به گزارش خط نیوز: در طول 40 سال گذشته و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نظام جمهوري اسلامي همواره تحت فشارهاي گوناگون سياسي و اقتصادي قرار داشته است، به گونهاي كه بنا به گفته مقامات ارشد كشورهاي غربي هم اكنون تحت سنگينترين فشارهاي اقتصادي و تحريمي در طول تاريخ قرار دارد، البته با وجود تمام اين فشارها نظام جمهوري اسلامي مسير خود را به سمت اهداف ادامه داده است و هم اكنون نيز انديشكدههاي غربي بارها و بارها به اين نكته اشاره ميكنند كه فشارهاي تحريمي عليه ايران نخواهد توانست این کشور را وادار به كرنش در مقابل غرب كند.
در اين ميان نظام جمهوري اسلامي در جبهه ديگري هم در حال نبرد بوده آن هم جبهه رسانهاي و تبليغاتي است. اين در حالي است كه نظام پهلوي به رغم تمام كاستيها و جنايات گوناگون از حمايت تمامعيار رسانههاي غربي برخوردار بود و تنها در سال 57 و آخرين ماههاي حكومت پهلوي بود كه رسانههاي بينالمللي علناً بر ضد نظام پهلوي موضع ميگرفتند.
پهلويها در حوزه رسانه چه ميكردند
براي نشان دادن تسلط رژيم پهلوي بر رسانههاي بينالمللي كافي است تا به اغراقها و مقالات تملقآميزي كه در رسانههاي مطرح اروپايي و امريكايي به مناسبت جشنهاي 2هزارو 500ساله چاپ شد، نگاهي بيندازيم.
روزنامه لس آنجلس تايمز در مقالهاي در خصوص اين رويداد نوشت: جشنهاي 2هزارو 500ساله جنبش زيادي در ايران ايجاد كرده از آن جمله ميتوان به ساختن جاده، هتل، پاركهاي جديد و استاديوم 100هزار نفري اشاره كرد.
روزنامههاي تايمز و لوموند به مناسبت جشن 2هزارو 500ساله ويژهنامه مخصوصي براي اين جشنها چاپ كردند و مدعي شدند سلطنت جزء جداييناپذير از وجود ايران است. هفتهنامه ساندي تايمزچاپ لندن نيز در شمارهاي اين گونه نوشت كه ابتكار شاهنشاه ايران در برپايي چنين جشني به عنوان يكي از بزرگترين كنفرانسهاي عالي تاريخ ديپلماسي در جهان ثبت خواهد شد.
خبرگزاري فرانسه نيز در تفسير خود نوشت كه اردوگاه تخت جمشيد وسعت دوستيهاي ايران را نمايش ميدهد و روزنامه ديليميل چاپ انگلستان نيز اين جشنها را آينه 2هزارو 500ساله شاهنشاهي ايران عنوان كرد.
بعدها روشن شد كه هزينههاي ويژهاي براي انعكاس بدون مشكل اين جشن صرف شده كه در تاريخ نشريات غربي بيسابقه است، به عنوان مثال مبلغ ۸۰هزار مارك به روزنامه ديولت آلمان پرداخت شد تا يك نسخه ويژه اين جشن را در تيراژ ۴۰۰هزار نسخه تهيه كرده و از طريق يك موسسه غيرانتفاعي منتشر كند.
در اين ميان تنها برخي نشريات مستقل يا چپگراي غربي بودند كه مقالات انتقادي درباره اين جشن منتشر ميكردند، به عنوان مثال خبرنگار نشريه ايوينينگ هرالد در مقالهاي در خصوص اين نشريه تصريح كرد كه حركت در مسير اصفهان تا شيراز به خوبي نشاندهنده اوضاع بد مردم است كه هيچ دستاوردي از اين جشنها ندارند.
همچنين روزنامه ديليركورد چاپ انگلستان نيز در مقالهاي به اين نكته اشاره كرده كه به رغم شهرت افسانهاي آشپزان ايراني كه تمام مرزها را درنورديده است، صدها ميليون دلار به رستوران فرانسوي ماكسيم پرداخت شده است تا آشپزهاي اين رستوان مشغول تهيه غذاي اين مراسم عظيم شوند و البته هيچ نشاني از غذاهاي اصيل ايران در مراسم هم نبود.
در كنار اين تجمع دانشجويان ايران در خارج از كشور در مقابل سفارتهاي ايراني سبب شد تا رسانههاي غربي مجبور به اعتراف اين نكته شوند كه تمام مردم ايران طرفدار اين جشنها نيستند.
اين رويه تا سالها درباره موضعگيري نشريات بينالمللي در خصوص رژيم پهلوي ثابت بود. در امريكا نيز به رغم فعاليتهاي دانشجويان ايراني عضو انجمنهاي اسلامي و تشكلهاي چپگرا در مخالفت با رژيم پهلوي شاه به صورت مرتب از طريق مصاحبهاي كه از سوي اردشير زاهدي سفير ايران در امريكا ترتيب داده ميشد در شبكههاي مشهور امريكايي حاضر و به دفاع از خود ميپرداخت و بر اين نكته تأكيد ميكرد كه تنها كمونيستها به دنبال ضربه زدن به رژيم پهلوي هستند، البته شايد نكتهاي كه سبب ميشد تا افكار عمومي دنيا اين سخنان شاه را باور كنند، اين بود كه بخش زيادي از رسانههاي منتقد شاه يا روزنامه منتسب به احزاب چپ بودند يا در كشورهاي كمونيستي فعاليت داشتند. يكي از اين رسانهها راديو پيك ايران بود كه برنامههاي خود را از آلمان شرقي منتشر ميكرد و بارها رژيم پهلوي از طرق گوناگون تلاش كرده بود مانع ادامه فعاليت اين راديو شود.
در فضاي آكادميك نيز اگرچه برخي شخصيتهاي دانشگاهي غربي همچون اريك رولو، فرد هاليدي، ادوارد سابليه و ريچارد كاتم ديدگاههاي احتياطآميزتري نسبت به رژيم شاه و به نحوه برخورد رژيم با مخالفانش اشاره داشتهاند، اما همان طور كه پيش از اين گفته شد در نتيجه نگرشي كه نسبت به رژيم شاه در غرب به وجود آمده بود، اساساً مخالفت با شاه بيشتر به معناي مخالفت با اصلاحات مدرن اقتصادي و اجتماعي وي تعبير ميشد. از آنجا كه اين مخالفتها در اساس مخالفت با برنامه مترقي شاه تلقي ميشد، محكوم به زوال و شكست بود.
جبهه جديدي كه عليه ايران گشوده شد
با وجود اين تسلط رسانهاي نظام جمهوري اسلامي در طول سالهاي اخير همواره زير فشار شديدترين فشار تبليغاتي از سوي رسانهاي بينالمللي قرار داشته است، به گونهاي كه مهمترين دستاوردهاي ايران اغلب از سوي رسانههاي غربي ناديده گرفته ميشود.
زماني ميتوان به عمق اين فشار پي برد كه در كنار بياعتنايي و رويكرد تخريبي رسانههاي غربي عليه انقلاب اسلامي ايران، 10رسانه فارسيزبان در حال تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي است. هيچ كس نميتواند اين حقيقت را منكر شود كه بخش اعظم توان مالي و انساني رسانههاي فارسيزبان معاند اغلب از سوي سرويسهاي اطلاعاتي و منابع دولتي در غرب تأمين ميشود.
شايد روشنترين مثال در اين باره شبكه بيبيسي فارسي باشد كه از حدود 70سال پيش با محوريت ايران در حال فعاليت است. اين شبكه در سال 1339در قالب يك سرويس راديويي فارسي كار خود را آغاز كرد و وظيفه آن مقابله با راديو فارسي صداي آلمان بود كه از برلين پخش ميشد. بعدها اين راديو نقش مهمي در بسياري از اتفاقات سياسي ايران ايفا كرد كه از آن جمله ميتوان به صدور رمز آغاز كودتاي 28 مرداد در ايران اشاره كرد.
در طول سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي راديو فارسي بيبيسي نقش مهمي در خبر پراكني بر ضدايران و نظام اسلامي داشت. در سال 1387 و در يك همزماني مشكوك با انتخابات رياستجمهوري سال 88 نيز شبكه تلويزيوني اين مجموعه به راه افتاد.
ايالات متحده امريكا نيز در طول چهارسال اخير چندين راديو و شبكه فارسيزبان را بر ضد نظام جمهوري اسلامي به راه انداخته است كه از آن جمله ميتوان به راديو صداي امريكا اشاره كرد. همزمان با راديو صدايامريكا هم اكنون راديو فردا نيز به صورت ويژه در خصوص موضوع ايران در حال فعاليت است.
در سالهاي اخير علاوه بر اين دو شبكه، رسانههاي جديدي با تكيه بر منابع تأمين شده از سوي كشورهاي مرتجع عربي و سلطتطلبان در حال فعاليت است كه شبكههای منوتو و ايراناينترنشنال مهمترين نمونههاي آن هستند.
ضرورت تقويت جبهه رسانه انقلاب
با در نظر گرفتن شرايط فعلي ميتوان گفت كه جبهه رسانه ضد انقلاب اسلامي با جديتر شدن فضاي مجازي گستردهتر خواهد شد. شايد از همين رو است كه رهبر معظم انقلاب اسلامي خواستار جديتر شدن حضور نيروهاي انقلابي در فضاي مجازي شدهاند.
واقعيت اين است كه در طول سالهاي اخير نظام جمهوري اسلامي همواره از سوي سلاح رسانه مورد هدف قرار گرفته و تاكنون اقدام مؤثري در اين باره صورت نگرفته است. از سوي ديگر نگاهي به تاریخ نشان داد نظام پهلوي چه سرمايهگذاريهايي در اين باره انجام داده است.
شايد زمان آن رسيده كه در دهه پنجم انقلاب جبهه رسانه به صورت جديتري تقويت شود.
منبع: روزنامه جوان