توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 52243
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۷
روحانی: مگر کشورها دیوانه‌اند با آمریکا مذاکره کنند؟
«مذاکره مجدد با آمریکا» تقاضای یک مشت دیوانه یا خائن/ توصیه کرباسچی و دوستان به ساخت بمب اتم!
کیهان: این نامه شبیه نامه مجلس ششم است/ جنون گاوزدگی یا تکرار جام زهر
شماری از مدعیان‌ اصلاحات در‌ کنار اپوزیسیون خارج از کشور در نامه‌ای تسلیم‌ طلبانه بدون‌ توجه به‌ تجربه پرهزینه‌ برجام خواستار مذاکره‌ مستقیم با ترامپ‌ شدند!
«مذاکره مجدد با آمریکا» تقاضای یک مشت دیوانه یا خائن/ توصیه کرباسچی و دوستان به ساخت بمب اتم!
به گزارش خط نیوز به نقل از جهان نيوز: جمعی از مدعیان اصلاح‌طلبی به همراه چند تن از اعضای گروهک نهضت آزادی و برخی گروهک‌های برانداز مقیم خارج (نظیر فدائیان خلق و...) که وجه مشترکشان همکاری در فتنه سبز است، نامه تسلیم‌طلبانه‌ای امضا کرده و خواستار مذاکره با دولت ترامپ شده‌اند. در میان آنها نام كرباسچي (رئیس‌حزب ‌اشرافی کارگزاران)، علي كشتگر و بهروز خلیق (دو تن از سران گروهک منحله فدائیان خلق) احمد منتظري، ابوالفضل بازرگان، رضا عليجاني و عيسي سحرخيز ، جلال جلالي‌زاده، جميله كديور و صديقه وسمقي، حسين كروبي، حميد آصفي و... دیده می‌شود.

تضمین آمریکایی!
نويسندگان اين نامه تسلیم‌طلبانه با ادعای «از دست رفتن فرصت مناسب دولت باراك اوباما» از مسئولان تصميم‌گير نظام خواسته‌اند «فارغ از جنگ‌هاي رواني كاخ سفيد با يك تصميم ملي اعلام كند كه حاضر به انجام مذاكرات بدون قيد و شرط با آمريكاست تا قدمي در راه‌حل مشكلات و اختلافات برداشته شود».

در اين بيانيه تاكيد شده كه اين مذاكرات «مي‌تواند با قدرت و از موضع حفظ منافع ملي دنبال شود» و «در صورت هرگونه زياده‌خواهي يا عدم ارايه تضمين براي پابرجا ماندن تعهدات، راه بازگشت هميشه باز است».

«غلامحسین کرباسچی» که نام او در میان امضاءکنندگان این نامه به چشم می‌خورد در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای اعتماد گفته است: «در صورتي كه آمريكا ضمانت دهد ديگر بدعهدي نكند ايران مي‌تواند با ترامپ پاي ميز مذاكره بنشيند»!

کرباسچی در بخش دیگری از این مصاحبه گفته است: «تحليل و نظري كه در اين نامه ارايه شده براي مقابله با افراطيون خارج‌نشيني است كه با بيانيه‌ها يا حضور در رسانه‌ها سعي در تشديد بن‌بست و خلق مشكلات جديد براي كشور دارند. كساني كه دغدغه منافع ملي دارند همواره به دنبال گشايش يك راه جديد هستند».

نامه مجلس ششم
به گزارش کیهان، این نامه شباهت بسیار زیادی به نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری دارد. نامه‌ای که به جام زهر مشهور شد.مجلس ششم نماد سیاسی‌کاری و باندبازی و بی‌اعتنایی به مردم در ازای اولویت قرار دادن خواسته‌های چند گروهک بود و تا مرز برخی خیانت‌های بزرگ نظیر انتشارنامه جام زهر و لزوم تسلیم در برابر آمریکا، تحصن و تهدید به استعفاء پیش رفت. در مجلس ششم 137 نماینده تحصن کردند و 127 نماینده به رهبری نامه نوشتند.

اردیبهشت ماه 1381؛ 127 نماینده مجلس ششم با ذکر نام نامه‌ای به رهبری نوشتند و مدعی شدند که قبل از اینکه استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید جام زهر را نوشید و با آمریکا مذاکره کرد.
نظر رهبرمعظم انقلاب با پیشنهاددهندگان نوشیدن جام زهر متفاوت بود. آمریکایی‌ها از مذاکره می‌گفتند که یکی از پیش‌شرط‌هایش تغییر بخش‎هایی از قانون اساسی ایران بود.

11 اردیبهشت 1381 رهبر معظم انقلاب با ‌اشاره به پیشنهاد مذاکره با آمریکا فرمودند: «الان ورد و ذکر عدّه‌ای مذاکره با آمریکا شده است! چه مذاکره‌ای؟! می‌گویند با آمریکا مذاکره کنید تا موذی‌گری نکند؛ فشار وارد نیاورد؛ تهدید نکند و منافع ملی ما را رعایت نماید. مگر کشورهایی که امروز مورد تهدید آمریکا هستند - غیر از جمهوری اسلامی - با آمریکا مذاکره نمی‌کنند؟ مگر آنها با آمریکا رابطه ندارند؟ مذاکره و رابطه، مانع فشار آوردن و تهدید کردن و بدجنسی کردن و افزون‌طلبی نیست؛ مذاکره مشکلی را حل نمی‌کند. دولت آمریکا صریحاً با نظام اسلامی، هویّت اسلامی و ایمان اسلامىِ مردم ما اعلام مخالفت کرده است».

مگر دیوانه‌اند!
تناقض‌گویی جزو لاینفک رفتار مدعیان اصلاحات است.
این طیف تا چندی پیش در توجیه شکست و ناکامی برجام، تقصیرها را گردن ترامپ می‌انداختند و او را دیوانه و تافته‌ای جدابافته از حاکمیت آمریکا معرفی می‌کردند تا مردم از یاد ببرند که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در کنگره (سنا و مجلس نمایندگان) و دولت آمریکا، درباره دشمنی با ملت ایران متفق‌القولند؛ حتی اگر سر موضوعات دیگر اختلاف نظر داشته باشند.

اما حالا همین‌ها وسوسه می‌کنند که راه طی شده و به بن‌بست خورده اعتماد به شیطان بزرگ را دوباره و چندباره تجربه کنیم و طبعا با همان فرمول شیطان‌پسند، امتیازات نقد جدید - این بار در حوزه امنیت ملی و توان بازدارندگی- بدهیم و مشتی وعده جدید بگیریم؛ در حالی که تمام وعده‌های قبلی دروغ از آب در آمده یا برعکس عمل شده‌اند.

آقای روحانی که برجام را «آفتاب تابان» و «نشانه تسلیم همه قدرت‌های بزرگ در برابر اراده ملت» نامیده بود، آبان 96 در جلسه دفاع از وزرای پیشنهادی نیرو و علوم در مجلس گفته بود: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می‌گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می‌گوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) می‌گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانه‌اند كه با شما مذاكره كنند؟ شما به مذاكره‌اي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد».

جنون گاوزدگی!
خوش‌بینانه‌ترین قضاوت درباره نامه مشترک دبیرکل کارگزاران با چند تن از اعضای حزب منحله مشارکت و برخی اعضای ورشکسته اپوزیسیون، مرض و دیوانگی در حد جنون آنهاست. وگرنه احتمال وطن‌فروشی درباره برخی از آنها، قضاوتی واقعی است. می‌گویند مردی سراغ روانپزشک رفت و گفت «آقای دکتر من هر شب کابوس می‌بینم که با گاوهای زبان نفهم مسابقه فوتبال دارم. گله‌ای حمله می‌کنند و من زیر لگدشان می‌مانم و از خواب می‌پرم. اگر می‌شود قرص و آمپولی تجویز کنید که دیگر از این کابوس‌ها نبینم و شب راحت بخوابم».

دکتر برای او دارو تجویز کرد و گفت از امشب مصرف کنید تا حالتان خوب شود. مرد بیمار نسخه را گرفت که برود؛ اما ناگهان برگشت و پرسید : «آقای دکتر ! نمیشه داروها رو از فردا شب مصرف کنم؟!». دکتر با تعجب پرسید «برای چی؟ مگه نگفتین که کابوس، شما رو اذیت می‌کنه؟!». مرد بیمار جواب داد «چرا آفای دکتر؛ گفتم. اما راستشو بخواین... آخه.... امشب هیجانش بیشتره. امشب مسابقه فیناله»!... آری برخی دچار شیدایی و جنون گاوزدگی و گاوگرفتگی حادّ هستند؛ فرقی هم نمی‌کند که طرف شان اوباما باشد یا ترامپ.

تکمیل پازل ترامپ
نکته قابل تأمل، تکمیل پازل ترامپ توسط نویسندگان نامه مذکور است. درست چند روز پس از ادعای ترامپ مبنی بر اینکه ایران پای میز مذاکره باز خواهد گشت، نویسندگان این نامه خواستار مذاکره مستقیم با رئیس‌جمهور آمریکا شدند.

این نامه در حقیقت ارسال پالس به ترامپ برای فشار بیشتر به مردم ایران است.
این نامه در حالی منتشر شده که، کارشناسان ارشد حوزه بین‌الملل بارها بر این مهم تأکید کرده‌اند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروه‌های سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاه‌هایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامه‌های خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.

به گزارش تسنیم، تلاش آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج واشنگتن از برجام، علنی شد؛ چیزی که علی‌اکبر ولایتی عضو هیئت نظارت بر برجام از آن با عنوان «تقسیم کار» آمریکایی‌ها با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر خبر داد. حالا می‌توان گفت که فشار برای محدود و محصور کردن ایران در خاک خود از طریق طرح‌هایی چون FATF و... و مقابله با توان دفاعی و موشکی ایران یک نوع تقسیم‌کار علنی بین آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است.به‌نظر می‌رسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند و این نامه بیانگر این مهم برای پیوند زدن «فشار از بیرون» با «همراهی از داخل» در راستای عملی شدن توطئه‌ جدید آمریکاست.

نگاهی به لیست کسانی که درخواست مذاکره با آمریکا را امضا کرده‌اند، نشان می‌دهد که برخی از افراطیون مدعی اصلاحات علیرغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، «رفرمیست» و «اصلاح‌طلب» می‌خوانند، در بزنگاه‌های مهم، اعم از وقایع سال 78، 88 و حوادث دی 96 یا در برهه‌هایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامه یا تحریم‌ علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشته‌اند، با جریان خارجی همراهی کرده‌اند و هیچ نشانه‌ای از اصلاح‌طلبی به‌معنای واقعی کلمه در آنها دیده نمی‌شود.

خسارت محض برجام
انتشار این نامه تأمل‌برانگیز توسط مدعیان اصلاحات در حالی است که اکنون تجربه پرهزینه برجام پیش روی ماست.از ابتدای مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5، گزاره «با کدخدا می‌شود بست و بازی برد- برد انجام داد» به نخ تسبیح راهبرد دولت یازدهم تبدیل شد. مقامات ارشد دولت یازدهم در اقدامی تأمل‌برانگیز به تعریف و تمجید از «باراک اوباما» رئیس‌جمهور سابق آمریکا پرداخته و او را فردی مؤدب! و باهوش! نامیدند.

روحانی در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم در توضیح چرایی اولویت مذاکره با آمریکایی‌ها در مقابل تروئیکای اروپایی گفته بود:«بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال «آقا اجازه» از آمریکا هستند.... آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است»!

در هفته‌های گذشته، «علی اکبر صالحی» رئیس‌سازمان انرژی اتمی در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما گفته بود:«ما در مذاکرات [هسته‌ای در دولت یازدهم]، با آمریکا مذاکره می‌کردیم نه مجموعه 1+5».

در مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 در دولت یازدهم، دیدارهای دوجانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا (ظریف-کری) رکورد زد. پیاده‌روی 15 دقیقه‌ای ظریف و جان کری در ژنو، تماس تلفنی روحانی و اوباما و دست دادن ظریف و اوباما در سازمان ملل را نیز باید به فهرست اقدامات دولت در مذاکرات اضافه کرد. در مجموع تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای از تمام امکانات و توانایی‌های موجود در پیشبرد مذاکرات آن هم به روش خود بهره برد.

اما اوباما در مقابل ایران را حامی تروریسم نامید، ۲ میلیارد دلار از اموال ملت ایران را غارت کرد، قانون محدودیت ویزا را با هدف سنگ‌اندازی در روابط تجاری ایران تصویب کرد و قانون تحریمی آیسا را تمدید کرد و در روزهای پایانی ریاست‌جمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را نیز تمدید کرد و به عبارتی، آخرین لگد را به برجام زد.

همیشه تاکید شده است که انسان عاقل، از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. مدعیان اصلاحات به جای پیشنهاد مضحک مذاکره مستقیم با ترامپ برای رفع مشکلات، باید درباره خسارت محض برجام و هدر رفتن 5 ساله ظرفیت‌های عظیم داخلی بخاطر «چشم دوختن به نقطه‌های خیالی» به مردم ایران پاسخگو باشند.

غیرقابل اعتماد
حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه دولت اصلاحات با ‌اشاره به نامه مشترک برخی مدعیان اصلاحات با اپوزیسیون خارج کشور به مسئولان عالی نظام برای مذاکره مستقیم با ترامپ، گفت: بین امضاء کنندگان این نامه، فردی با عنوان آصفی نیز وجود دارد که بنده ایشان را اصلاً نمی‌شناسم و به هیچ عنوان چنین نامه‌ای را ندیده و امضا نکرده‌ام.

آصفی با بیان اینکه درخواست‌ مذاکره مستقیم با ترامپ به هیچ‌ عنوان قابل قبول نیست، تصریح کرد: تجربیات ما می‌گوید که دولت آمریکا به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و این شرایط برای ترامپ مضاعف است. (1)

توصیه کرباسچی و دوستان به ساخت بمب اتم
دکتر سیدمحمد مرندی، مدیرگروه مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در رابطه با نامه 100 فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: «خوشبختانه امضاکنندگان این نامه عناصر مهم و موثری در فضای سیاسی ایران نیستند. اگر آنها افراد مهمی بودند، اقدام آنها و مضمون نامه‌ای که منتشر کردند، سیگنالی به آمریکا بود و این پیام را دربر داشت که تحریم‌ها و فشارهای جدید ترامپ موثر واقع شده و به نوعی تشویق آمریکا برای فشار بیشتر جهت رسیدن به اهداف واشنگتن بود.»

وی در رابطه با ماهیت امضاکنندگان این نامه افزود: «برخی از این افراد ساده‌لوح و جاهلند، برخی از روی کینه با نظام چنین حرف‌هایی را مطرح می‌کنند و برخی نیز در این سال‌ها حقوق‌بگیر آمریکا و متحدان آن بوده‌اند، بنابراین طبیعی است که از زبان این افراد پیشنهاداتی از این دست مطرح شود.»

عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران در رابطه با تشابه ظاهری این نامه با نامه جام زهر نیز به فرهیختگان گفت: «این نامه نمی‌تواند مثل نامه جام زهر باشد. همان‌طور که ذکر شد، این افراد عناصر موثری در جامعه ایران نیستند و بعضا حتی در خود آمریکا زندگی می‌کنند و به بیان دقیق‌تر در حاشیه سیاست تعریف می‌شوند. آنها علاقه‌مندند که در آمریکا از جایگاه خوبی برخوردار باشند و نزد حاکمیت آمریکا خوشنام باقی بمانند.»

مرندی در ادامه خاطرنشان کرد: «اگر چهره‌هایی شاخص و صاحب‌نظر این نامه را امضا کرده و چنین مطالبه‌ای را در داخل مطرح می‌کردند، اقدام آنها حامل پیام خطرناکی بود؛ چون آمریکایی‌ها آن را به‌عنوان موفقیت ترامپ تفسیر می‌کردند. درواقع نتیجه‌گیری آمریکایی‌ها این بود که فشارها را ادامه دهیم و تشدید کنیم که این صداها در جامعه ایران بلندتر شوند.»

وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به‌رغم بی‌اعتمادی به آمریکا با این کشور هم بارها مذاکره کرده و در سال‌های اخیر نیز برجام را امضا کرد، گفت: «برجام از سوی ایران مو به مو اجرا شد و به‌رغم آنکه دانشمندان ما را شهید کردند و باوجود سرمایه‌گذاری‌هایی که از قبل از انقلاب صورت گرفته بود، ما از بخشی از حقوق خود صرف‌نظر کردیم تا به این توافق برسیم. معنی حرف این اشخاص این است که یعنی به‌رغم تجربه برجام و با وجود عدم پایبندی ایالات متحده به تعهدات خود در توافق هسته‌ای، ما از این تجربه چشم‌پوشی کرده و باز هم به این مسیر ادامه دهیم و عملا از حقوق خود در حوزه‌های دیگر نیز صرف‌نظر کنیم.»

به گفته مرندی، امضا‌کنندگان این نامه باید پاسخ دهند که چطور می‌توان با آمریکایی‌ها که تا الان به تعهدات خود پایبند نبودند مذاکره کرده و به آنها اعتماد داشت و از این به بعد باید از چه حقی صرف‌نظر کنیم؟

این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به اینکه این اقدام عملا تلاشی بود برای چراغ سبز نشان دادن به آمریکایی‌ها جهت تشدید فشارها بر ایران تا صدای مطالبه مذاکره مستقیم با آمریکا در جامعه بلند شود، گفت: «پشت حرف اینها دانسته یا نادانسته خود آمریکایی‌ها هستند. آمریکایی‌ها مایلند این گزاره میان جامعه ایران تقویت شود تا در میان اقشار مختلف مردم و میان مردم و سیاستمداران شکاف ایجاد کنند و فشارهای این کشور بر ایران تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.»

وی درباره تشابه این اقدام و نامه چندی پیش50 ایرانی ساکن آمریکا به ترامپ برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران بار دیگر تاکید کرد: «علی‌القاعده پشت پرده این نامه خود آمریکایی‌ها هستند. به جای آنکه این افراد خطاب به دولت آمریکا نامه بنویسند و به رفتار خصمانه این کشور اعتراض کرده و آن را محکوم کنند، از کشوری که به‌رغم بدبینی موجه، مذاکره کرده و به تعهدات خود پایبند بوده و با هدف ایجاد صلح و ثبات و کاهش تنش در منطقه از بخشی از حقوق خود صرف‌نظر کرده، خواسته‌اند که امتیازات بیشتری را به طرفی که پایبند نبوده بدهد. با این کار آنها ترامپ و آمریکا را به عدم پایبندی به تعهدات بین‌المللی خود در آینده تشویق می‌کنند.»

عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران با اشاره به آنکه امضا‌کنندگان این نامه معتقدند در صورتی که آمریکا ضمانت بدهد که دیگر بدعهدی نکند، ایران می‌تواند با ترامپ پای میز مذاکره بنشیند، گفت: «آمریکایی‌ها نه‌تنها امروز بلکه از سالیان گذشته، به تضمین‌هایی که خودشان در معاهدات بین‌المللی و در قبال خیلی از کشور‌ها داده‌اند پایبند نبوده‌اند و مثال روشن آن هم برجام است. نه در دولت اوباما و نه در دولت ترامپ آمریکا به تعهدات خود در برجام ذره‌ای اعتنا نکرده است. آمریکا در تضمین‌های خود نسبت به دیگر تعهدات بین‌المللی هم وفا و تعهدی ندارد، لذا باید اذعان داشت افرادی که چنین نامه‌ای را امضا می‌کنند، واجد کمترین و حداقلی‌ترین شناخت از فضای واقعی جهان و عرصه مسائل بین‌المللی هم نیستند. اینها به جای نوشتن نامه به مسئولان ایرانی باید به مسئولان آمریکایی می‌گفتند تا زمانی که آمریکا به‌طور کامل به تعهدات خود در برجام پایبند نباشد، مذاکرات بی‌مفهوم است.»

مرندی در ارزیابی توصیه نگارندگان نامه به الگوگیری ایران از کره شمالی جهت گفت‌وگوی مستقیم با ایالات متحده نیز خاطرنشان کرد: «ما اگر بخواهیم این مساله را مورد توجه قرار دهیم، باید ابتدا شرایطی را که کره شمالی در بستر آن وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شد بررسی کنیم. کره شمالی در شرایطی وارد گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا شد که هم موشک‌های قاره‌پیما داشت و هم به فناوری تولید کلاهک هسته‌ای و بمب اتم رسیده و سلاح اتمی ساخته بود.»

وی افزود: «این را هم باید گفت که ما نمی‌دانیم نتیجه مذاکرات آمریکا با کره شمالی به کجا می‌رسد. ضمن آنکه کره شمالی در این مذاکرات هیچ تعهد جدید و ویژه‌ای در مورد تسلیحات هسته‌ای خود نداده است.»

این کارشناس مسائل بین‌المللی در پایان تصریح کرد: «اگر طبق نظر امضا‌کنندگان این نامه بنا بر الگو قرار دادن کره شمالی باشد، ما ابتدا باید موشک‌های قاره‌پیما و بعد کلاهک‌های هسته‌ای بسازیم و وقتی به این سطح از توان رسیدیم، برویم و با آمریکا گفت‌وگو کنیم، لذا نتیجه نامه‌نگاری این افراد توصیه به تولید بمب اتم و موشک‌های حامل آن است.»(2)



پی نوشت:
1)http://kayhan.ir/fa/news/134870
2)http://newspaper.fdn.ir/?nid=2517&pid=3&type=
Share/Save/Bookmark