیستی نیست.
تفکر اسلام ناب، همان اندازه که به مستضعفین و مسئله عدالت، اصرار دارد و پای میفشارد؛ به همان میزان نیز بر افزایش سطح معیشت، توجه حکومت به اغنیا و کارآفرینان و تجار و رعایت قانون جامعه اسلامی تأکید دارد.
قبل از آخوندی، صادق زیباکلام، دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب نیز طی اظهاراتی، شناسنامه غربستیزی مرحوم جلال آل احمد و شهید آوینی را صادره از حزب کمونیستی توده! معرفی کرده بود.