به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: در بخشی از کتاب «فتنه تغلب» که به تازگی به کوشش دکتر«مصطفی غفاری» توسط دفتر حفظ و نشر آثار آیت ا... خامنهای منتشر شده، علیرضا شمیرانی پژوهشگر سیاسی، در گزارشی به تشریح ناگفتههایی از اقدامات رهبر معظم انقلاب در راستای روشنگری و مقابله با فتنه و اغتشاشات سال 88 و نیز مسئله کهریزک پرداخته است. در این مطلب نویسنده تأکید کرده که آن چه نگاشته روایتی پرسش محور و مبتنی بر گزیدهای از اخبار و اطلاعاتی است که به استناد گفتوگوها و مدارک در اختیار، فراهم آمده است.
پیغامهای مکرر رهبر انقلاب به میرحسین موسوی
به گزارش جهان نيوز، در بخشی از این یادداشت به حمایت مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی از کسانی که نتیجه انتخابات را نپذیرفتند اشاره شده و آمده است: به گفته برخی از مسئولان دفتر و نزدیکان رهبر معظم انقلاب، ایشان بارها برای گردانندگان حوادث پس از انتخابات پیغام صریح دادند که مرزتان را با بیگانگان مشخص کنید.
بر پایه گزارش خراسان، علاوه بر این که آقا پیش از انتخابات از آقای موسوی خواسته بودند مراقب گفتار و رفتارش باشد که دشمنان ملت از آن سوءاستفاده نکنند؛ در همان ساعات اول پایان انتخابات نیز به او پیغام خصوصی دادند که «این را شما دارید شروع میکنید، اما نمیتوانید تا آخر کنترل کنید؛ میآیند دیگران سوءاستفاده میکنند.» همچنین در ملاقات روز یک شنبه 24خرداد با یادآوری هشدار فوق، از او میپرسند چرا در برابر سوءاستفاده دشمن موضع نمیگیرید؟ پرسشی که تاکنون بی پاسخ مانده است.
بخش عمده مرکزیت فتنه در خارج از کشور است
نویسنده در ادامه با اشاره به جلسهای که با حضور سران قوا و برخی مسئولان مرتبط با موضوع اغتشاشات در سال 88 در حضور رهبر انقلاب برگزار شده، مینویسد: در آن جلسه آیت ا... خامنهای رخدادهای پس از انتخابات را این طور تحلیل میکنند: این یک فتنه عمیق است که توسط یک مرکز فعال و هوشمند هدایت میشود؛ این مرکز از گذشته وجود داشته و با نظام و انقلاب مشکل دارد؛ این مرکزیت دنبال ضربه زدن بوده و از مسائل انتخابات حداکثر استفاده را هم کرده است. مسئله این ها، دولت و رئیس جمهور نیست، بلکه نظام است.
این جریان میخواهد با نظام درافتد و نظام را به زانو درآورد. در این جلسه که رئیس جمهور (وقت) هم حضور داشته، یکی دیگر از حاضران در جلسه که مواضع مناسبی در آن ایام نداشت، از دو حزب و سازمان ساختارشکن و منحل شده نام میبرد و میگوید: اینها مرکزیت حوادث پس از انتخابات هستند؛ اگر با اینها برخورد شود قضیه تمام میشود. آقا در پاسخ تأکید میکنند این طور نیست که مرکزیت جریان مقابله با نظام، این دو حزب و سازمان باشند؛ اینها حداکثر میتوانند پیاده نظام آن مرکزیت باشند، طراحی، خیلی ریشه دارتر از این بحث هاست؛ بخش عمده این مرکزیت در خارج از کشور است؛ این مرکزیت توانست حرفهای خود را از زبان بعضی چهرهها بزند، از زبان آقای....، از زبان آقای....، و تا حدودی از زبان آقای...، این افراد و مجامع شان بلندگوی مرکزیت فوق شدند. اگر این افراد و گروهها داخل کار نبودند مسائل تا این حد گسترش پیدا نمیکرد.
چرا حمله به پایگاه بسیج و تلاش برای دستیابی به اسلحه موجود در پایگاه را محکوم نکردید؟
در ادامه این گزارش با اشاره به تأکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر بیزاری جستن نخبگان از دشمن تصریح شده است: به گفته یکی از مسئولان دفتر رهبر انقلاب، در جریان رفت و آمدهای گوناگون و متعددی که افرادی از جریانهای سیاسی و حامیان نامزدهای چهارگانه ریاست جمهوری در سال 88 به دفتر رهبر انقلاب داشتند، بعدازظهر یکی از روزهای تیرماه که هنوز یک ماه از انتخابات نگذشته بود، وقتی آقا از ملاقات رئیس ستاد انتخاباتی آقای موسوی با یکی از مسئولان دفترشان مطلع شدند، فرموده بودند که اینها واقعاً نمیفهمند چه کار زشت بزرگی کردهاند؟
صرف نظر از آن چه تا انتخابات شد، همین اعلام مخدوش بودن انتخابات بدون هیچ دلیل و سپس به میدان کشیدن مردم و کارهایی که امروز دشمن را به طمعانداخته، کم جرمی است که حالا بعضاً طلبکار هم هستند؟! شاهد مثال دیگر آن که در همان روزهای نخست برافروخته شدن آتش فتنه، یکی از افراد مشهور نامهای به رهبر انقلاب مینویسد و ادعاهایی را مطرح میکند از سنخ آن چه کم و بیش همان فرد و دوستانش در جامعه منتشر کرده بودند. رهبر انقلاب برای نویسنده پیام میدهند و ازجمله او را در برابر این پرسش قرار میدهند که مگر نمیگویید راهپیمایی 25خرداد راهپیمایی سکوت بود؛ چرا حمله به بسیج و تلاش برای تصرف آن و دستیابی به اسلحه موجود در پایگاه را محکوم نکردید؟ چرا وقتی حمایت مقامات آمریکایی و صهیونیستی را دیدید، از آنها اعلام بیزاری نکردید؟
اذعان عبدالعلی زاده به امکان نداشتن تقلب در انتخابات
در صفحه 70 کتاب «فتنه تغلب» تصریح شده است: دو، سه روز پس از برگزاری انتخابات، آقای علی عبدالعلی زاده که یکی از افراد شناخته شده حامی آقای موسوی بود، به دیدار یکی از مسئولان دفتر رهبر انقلاب میرود. وقتی از مسائل پیش آمده خیلی اظهار نگرانی و ناراحتی میکند و خواستار تلاش برای حل و فصل مسائل میشود، آن عضو دفتر آقا از او میپرسد شما به عنوان کسی که استاندار و وزیر بوده اید، احتمال میدهید تقلب شده باشد؟ او کمی درنگ میکند و پاسخ میدهد: نه. میپرسد: پس حرف حساب تان چیست؟ او میگوید من همه این حرفها را قبول دارم ولی برایم این مسئله قابل حل نیست که در شبستر، رأی آقای موسوی شده دو هزارتا، رأی آقای احمدی نژاد شده سه هزارتا؛ اصلاً باورکردنی است؟
عضو دفتر رهبر انقلاب به او میگوید: اگر شما درباره درستی نتایج اعلام شده انتخابات برای شبستر تردید دارید، حاضریم پس از کسب موافقت رهبر انقلاب و هماهنگی با نهادهای مسئول به اتفاق هم برویم همین شبستری که شما میگویید، شروع کنیم بازشماری، هر صندوقی که شما گفتید. اگر دیدیم آرا مخدوش بود، میرویم سراغ همه صندوقهای شبستر، بعد میرویم سراغ صندوقهای استان آذربایجان شرقی، اگر دیدیم اشکال دارد، میرویم سراغ همه صندوقها در سراسر کشور، اما آیا قول میدهید پای نتیجه بررسی بایستید؟ به هر حال آرای شبستر از ستاد انتخابات کشور دریافت میشود. آقای موسوی در شبستر، 39 هزار و خردهای رأی آورده بود و آقای احمدی نژاد، 37 هزار و خرده ای. اصلاً دو هزار و سه هزار تا نبود. وقتی رهبر انقلاب از ادعای طرح شده درباره شمارش آرای شبستر مطلع میشوند اظهار میکنند: اِ! عجب! آقای موسوی هم در ملاقاتش با من همین حرف را زد؛ همین دو، سه هزار را گفت. ایشان تعجب میکنند چگونه براساس چنین اطلاعات نادرستی، فضای دروغ پراکنی راهانداخته شده است.