کد مطلب: 68697
سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۷
یادداشت حسین شریعتمداری
فالوده با گرگ گریه با چوپان!
چرا با وجود دستگیری بسیاری از عوامل اصلی آشوبهای اخیر هنوز هم برخی از پادوهای دشمن ـ هرچند بسیار اندک ـ دست به آشوب میزنند؟! و چرا شبکههای رسانهای دشمن کماکان به تشویق آنها برای آشوبگری مشغولند؟
به گزارش خط نيوز، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت:
۱- طی نزدیک به دو ماه اخیر درباره حمایت مالی و تبلیغاتی و تسلیحاتی دشمنان بیرونی از اغتشاشگران، گزارشهای مستندی داشتهایم و در این وجیزه فقط به یک نمونه از تازهترین نمونهها اشاره میکنیم. شبکه ایران اینترنشنال که با بودجه صدها میلیون دلاری آلسعود و مدیریت موساد در انگلیس راهاندازی شده است و بارها چگونگی ساخت کوکتلمولوتوف، روش آتشزدن اماکن عمومی، چگونگی متوقف کردن و به آتش کشیدن آمبولانسها، روش حمل مخفیانه اسلحه گرم برای مقابله با حافظان امنیت و... را به عوامل اغتشاش آموزش داده است، جمعه شب، در تازهترین دستورالعمل خود (بخوانید دستور العمل موساد) رسماً و علناً به اغتشاشگران میگوید؛ «در جنگ نمیتوان به خصوصیات اخلاقی پایبند بود. باید این واقعیت را به رسمیت بشناسیم که با جمهوریاسلامی در حال جنگ هستیم. در جنگ کشتن نیروهای طرف مقابل یک کار اخلاقی است(!) و اگر بتوانیم او را بکشیم ولی نکشیم، کار غیراخلاقی کردهایم(!)...» گفتنی است که سردبیری این شبکه را علیاصغر رمضانپور، معاون فرهنگی وزارت ارشاد آقای خاتمی برعهده دارد و...
۲- به یک نمونه از برخورد دولتهای غربی با معترضان (و نه با اغتشاشگران) هم نیمنگاهی بیندازید. در این خصوص نیز بارها به نمونههای مستندی اشاره داشتهایم و در محدوده این نوشته کوتاه، تنها به مصاحبه روز جمعه «ریشی سوناک» نخستوزیر انگلیس با شبکه تلویزیونی «اسکای نیوز» که به عنوان خبر فوری و مهم و با قطع برنامههای عادی این شبکه - Breaking News- منتشر شده است اشاره میکنیم. میگوید: « امروز با فرماندهان پلیس جلسه داشتم تا به آنها اطمینان بدهم که برای سرکوب هرگونه اعتراض غیرقانونی از حمایت کامل من برخوردارند. این مسئله که زندگی مردم عادی توسط اقلیتی خودخواه مختل شود کاملاً غیر قابل قبول است. کسانی که قانونشکنی میکنند باید از قدرت قانون بترسند و من مصمم هستم که این کار را انجام بدهم. ما به پلیس اختیارات بیشتری دادهایم که با تظاهرات غیرقانونی مقابله کنند. آنها حمایت کامل مرا برای مقابله قاطع و سریع با اغتشاشات در زندگی روزمره مردم را دارند».
۳- شخص قمه به دستی را تصور کنید که قمهاش را روی دست بلند کرده و عربدهکشان و تهدیدکنان به سوی شخص دیگری میدود! در این حالت چه باید کرد؟! آیا میتوان با این تصور که شاید دیوانه و یا فریبخورده باشد، او را به حال خود رها کرد و برای دفع خطر از شخصی که مورد حمله قرار گرفته است کاری نکرد؟! حالا تصور کنید که در این میان، یکی فریاد بزند و بگوید؛ این شخص دیوانه است! یا فریبخورده است و یا مواد مخدر مصرف کرده است و یا... آیا دیوانگی و یا فریبخوردگی او، برفرض که صحت داشته باشد! میتواند دلیل قانعکننده و عذر موجهی باشد که او را به حال خود رها کنیم و مانع از جنایتی که درپی انجام آن است نشویم؟!
۴- تفکیک اغتشاشگران به فریبخورده و دیوانه و هیجانزده و مزدور و منافق و آشوبگر، تفکیکی هوشمندانه و مردمدوستانه است و تاکید بر ضرورت برخورد متفاوت و متناسب با نوع جرم آنها نیز نگاهی عدالتخواهانه است ولی باید به این نکته توجه داشت که تفکیک یاد شده و برخورد متفاوت با هر یک از آنها هرگز به معنا و مفهوم کوتاهی و انفعال در برخورد قاطع با آشوب و آشوبگران و جلوگیری مقتدرانه از جنایات آنها نیست. در جریان آشوب و اغتشاش، چگونه میتوان فریبخورده و مزدور را از یکدیگر تشخیص داد؟! این برداشت با هیچ منطقی سازگار نیست. مگر حافظان امنیت علم غیب دارند که از نیت و انگیزه واقعی فلان آشوبگر با خبر باشند و برفرض محال نیز اگر علم غیب هم داشته باشند چگونه میتوانند با این تلقی، به فلان آشوبگر فریبخورده اجازه قتل مردم، آتشزدن اموال عمومی، به آتش کشیدن آمبولانس حامل بیمار و دهها جنایت وحشیانه دیگر را بدهند! و در پاسخ اعلام کنند که او فریبخورده و یا هیجانزده بود؟! اینگونه برخورد با اغتشاشگران با هیچ منطقی سازگار نیست و در هیچیک از سیستمهای حقوقی و کیفری دنیا نیز وجود ندارد. باید از جنایات اغتشاشگران و حمله و آسیبرسانی آنها به جان و مال و ناموس شهروندان با تمام توان جلوگیری کرد و اما این که فلان اغتشاشگر، دیوانه و یا هیجانزده و فریبخورده بوده است، موضوعی است که بعد از دستگیری و در جریان دادگاه باید مورد رسیدگی قرار گیرد و مجازات هر کدام به تناسب جرمی که مرتکب شدهاند اعمال شود. تنها در این حالت است که فریبخورده و مزدور قابل تفکیک و شناسایی خواهند بود.
همین دیروز، رهبر حزب محافظهکار انگلیس که دولت کنونی این کشور را در اختیار دارد، اعلام کرد برای مقابله با اعتصابها -توجه کنید برای مقابله با اعتصاب و نه آشوب و اغتشاش- علاوهبر پلیس، ارتش را هم به صحنه خواهد آورد. چرا؟! برای این که هر دولتی با هر هویت و ماهیتی که داشته باشد در حفظ منافع ملی و امنیت شهروندان خود با هیچکس شوخی ندارد!
۵- چرا با وجود دستگیری بسیاری از عوامل اصلی آشوبهای اخیر هنوز هم برخی از پادوهای دشمن -هرچند بسیار اندک- دست به آشوب میزنند؟! و چرا شبکههای رسانهای دشمن کماکان به تشویق آنها برای آشوبگری مشغولند؟ و چرا رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه و نخستوزیران انگلیس و کانادا و رژیم صهیونیستی بیمحابا بر پشتیبانی خود از اغتشاشگران اصرار میورزند؟ بخشی از پاسخ این سؤال - و نه تمامی پاسخ- را باید در برخی از برخوردهای غیرقابل توجیه و منفعلانه با آشوبگران و خودداری از مقابله به مثل با دشمنان بیرونی دانست! آیا اعلام پیدرپی حضور بیسلاح نیروهای حافظ امنیت در مقابل تروریستهای مسلح، آشوبگران را به ادامه آشوب تشویق نمیکند؟!
۶- با توجه به اقتدار مثالزدنی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان، هوشمندی درخور تقدیر نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در دستگیری سریع و بیوقفه عوامل اصلی آشوب، فداکاری و پاکباختگی نیروهای حافظ امنیت نظام و خواسته بارها اعلام شده مردم، آیا بایسته است که هنوز هم دشمنان بیرونی رجز بخوانند و پادوهای داخلی آنها-هرچند اندک و کمشمار- کماکان بر طبل آشوب بکوبند؟!
۷- در این میان نباید از کینهتوزی دشمنان بیرونی و حمایت رسماً اعلام شده و آشکار آنها از آشوب و اغتشاش غافل بود. به قول حضرت امام -رضوانالله تعالی علیه- دشمن را آرام نگذارید که آرامتان نمیگذارد. احضار چندباره سفرای کشورهای اروپایی به وزارت خارجه چه مشکلی را حل میکند؟! آنها در قتل شهروندان کشورمان و خسارتهای فراوانی که پادوهای نشاندار این کشورها به بار آوردهاند سهیم هستند و بر اساس اصل «مقابله به مثل- retaliation» که در حقوق بینالملل نیز به رسمیت شناخته شده است، باید تبعات و هزینه جنایاتی که مرتکب شدهاند را بپردازند.
جمهوری اسلامی ایران اهرمهای پشیمانکننده فراوانی برای مقابله با این کشورها در اختیار دارد، چرا نباید از این اهرمها استفاده شود.
۸- و بالاخره نباید نقش برخی از جریانات آلوده داخلی که سابقه سیاهی در همراهی با دشمنان را در کارنامه خود دارند نادیده گرفت. این طیف بارها نشان دادهاند که با گرگ فالوده میخورند و با چوپان گریه میکنند! شرح این ماجرا به درازا میکشد و به وقت دیگری میگذاریم.