۱
توصيه مطلب 
 
کد مطلب: 32128
يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۵
شوالیه شدن ابزاری برای تبلیغ فراماسونری:
محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب از شجریان خواست که او نیز نشان شوالیه اش را به فرانسوی ها بازگرداند
محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس می‌گوید که حرفهایش در مورد فراماسونر بودن نشان شوالیه و اظهار اینکه داعشی ها با شوالیه ها تفاوتی ندارند، واکنشی احساسی نیست و بر اساس اسناد و مستندات بیان کرده است.
محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب  از شجریان خواست که او نیز نشان شوالیه اش را به فرانسوی ها بازگرداند
به گزارش خط نیوز، در سالهای اخیر سفارت فرانسه به هنرمندان و چهره های برجسته کشور، نشانی تحت عنوان «شوالیه» اهدا می‌کند. اهدای این نشان‌ها به هنرمندان ایرانی واکنش های زیادی را هم از جانب مسئولان دولتی و هم از جانب رسانه ها به دنبال داشت. به طوری که حسین علیزاده هنرمند برجسته موسیقی کشور نیز از گرفتن این جایزه سرباز زد.

اما داستان دنباله دار نشان شوالیه گویا تمامی نداشت. محمدرضا شجریان که خود نشان شوالیه را از سفارت فرانسه را دریافت کرده بود نسبت به این اقدام علیزاده واکنش نشان داد و نامه‌ای تشکرآمیز را به وزیر خارجه فرانسه تقدیم کرد که در بخشی از این نامه آمده است: با خوشحالى به حسین علیزاده تبریک می گویم که ضمن سپاس و احترام به دولت فرانسه از دریافت نشان شوالیه رسما پوزش خواست. پوزش‌خواهى او از جنبه اعتراض به دولت فرانسه نبود بلکه اعتراض به رفتار و گفتار کسانى از خودمان بود که از این نشانها استفاده نابجا کردند و می‌کنند.

روز گذشته محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در واکنش به اظهارات شجریان، نامه ای را منتشر کرد و از او خواست که او نیز نشان شوالیه اش را به فرانسوی ها بازگرداند. شرف الدین پیش از این در نشستی سینمایی در مورد اهدای نشان شوالیه به هنرمندان ایرانی گفته بود: کار به جایی رسیده است که کشوری اروپایی به هنرمندان ایرانی نشان می دهد! به صراحت به شما می گویم که نشان‌هایی مانند شوالیه در لژهای فراماسونری ریشه دارد. درست همان طور که جشنواره کن را فراماسونرها اداره می کنند. به زودی خواهید فهمید که حتی ابوبکر البغدادی و سران داعش هم از فراماسونرهای فرانسوی هستند.

شرف الدین معتقد است حرفهایی که در مورد نشان شوالیه زده است و اظهار اینکه داعشی ها با شوالیه ها تفاوتی ندارند، واکنشی احساسی نیست و بر اساس اسناد و مستندات است. آنچه می خوانید متن مصاحبه‌ای است از اظهارات و مستندات شرف الدین در مورد ریشه های شکل گیری فراماسونرها، ارتباط داعش با فراماسونرها، وجوه اشتراک داعشی ها و شوالیه ها و اینکه نشان شوالیه از لژهای فراماسونری سر برآورده است.


ریشه های شکل گیری فراماسونری
محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، در مورد ریشه های شکل گیری فراماسونرها گفت: در قرون وسطی، جادوگری رواج خاصی در اروپا یافته بود تا جایی که پادشاهان نیز به آن روی می آوردند. در قرن شانزدهم میلادی فردی به نام "لورنس دومیچی" که جادوگر مشهوری بود به عنوان مشاور "هانری دوم" از جنوب اروپا به پایتخت فرانسه دعوت می شود. دومیچی متعلق به یک خانواده یهودی بود و با نفوذ او در دربار هانری دوم، موقعیت یهودیان هم تغییر می کند. "کارترین دومیچی" دختر لورنس دومیچی است. کاترین به همسری هانری دوم در می آید و بعد از مرگ هانری به عنوان ملکه در دربار فرانسه نفوذ و اعتبار پیدا می‌کند. یکی از کارهایی که او کرد این بود که آئین های شیطانی و مقابله با مسیح را در دربار احیا کرد و به ویژه آیین های جنسی در دربار فرانسه اشاعه یافت تا جایی که همه درباریان این مراسم را به جای می آوردند. بعد از مدتی کسی به نام "کاترین دشین" معروف به لاوازین، آئیین قربانی را هم احیا کرد که معمولا قربانیان همان نوزادان حاصل از روابط آیین جنسی بودند.

وی در ادامه با بیان اینکه آیین های فراماسونری به آیین های مصر کهن و فراعنه برمی گردد، توضیح داد: همانطور که مستحضرید در قرآن هم آیه شریفه ای هست که خداوند نسبت به قوم یهود می فرماید: "یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ" یعنی فراعنه فرزندان بنی اسرائیل را می‌کشتند و زنانشان را به بردگی و روابط جنسی می بردند. خداوند با پیامبری حضرت موسی (ع) این ننگ را از بنی اسرائیل برداشت. ولی شیطان پرستان به ویژه فراماسونرها این آئین را احیا و به انجام آن پرداختند. به استناد همین آیه شریفه، هرجایی که "سکس" و "خشونت" را به صورت آیین و اعتقاد می بینید بدانید که از سنت های فرعونی و متعلق به مصر باستان است که توسط جریان فراماسونری احیا شده است.

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس افزود: با فراگیر شدن این آیین‌ها در فرانسه و در بین اشراف زادگان و به خاطر شکل رذیلانه آیین‌ها، مقاومت فراگیری به خصوص در مقابل آیین قربانی به وجود آمد و از طرف دستگاه قضایی پادشاهی فرانسه این آیین ممنوع شد اما به صورت مخفی و پنهانی ادامه یافت. چنانچه "پیتر هاینینگ" در کتاب تاریخچه جادوگری چنین نقل می کند که پس از مدتی، نتیجه رسیدگی‌هایی قضایی به اطلاع مقامات بالا رسید و آنها دستور توقف پیگیری را صادر کردند. همین باعث شد که آیین ها ادامه یابد ولی به صورتی پنهانی باشد و برگزاری چنین آیین‌هایی در بین اشراف زادگان ادامه یافت.

"سکس" و "خشونت" آیین مشترک جریان‌های فراماسونری
شرف الدین صحبت هایش را اینگونه ادامه داد: از آن زمان تاکنون "سکس" و "خشونت" (که مصداق قرآنی خشونت همان "یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ" و مصداق قرآنی سکس همان "یَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ" است) جزو آیین های شیطانی قرار گرفت که توسط "کارترین دومیچی" و "لاوازین" پایه گذاری شد. این انجمن های شیطانی جریانات ضد مسیحی "Antichrist" را شکل دادند (ضد مسیح بودن به معنای ضد دین و لاییک هم ترجمه می‌شود). بعدها در قرن هجدهم میلادی جریانات شیطانی که در دربارهای اروپایی نفوذ کرده بودند به تدریج به رهبری انگلستان شکل واحدی پیدا کرد و در غالب سازمان فراماسونری سازماندهی شد و همچنان شکل پنهانی خود را حفظ کرد.

وی در مورد فعالیت های فراماسونرها همچنین گفت: بعد از اینکه در قرن هیجدهم میلادی ماسون ها رهبری واحد یافتند، "گراندلژ" را در انگلستان تشکیل دادند تا بتوانند همه لژها را از یک محل با دستور منسجم مدیریت کنند.

سازمان فراماسونری هم به لحاظ سابقه تاریخی و هم به لحاظ عمق تاثیرگذاری در جریانات گوناگون جهانی، یکی از قدرتمندترین تشکیلات انحرافی از ابتدای تشکیل تاکنون است. فراماسونرها برای گسترش اندیشه خود فراتر از ابزارهای اقتصادی و سیاسی عمل می‌نمایند. بلکه به صورت یک ایدئولوژی یا ابزاری اعتقادی عمل می‌کنند. بنای اعتقادی این فرقه یا سازمان بر مبنای دین ستیزی و مقابله با آموزش هایی توحیدی است.

شرف الدین خاطرنشان کرد: فراماسونری به دلیل پیچیدگی های درون سازمانی، به صورت علنی قابل شناسایی نیست مگر اینکه به صورت محدود توسط افراد پایین دستی افشا شود که آن هم با مجازات هایی روبرو شده و در همان حد باقی می‌ماند. فراماسونرها فقط به صورت نمادها و نشانه هایی که دارند قابل شناسایی هستند. رهبران و افراد تاثیرگذار لژهای فراماسونری کاملا مخفی هستند و از طریق عملکردها و نشانه هایشان پی به وجود آنها می توان برد.


ابوبکر بغدادی یکی از ماسون های جریان فراماسونری امروز است
مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در مورد دلیل این اظهارات که چرا داعشی ها را با فراماسونرها مرتبط دانسته است، گفت: چنان که گفته شد سکس و خشونت از آیین های قدیمی ماسون هاست که ریشه در آیین ها، مراسم و مناسک فراعنه مصرباستان دارد. این نماد شیطانی را نیز در دسته‌ای از سلفی های تکفیری هم می بینیم. سرکرده گروهک داعش با فتوای جهاد نکاح آیین سکس را به صورت جهاد نکاح ترویج کرد. جهاد نکاح همان "یَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ" فراعنه است که در قرآن آمده است. جهاد نکاح همان آیین جنسی است که توسط کاترین دومیچی در قرن شانزدهم در دربار لویی چهاردهم پایه گذاری شد وتوسط فراماسیونری ادامه یافت و امروز سرکرده گروهک داعش با فتوای خود آن را احیا و رواج داده است.

وی افزود: و اما خشونت به عنوان نمادی از آیین فراماسیونری: کثیف‌ترین و رذیلانه ترین شکل خشونت، ترور است. در حالی که این نوع خشونت به صورت یک آیین در بین داعشی‌ها رواج یافته است. این همان آیین قربانی است که در دربار هانری دوم توسط لاوازین در فرانسه انجام می‌گرفت و قبلا در قرآن با نام "یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ" متعلق به فراعنه مصرباستان بوده است.

شرف الدین خاطرنشان کرد: بی تردید براساس نشانه های موجود که شرح آن گذشت به جرات می توان گفت که ابوبکر بغدادی اساسا مسلمان نیست، بلکه او یکی از ماسون های جریان فراماسونری امروز است که با هدف توسعه صهیونیسم ابتدا در جهان اسلام نفوذ و آنگاه علیه اسلام و مسلمین قیام نموده است.


فراماسونرها از آن دست تشکیلاتی هستند که می خواهند هنرمندان را به خود منصوب کنند
این فعال حوزه سینما در بخش دیگری از صحبت هایش با تاکید بر اینکه فراماسونرها برای نفوذ در جوامع سه گروه را مورد هدف قرار می‌دهند بیان کرد: فراماسیونرها از زمان شکل گیری این سازمان مخوف، به دنبال اهداف و منویات خود هستند و از این شبکه برای تحت نفوذ در آوردن سه گروه تاثیرگذار استفاده می کنند. گروه اول افراد تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی در مجامع مختلف، به ویژه حکومت ها هستند، گروه دیگر دانشمندان و گروه های عملی برجسته در سراسر جهان و گروه سوم هم افرادی که اصطلاحا ستاره و محبوب هستند و از طریق هنر و ورزش در جوامع مقبولیت یافته اند.

وی با اشاره به اینکه فراماسونرها برای جذب هنرمندان از اهدای نشان و نمادهای خودشان استفاده می کنند بیان کرد: من هیچ اشاره به هنرمند یا ورزشکار خاصی ندارم و قصد ندارم کسی را متهم کنم. اینکه به هنرمندی نشانی اهدا می شود به معنای آن نیست که آن فرد جزو فراماسونرهاست. من اصلا از ارتباطات سازمانی فراماسونرها اطلاعی ندارم که بخواهم در مورد کسی قضاوت کنم. اما بنابر آنچه گفته شد یعنی تلاش تشکیلات فراماسیونری برای شکار و انتصاب ستاره ها به خود لذا هنرمندی که نشان دریافت می دارد چه بخواهد و چه نخواهد ابزاری برای تبلیغ آن نشان شده است. اساسا فراماسونرها از آن دست تشکیلاتی هستند که می خواهند هنرمندان را منصوب به خود کنند. یکی از آن روش ها اهدای نشان به هنرمند یا ورزشکاران است. زمانی که چنین روالی در پدیده ای می بینیم این احتمال را هم نمی‌توانیم منتفی بدانیم که این فرد منتصب به جریان فراماسونری نیست. بلاتشبیه شما فرض کنید کسی بر روی دوش شما چفیه انداخت این فرضیه را که ممکن است شما بسیجی باشید منتفی نمی‌کند و فرضیه بسیجی بودن آن فرد قوت می گیرد.

وی در مورد توضیح این ادعا که نشان هایی مانند شوالیه در لژهای فراماسونری ریشه دارد گفت: نشان شوالیه احیای تروریست و خشونت قرون وسطایی است. غرب به شدت دنبال این است که به قرون وسطی بازگردد و این یعنی یک ارتجاع خطرناک. شوالیه ها مردانی خونریز و بیرحم بودند که شهرتشان را از کشتار بی رحمانه و نسل کشی مسلمانان داشتند. بی تردید حضور فراماسیونرها در هرم قدرت غرب باعث بازگشت سمبل ها و نشان‌های متحجرانه و ارتجاعی شده است که با هدف استحاله و نابودی مسلمانان صورت می‌گیرد. آنها هیچ ابایی ندارند که دوران کنونی را دوران احیای جنگ های صلیبی نامگذاری کنند چنانچه بوش پسر هم به این موضوع اشاره کرده است.

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس افزود: ما وظیفه داریم که دنیا را از آنچه که بر سر هنر و فرهنگ غرب می آید آگاه کنیم. دنیا کوچک شده است دیگر نمی توانیم در هیچ جای دنیا دم از فرهنگ و تمدن مستقل بزنیم. کلماتی مانند شوالیه بار مفهومی و معنایی مشخصی دارد. احیای این کلمات احیای ارزش هایی است که در آغاز پیدایش به آن منصوب بوده است. اگر بعد از نزدیک به ۹۰۰ سال، غرب دنبال احیای کلمه شوالیه است و اگر وضعیت فرهنگی سیاسی غرب بر همین منوال ادامه یابد، مطمئن باشید که تا قبل از اینکه این قرن به نیمه برسد نشان هایی مانند داعش، طالبان، بن لادن و ابوبکر بغدادی به وجود می آید.

شرف‌الدین افزود: شوالیه ها بی‌رحم‌ترین نظامیانی بودند که با انگیزه های مذهبی و به نام مسیح و کلیسا بالاترین جنایات را علیه مسلمانان انجام دادند. اگر بخواهیم برای مردم جهان امروز تصویر روشنی از شوالیه ارائه دهیم باید بگوییم که شوالیه ها دقیقا همان داعشی های امروز بودند با این تفاوت که آنها خود را مسیحی می دانستند و اینها خود را مسلمان می دانند. خاستگاه متعصبانه، متحجرانه و خشک مغزی از مشترکات بین شوالیه ها و داعشی‌هاست.

وی با اشاره به سندی از نمونه جنایات شوالیه‌ها گفت: ریموند یکی از سربازان صلیبی است و در مورد فتح اورشلیم (بیت المقدس) این گونه می‌گوید که بعضی از مردان، سر دشمنان را قطع می کردند و در شهر پشته هایی از سر و دست و پا انباشته شده بود به طوری که برای حرکت باید از میان اجساد انسان‌ها و اسب ها عبور می‌کردیم. در معبد سلیمان هم آنچنان کشته بودیم که مردان صلیبی در حالی که خون به زانوها و افسار اسب هایشان رسیده بود از میان اجساد عبور می‌کردند.

شرف الدین در تکمیل صحبت هایش گفت: خونریزی و بی رحمی شوالیه‌ها بر کسی پوشیده نیست و منابع تاریخی گواه این ادعا هستند. اما آنچه باعث تعجب است اینکه نشان فرهنگی را به نام شوالیه به هنرمندان اهدا کنند. فرض کنید ما بیاییم نشان مغول را در عرصه فرهنگی و هنری به کسی بدهیم. انگار فرانسوی ها به نشان مغول خودشان افتخار می کنند. فرانسه به دنبال احیای قرون وسطی است. ما نباید از کنار نشان شوالیه و نمادی که علم کرده اند به سادگی بگذریم.


علیزاده با بصیرت و آزادگی از گرفتن نشان شوالیه امتناع کرد
مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس اضافه کرد: جای سوال است که چه تناسبی بین شوالیه‌های فرهنگی در ایران با داعشی های نهصد سال پیش وجود دارد. واقعا جای تحسین دارد که آقای علیزاده با چه آزادگی و بصیرتی از گرفتن این نشان خودداری کرد. دریافت نشان شوالیه توسط عده ای محدود نشان می‌دهد که آنان آنچه را که به عنوان هنر و ادب آموخته اند نتوانسته اند از یک ابزار فراتر ببرند. آن فردی که نشان شوالیه را می پذیرد یک تکنسین است نه یک هنرمند. هنرمند باید بصیرت و خرد داشته باشد و به مفاخر ملی و علمی خودش پایبند باشد و در یک کلام فرهیخته باشد. من این فرهیختگی و استقلال و کرامت نفس را در آقای علیزاده دیدم و افتخار می کنم که هموطن او هستم.


شجریان نشان استادی را از ملت ایران گرفته است؛ نه نشان سخیف افسری شوالیه فرانسه
وی با اشاره به اظهار تاسف شجریان از نگرفتن جایزه و نشان شوالیه توسط علیزاده گفت: من از آقای شجریان تعجب می‌کنم که از اظهار آزاد مردی آقای علیزاده اظهار تاسف می‌کند. آقای شجریان مگر نمی داند همین فرانسه ای که از آن تشکر می‌کند و از آنها نشان شوالیه می گیرد از جمله کشورهایی است که نمی‌گذارد تحریم ها علیه ملت ایران برداشته شود. همین وزیر خارجه فرانسه است که مانع شده است مذاکرات هسته ای پیش برود. آقای شجریان بهتر است سری به بیمارستان ها بزنند و از وضعیت بیماران سرطانی با خبر شوند. بیمارانی که از داشتن دارو به خاطر تحریم‌ها، محروم شدند و مسبب همه این رنج و عذاب ها، همین وزیر امور خارجه فرانسه است که در مذاکرات هسته ای چوب لای چرخ مذاکرات می گذارد.

این فعال حوزه سینما تصریح کرد: من یک موی آقای شجریان را با همه داشته های غرب عوض نمی‌کنم، ایشان نشان استادی را از ملت ایران دریافت کرده است و مطمئن هستم که این نشان را با نشان سخیف و ارتجاعی افسری شوالیه فرانسه نمی‌فروشد.


فرانسوی ها به جای اهدای نشان شوالیه به هنرمند ایرانی نشان ویکتور هوگو بدهند
مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در آخر بیان کرد: سفارت کشور فرانسه اگر می خواهد از هنرمند ایرانی تقدیر کند چرا نشانی به نام "ویکتور هوگو" به هنرمندان هدیه نمی‌دهد؟ ویکتور هوگو در کشور ما پایگاه دارد و مقام معظم رهبری از کتاب بینوایانش چندین بار نام برده است. در پشت نام "ویکتور هوگو" انسانیت، صلح و دوستی نهفته است اما در پشت نام شوالیه، جنگ و خونریزی علیه مسلمانان نهفته است. این نشان می دهد که در جریان فرهنگی فرانسه امروز جایی برای ویکتور هوگو نیست. جریان هوگویی در فرانسه مرده است ولی جریان شوالیه ها یعنی داعشی ها استمرار دارد و جریان غالب سیاسی و فرهنگی درفرانسه است.
/تسنیم
Share/Save/Bookmark
 
فرامرز ملکی
۱۳۹۳-۰۹-۱۷ ۰۰:۱۰:۴۲
بسیار ممنون از اظهارات جناب شرف الدین، این مرد نازنین. اما دو نکته قابل تامل و تحلیل و بحث: اول اینکه الزاما هنرمند، سیاستمدار نیست و شاید اصلا علاقه ای به سیاست نداشته باشد. موضع شما کاملا سیاسی است و ممکن است همگان علاقه ای به سیاست نداشته باشند و طبیعی است که موضوع را از منظر شما نمیبینند و شما به آنها حق دهید که با شما هم نظر نباشند. البته دیالوگ شما بسیار بسیار مودبانه و حساب شده است و از این بابت درود بر شما. استاد شجریان یک سوپر هنرمند ایرانی و مردمی است و در چهارچوب هنر خود صاحب نظر است. ولی در سیاست ممکن است صاحب نظر نباشد و به نظر این حقیر، شما نمیبایست در چهاچوب سیاست از او خرده بگیرید. البته آگاهی رسانی شما، حق شماست و پسندیده است. نکته دوم اینکه موضع شما در مورد "نشان سخیف و ارتجاعی و قرون وسطایی شوالیه" و ربط دادن آن، فقط به "سمبل مسلمان کشی" قابل بحث جدی است. اصولا هیچ ملت متمدنی (از جمله ملت فرانسه) به مسلمان کشی افتخار نکرده و نخواهد کرد. در دنیای متمدن امروز با هزاران حساسیت های اجتماعی، کدام ملت هوشیار میپذیرد که از نسل کشی حمایت کند؟ اتفاقا بر عکس. ما در دنیای امروز میبینیم که امثال بوکوحرام و داعش و تکفیریها نسل کشی میکند و متاسفانه مسلمانند. اگر اتفاق شوالیه در قرون وسطی بود، پدیده داعش و بوکوحرام مسلمان، در قرن 21 است. بقول قدیمی ها: یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگری. درود بر شما. (فرامرز ملکی) (1421)